سرمایهگذاری بیسروصدای عربستان در فناوری رژیم صهیونیستی در دولت ترامپ
به گزارش کارگروه بینالملل سایبربان؛ دونالد ترامپ با اکثریت قاطع به عنوان چهل و هفتمین رئیس جمهور ایالات متحده انتخاب شد و کامیلا هریس که به عنوان ادامه دهنده سیاستهای بایدن و اوباما تلاش میکرد، نتوانست در انتخابات موفق باشد.
رئیس جمهور منتخب دوست واقعی رژیم صهیونیستی است؛ کارشناسان معتقدند که دوستی واقعی نه در گفتار بلکه در عمل سنجیده میشود. با رویکارآمدن دولت جدید، فرصتهای همکاری برای سرمایهگذاران عربستانی و رژیم صهیونیستی در حوزه فناوری گسترش خواهد یافت و تلآویو این فرصت را پیدا میکند تا زیرساختهای لازم از جمله ابررایانههای مربوط به بخش فناوریاش را به کمک ریاض مستقر کند؛ در مقابل عربستان سعودی نیز از فناوریهای امنیت سایبری رژیم صهیونیستی بهرهمند خواهد شد. در این خصوص وبگاه اسرائیلی جروزالم پست مطلبی منتشر کرده که به شرح زیر است :
«ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا، به طور خستگیناپذیری برای ترویج صلح در خاورمیانه تلاش و در عین حال قاطعانه از حقوق اسرائیل دفاع کرد. رویکرد او به شدت با رویکرد دولت اوباما-بایدن که اغلب با ژئوپلیتیک پیچیده منطقه دست و پنجه نرم میکرد، در تضاد بود. موضع قاطع ترامپ در قبال ایران، به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل و صلح ابراهیم، چشمانداز منطقه را تغییر داد و زمینه را برای عصر جدیدی از صلح و همکاری فراهم کرد.
از سال 2017 فشارهای آمریکا بر ایران با خروج این کشور از توافق هستهای و اعمال تحریمهای سنگین افزایش یافت. حزبالله توسط ایالات متحده به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی شد، ایالات متحده سفارت خود را به اورشلیم منتقل کرد، حاکمیت اسرائیل را بر بلندیهای جولان به رسمیت شناخت و در کنار بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت، معمار اصلی توافقنامههای عادیسازی بین اسرائیل و بحرین، امارات، سودان و مراکش بود.
این توافقنامهها که به «صلح ابراهیم» معروف هستند، آغازی بود برای آنچه انتظار میرفت موجی از توافقات صلح منطقهای گستردهتر، به طور بالقوه شامل عربستان سعودی و سایر کشورهای خلیج فارس باشد. با این حال، زمانی که ترامپ در انتخابات 2020 شکست خورد، این دیدگاه متوقف شد. در دولت بایدن منطقه بیثباتی فزایندهای را تجربه کرد، زیرا دولت برای مدیریت یک سیاست خارجی روشن یا درک پویاییهای ظریف قدرت در خاورمیانه، دقیقاً مانند اوباما، تلاش میکرد.
بازگشت ترامپ به کاخ سفید
با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، ممکن است مسیر جدیدی برای اسرائیل، عربستان سعودی و احتمالاً دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس باز شود تا به توافقات عادیسازی مورد حمایت آمریکا بپیوندند و فرصت اقتصادی فوق العادهای برای منطقه فراهم کند.
روابط عربستان سعودی و اسرائیل و نقش آمریکا در این میان
عربستان سعودی با یک اقتصاد شکوفا و جمعیت نسبتاً جوان 37 میلیونی، مشتاق نوآوری است. ریاض با میانگین سنی 30 سال و تولید ناخالص داخلی سرانه 28 هزار دلار، سرمایهگذاری زیادی در چشمانداز 2030 خود انجام میدهد که هدف آن تبدیل این کشور از یک اقتصاد وابسته به نفت به یک اقتصاد متنوع و پیشرفته است. این چشمانداز بلندپروازانه برای تأمین قدرت محمد بن سلمان هم داخل و هم در سطح بینالمللی بسیار اهمیت دارد.
