DeepSeek؛ چالشی برای غولهای فناوری آمریکا
به گزارش کارگروه فناوری اطلاعات سایبربان ، عرضه مدل هوش مصنوعی DeepSeek R1، که به لحاظ عملکردی با رقبای پیشروی ایالات متحده رقابت میکند اما با هزینهای به مراتب کمتر و سختافزارهای نیمههادی سطح پایینتری توسعه یافته، توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است. این مدل متنباز چینی نشان داده که وابستگی شرکتهای فناوری آمریکایی به سختافزارهای پیشرفته، الزاماً مسیر موفقیت در هوش مصنوعی نیست.
ضربه DeepSeek R1 به مدلهای تجاری بسته
مایکل رابرتز، اقتصاددان مارکسیست، در مقالهای اشاره کرده که DeepSeek R1 بهطور کامل متنباز است؛ به این معنا که کدهای آن برای برنامهنویسان سراسر جهان قابل مشاهده، استفاده و توسعه است. این مسئله در تضاد با رویکرد OpenAI و گوگل است که مدلهای خود را در قالب یک «جعبه سیاه» نگه میدارند تا حداکثر سود را به دست آورند. رابرتز این تفاوت را به مقایسه داروهای برند و ژنریک تشبیه کرده است.
به گفته وی، رویکرد DeepSeek مبتنی بر تحقیق علمی و تولید کالاهای اجتماعی است، نه پیگیری صرف سود. این مدل همچنین تأثیر چشمگیری بر بازار فناوری داشته و موجب کاهش قابلتوجه ارزش سهام غولهای فناوری ایالات متحده شده است. گزارشها نشان میدهد که شرکتهایی مانند Nvidia، آمازون، مایکروسافت، آلفابت (گوگل) و متا مجموعاً حدود 750 میلیارد دلار از ارزش بازار خود را در یک روز از دست دادهاند.
تأثیر تحریمهای فناوری ایالات متحده بر پیشرفت چین
یکی از جنبههای قابلتوجه در موفقیت DeepSeek، توسعه آن در شرایط تحریمهای شدید فناوری از سوی ایالات متحده است. سیاستهای تحریمی دولت بایدن با هدف جلوگیری از دسترسی چین به پیشرفتهترین تراشهها و ابزارهای تولید نیمههادی اجرا شد. اما این اقدامات، همانطور که رابرتز اشاره کرده، مانع پیشرفت چین در حوزه هوش مصنوعی نشده است.
به اعتقاد این اقتصاددان، سرمایهگذاری دولتی چین در فناوری و مهارتهای دیجیتال، کارآمدتر از رویکرد ایالات متحده است که به شرکتهای بزرگ فناوری وابسته است. او به نقل از ری دالیو، سرمایهگذار مطرح فناوری، میگوید: «سرمایهداری بهتنهایی و صرفاً بر مبنای انگیزه سود، قادر به پیروزی در این رقابت نیست.»
رویکرد چین در مقابل مدلهای بسته غربی
گری ویلسون، در مقالهای برای Struggle La Lucha، به بررسی ابعاد ژئوپلیتیکی «جنگ تراشهها» و اهمیت DeepSeek پرداخته است. وی تاکید میکند که این مدل، با استفاده از دادههای کمتر، قدرت محاسباتی محدودتر و هزینه پایینتر، عملکردی همسطح یا برتر از مدلهای پیشروی OpenAI دارد.
ویلسون در ادامه مدل کسبوکار DeepSeek و رویکرد چین در هوش مصنوعی را با سیاستهای غولهای فناوری آمریکا مقایسه میکند. به گفته وی، شرکتهای فناوری در ایالات متحده به دنبال استفاده از هوش مصنوعی برای نظارت بر کارگران، کاهش دستمزدها و جایگزینی نیروی انسانی هستند. در مقابل، DeepSeek هوش مصنوعی را بهعنوان یک ابزار عمومی میبیند که میتواند به افزایش ایمنی، کاهش مشقتهای کاری و ایجاد مشاغل با درآمد بالاتر کمک کند.
ظهور چین بهعنوان ابرقدرت فناوری
تحلیلگران بر این باورند که موفقیت DeepSeek نشاندهنده تغییر موازنه قدرت در حوزه فناوری است. روزنامه مورنینگ استار در سرمقالهای در 28 ژانویه نوشت: "تحریمهای آمریکا بر صادرات تراشههای پیشرفته به چین، موجب شده توسعهدهندگان چینی از منابع موجود به نحو بهینهتری استفاده کنند."
این تحول، نمایانگر تغییر موقعیت چین از یک کشور وابسته به نوآوریهای خارجی به یک بازیگر مستقل در عرصه فناوری است. تحلیلگران معتقدند که این رویداد نقطه عطفی در کاهش هژمونی ایالات متحده و حرکت بهسوی نظم جهانی چندقطبی محسوب میشود.
شرکت چینی DeepSeek با انتشار مدل هوش مصنوعی R1، عرصه رقابت را برای غولهای فناوری ایالات متحده مانند OpenAI، Anthropic و Meta به چالش کشیده است. این مدل با وجود هزینههای کمتر و سختافزارهای قدیمیتر، عملکردی قابل مقایسه با مدلهای پیشرفته دارد و حتی امکان اجرای آن بر روی رایانههای شخصی بدون هزینه فراهم شده است.
ضربه DeepSeek به غولهای فناوری
DeepSeek بدون استفاده از جدیدترین تراشههای انویدیا و بدون سرمایهگذاریهای هنگفت، توانسته است مدل R1 را آموزش دهد. این اقدام، تصورات رایج درباره نیاز به هزینههای کلان برای توسعه مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی را زیر سؤال برده است. در حالی که شرکتهای آمریکایی هزینههای سرسامآوری برای آموزش مدلهای خود صرف میکنند، DeepSeek با سختافزارهای قدیمیتر اما کارآمد، توانسته است مدل R1 را توسعه دهد.
این مدل، برخلاف روشهای اختصاصی OpenAI و Google Gemini، بهصورت متنباز ارائه شده است و کاربران میتوانند بدون نیاز به پرداخت هزینههای گزاف، آن را اجرا و توسعه دهند. این شفافیت در مقابل سیاستهای انحصاری غولهای فناوری آمریکایی قرار گرفته است که مدلهای خود را در یک «جعبه سیاه» حفظ میکنند تا سودآوری خود را افزایش دهند.
تأثیر DeepSeek بر بازار فناوری و سرمایهگذاری
انتشار R1 واکنشهای گستردهای را در بازارهای مالی به دنبال داشت. همزمان با اعلام این خبر، ارزش سهام پنج غول فناوری شامل انویدیا، آلفابت، آمازون، مایکروسافت و متا، مجموعاً 750 میلیارد دلار کاهش یافت. این در حالی است که شرکتهای فناوری آمریکایی تاکنون میلیاردها دلار برای ساخت مراکز داده و توسعه هوش مصنوعی هزینه کردهاند. بهعنوان نمونه، متا در همان روز اعلام کرد که 65 میلیارد دلار دیگر در این حوزه سرمایهگذاری خواهد کرد. چند روز قبل نیز دولت آمریکا تحت پروژه Stargate، یارانه 500 میلیارد دلاری برای غولهای فناوری در نظر گرفت. مارک زاکربرگ، مدیرعامل متا، در همین راستا اظهار کرد: «ما میخواهیم ایالات متحده استاندارد جهانی هوش مصنوعی را تعیین کند، نه چین.»