اسرائیل با نزدیک به 10 میلیون نفر جمعیت و میانگین سنی 30 سال، سرانه تولید ناخالص داخلی 60 هزار دلاری دارد که بیش از 2 برابر عربستان سعودی است. علیرغم چالشهای سالهای اخیر، اقتصاد اسرائیل به رشد خود ادامه میدهد که عمدتاً به دلیل بخش فناوری پیشرفته آن است که 50 درصد از صادرات و نزدیک به 20 درصد از تولید ناخالص داخلی آن را تشکیل میدهد. اسرائیل خانه ۷ درصد از شرکتهای برجسته جهان و شامل بااستعدادترین متخصصان فناوری در جهان است و بیش از ۱۵ درصد از نیروی کار آن در فناوریهای پیشرفته مشغول به کار هستند. علاوه بر این، اسرائیل میزبان بیش از 400 مرکز تحقیق و توسعه شرکتهای جهانی، از جمله غول هایی مانند انویدیا و مایکروسافت، است.
اسرائیل بهعنوان سومین مرکز بزرگ فناوری جهان، تخصصهای بسیار ارزشمندی در فناوری بهویژه در بخشهایی مانند امنیت سایبری، فناوری دفاعی، برنامههای کاربردی هوش مصنوعی در سلامت، آموزش، بانکداری و غیره دارد.
از سوی دیگر، عربستان سعودی اشتهای زیادی برای فناوریهای نظامی و غیرنظامی، بودجه تقریباً نامحدود و پروژههای بزرگ متعدد به عنوان بخشی از چشمانداز 2030 دارد.
یک همکاری هوشمندانه در زمینه فناوری با حمایت آمریکا
اسرائیل در کنار مهارتهای تکنولوژیکی خود، مزیت مهم دیگری برای این مشارکت منطقهای به ارمغان میآورد که همان شهرتش به عنوان یک شریک قابل اعتماد در هیئتی به رهبری ایالات متحده است.
این امر به عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس امکان همکاری فناوری و حمایت ایالات متحده را میدهد و دسترسی به سیستمها و شبکههای اطلاعاتی را که واشنگتن به طور سنتی از آنها دور نگه داشته، فراهم میکند.
در سالهای اخیر، شرکتهای اسرائیلی روابط تجاری مهمی با کشورهای حوزه خلیج فارس داشتهاند، حتی با کشورهایی که اسرائیل هنوز با آنها توافقنامه صلح رسمی ندارد؛ برای مثال، شرکتهای هوش مصنوعی اسرائیلی مانند «Dream Security» و «BridgeWise»، دهها میلیون دلار راهحلهای فناوری به کشورهای حاشیه خلیج فارس فروختهاند.
سرمایهگذاران در کشورهای حوزه خلیج فارس بی سر و صدا شروع به سرمایهگذاری در شرکتهای فناوری مرتبط با اسرائیل کردهاند و اغلب بدون اعلام عمومی، سرمایه را به شرکتهای اسرائیلی تزریق میکنند. این فعالیتها، هم فروش و هم سرمایهگذاری، روابط اقتصادی رو به رشد بین اسرائیل و خلیج فارس و علاقه شدید 2 طرف به تقویت همکاریهای عمیقتر فناوری را برجسته میکنند.
در دولت ترامپ، با گسترش توافقنامهها با عربستان سعودی، شرکتهای هوش مصنوعی اسرائیلی میتوانند به عنوان پلتفرمهایی برای کل صنایع در حاشیه خلیج فارس از جمله آموزش، بانکداری، مراقبتهای بهداشتی و امنیت سایبری عمل کنند.
کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال حاضر درگیر یک مسابقه تسلیحاتی عظیم در فناوری هستند و میلیاردها دلار برای دستیابی به تراشهها و ایجاد مزارع سرور به منظور آمادهسازی زیرساختهای مورد نیاز برای رقابت در دنیای جدید فناوری پیشرفته هزینه میکنند. با این حال، آنها نمیتوانند به تنهایی با این چالش مقابله کنند.
معماری فناوری بدون منابع انسانی ماهر برای ساخت برنامههای کاربردی، برای شرکتهای تجاری جدید و افزایش کارایی دولت، مانند یک ساختمان مجلل بدون سکنه است.
اسرائیل میتواند با فروش برنامههای کاربردی امنیت سایبری و هوش مصنوعی خود، تخصص فناوری خود را به خلیج فارس صادر کند. عربستان سعودی به نوبه خود میتواند به اسرائیل کمک کند تا در ساخت زیرساختهای فیزیکی مورد نیاز برای ابررایانهها، مراکز داده و سایر پروژههای تکنولوژیک با سرعت بیشتری پیشرفت و در کنار ایالات متحده در طرحهای ملی اسرائیل سرمایهگذاری کند.
بیثباتی سیاسی در خاورمیانه، انقلاب هوش مصنوعی و چشمانداز سیاسی ایالات متحده از یکدیگر جدا نیستند، بلکه آنها در هم تنیده شدهاند.»