با این حال، کارشناسان هشدار دادهاند که اگر DeepSeek بتواند مدلهای هوش مصنوعی را با یکدهم هزینه توسعه دهد، سودآوری شرکتهای آمریکایی بهشدت تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. به گفته ری دالیو، سرمایهگذار معروف، بازار فناوری آمریکا ممکن است در معرض ترکیدن یک حباب بزرگ باشد. او به فایننشال تایمز گفت: «قیمتگذاری سهام در سطوحی قرار دارد که همراه با ریسک نرخ بهره بالا است و این ترکیب میتواند حباب را بترکاند... وضعیتی که اکنون در آن هستیم، شبیه به دوره 1998 یا 1999 است.»
با وجود این تحولات، برخی تحلیلگران معتقدند که شرکتهای آمریکایی همچنان برتری خود را حفظ خواهند کرد. هرچند سهام انویدیا در پی انتشار خبر DeepSeek حدود 17 درصد سقوط کرد، اما زبان برنامهنویسی اختصاصی این شرکت، CUDA، همچنان استاندارد صنعت هوش مصنوعی محسوب میشود. با این حال، موفقیت DeepSeek نشان میدهد که دوران انحصار شرکتهای فناوری آمریکا در هوش مصنوعی به چالش کشیده شده و آینده این رقابت، بیش از پیش غیرقابلپیشبینی خواهد بود.
بسیاری از مسائل اقتصادی و فناورانه امروز به عواملی مانند سیاستهای فدرال رزرو ایالات متحده، نرخ بهره، کاهش تورم و تصمیمات دونالد ترامپ درباره تعرفهها و مهاجرت بستگی دارد. اقداماتی که میتوانند بهطور مستقیم بر تورم تأثیر بگذارند.
اما آنچه که باید الیگارشهای فناوری طرفدار ترامپ را خشمگین کند، این است که تحریمهای ایالات متحده علیه شرکتهای چینی و ممنوعیت صادرات تراشهها، مانعی جدی برای پیشرفت چین در جنگ فناوری و تراشه با آمریکا ایجاد نکرده است. برخلاف انتظار، چین با وجود محدودیتهای صادراتی اعمالشده از سوی دولت بایدن، در حوزه هوش مصنوعی جهشهای قابل توجهی داشته است.
صعود هوآوی در رقابت تراشهها
هوآوی، غول فناوری چین، بهعنوان رقیب اصلی انویدیا در بازار تراشههای «استنتاج» در چین ظهور کرده است. این شرکت با همکاری شرکتهای هوش مصنوعی، از جمله DeepSeek، بهدنبال تطبیق مدلهای آموزشدیده بر روی پردازندههای گرافیکی انویدیا با تراشههای Ascend خود است. این پیشرفت تا حدی ناشی از حمایت دولت چین از صنایع داخلی است، بهگونهای که شرکتهای فناوری بزرگ مجبور به خرید تراشههای چینی و استفاده از آنها برای پردازش هوش مصنوعی شدهاند.
سیاست صنعتی در برابر سرمایهداری خصوصی
این تحولات نشان میدهد که سرمایهگذاری برنامهریزیشده دولت چین در حوزه فناوری، در مقایسه با تکیه بر غولهای فناوری خصوصی در غرب، عملکرد بهتری دارد. همانطور که ری دالیو میگوید: «در حال حرکت بهسمت یک سیاست صنعتی پیچیدهتر هستیم، زیرا انگیزه سود بهتنهایی نمیتواند در این رقابت پیروز شود.»
مصرف عظیم انرژی در هوش مصنوعی
در حالی که غولهای فناوری میلیاردها دلار در مراکز داده و تراشههای پیشرفتهتر سرمایهگذاری میکنند، مصرف انرژی به شکل تصاعدی افزایش مییابد. طبق گزارش گلدمن ساکس، یک جستجوی ChatGPT تقریباً 10 برابر بیشتر از یک جستجوی گوگل برق مصرف میکند. به گفته جسی دوج، یک محقق در این حوزه، «هر پرسوجو در ChatGPT معادل روشن نگهداشتن یک لامپ بهمدت 20 دقیقه برق مصرف میکند.» این مصرف انبوه انرژی، انتشار گازهای گلخانهای را افزایش داده و چالشهای زیستمحیطی جدی بههمراه دارد.
گوگل که هدف خود را دستیابی به آلایندگی صفر تا سال 2030 اعلام کرده بود، در گزارش پایداری سال 2023 خود اعتراف کرد که دیگر نمیتواند «بیطرفی کربن عملیاتی» را حفظ کند. با این وجود، همچنان به سرمایهگذاری در توسعه هوش مصنوعی و افزایش ظرفیت مراکز داده ادامه میدهد.
بحران آب و استخراج منابع معدنی
افزون بر مصرف انرژی، مراکز داده برای خنکسازی نیازمند حجم بالایی از آب هستند. در حالی که ایالات متحده با بحران خشکسالی و آتشسوزی روبهرو است، شرکتهای فناوری در حال افزایش کنترل خود بر زیرساختهای تأمین آب هستند. تحقیقات نشان میدهد که آموزش مدل ChatGPT-3 در مراکز داده مایکروسافت حدود 700 هزار لیتر آب مصرف کرده است.
علاوه بر این، استخراج مواد معدنی مانند لیتیوم و کبالت که برای باتریهای مراکز داده ضروری هستند، مشکلات زیستمحیطی و کمبود منابع آبی را تشدید کرده است.
آیا AGI یک هدف خطرناک است؟
سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، معتقد است که این هزینههای زیستمحیطی و اجتماعی برای دستیابی به «هوش مصنوعی عمومی» (AGI) اجتنابناپذیر است. او مدعی است که پس از رسیدن به AGI، این فناوری خود میتواند راهحلهایی برای این مشکلات ارائه دهد.
اما AGI چیست؟ این اصطلاح به هوش مصنوعیای اشاره دارد که توانایی انجام تمامی کارهایی را دارد که یک انسان قادر به انجام آن است—و حتی فراتر از آن. آلتمن ادعا میکند که هوش مصنوعی آینده نهتنها قادر به انجام وظایف انسانی خواهد بود، بلکه میتواند جایگزین کل یک سازمان شود. این چشمانداز برای سرمایهگذاران جذاب است، اما برای نیروی کار کابوسی بزرگ محسوب میشود، چرا که مشاغل انسانی بهطور گسترده حذف خواهند شد.
برخی متخصصان، رقابت برای دستیابی به AGI را تهدیدی برای بقای بشریت میدانند. استوارت راسل، استاد علوم کامپیوتر در دانشگاه برکلی، هشدار میدهد: «حتی مدیران عامل فعال در این رقابت اذعان دارند که هرکس در این مسیر پیروز شود، احتمال زیادی وجود دارد که به انقراض بشر منجر شود.»
آیا AGI راهحل مشکلات بشری است؟
درحالیکه غولهای فناوری بهدنبال افزایش قدرت هوش مصنوعی هستند، برخی معتقدند که فناوری باید در خدمت انسان باشد، نه جایگزین آن. یکی از منتقدان این روند میگوید: «من میخواهم هوش مصنوعی ظرفها و لباسهایم را بشوید تا وقت بیشتری برای هنر و نویسندگی داشته باشم، نه اینکه هوش مصنوعی بهجای من هنر و نویسندگی کند و من مجبور شوم ظرفها را بشویم!»
در نهایت، رویکردی که بر مالکیت و برنامهریزی مشترک هوش مصنوعی تمرکز داشته باشد، میتواند ساعات کار انسانی را کاهش داده و آن را به ابزاری برای رفاه عمومی تبدیل کند، نه وسیلهای برای افزایش سود شرکتهای بزرگ. آینده هوش مصنوعی باید با در نظر گرفتن مصلحت انسان و محیطزیست شکل گیرد، نه صرفاً بهعنوان ابزاری برای انحصارطلبی اقتصادی و تسلط فناوری.