یادداشتی بر فیلم سینمایی حریم شخصی
درباره کارگردان
احمد معظمي متولد سال 1359 در تهران، فارغالتحصيل کارداني سينما از هنرستان صدا و سيما و کارشناسي ادبيات نمايشي از دانشگاه آزاد اسلامي است. معظمی در «حریم شخصی» نخستین تجربه کارگردانی سینما را پشتسر گذاشت. عمده فعالیت او پیش از این در ساخت مجموعههای تلویزیونی بوده است. «شاید برای شما هم اتفاق بیافتد»، «سایبر»، «دیوار شیشهای»، «جاده چالوس»، و «سارق روح» از آثار شاخص این کارگردان جوان ایرانی است. حریم شخصی پاییز و زمستان 1396 روی پرده سینماها رفت و فروشی در حدود 900میلیون تومان را تجربه کرد. عبدالرضا ساعتچیفرد تهیهکننده و فرزندش امیررضا ساعتچیفرد نویسنده این فیلم هستند. شهریور 1397 نسخه نمایش خانگی «حریم شخصی» در بازار عرضه شد تا به این بهانه، سایبرسینما نگاهی به این ساخته احمد معظمی داشته باشد.
داستان فیلم (احتمال آشکار شدن بخشی از داستان فیلم وجود دارد)
حریم شخصی، روایتی چند ساعته از سفر کوتاه بابک «با نقشآفرینی امیر آقایی»، سحر «با نقشآفرینی اندیشه فولادوند»، درسا «با نقشآفرینی مهتاب ثروتی»، فرهاد «با نقشآفرینی میلاد کیمرام» و دریا «با نقشآفرینی رعنا آزادیور» به ویلای یکی از دوستان بابک است. سحر به منظور سورپرایز همسرش بابک و برگزاری جشن تولد، این سفر را ترتیب داده است. در خلال مراسم، فرهاد که برای تعویض لباس به یکی از اتاقها رفته با عکسی قدیمی از همسرش رو به رو میشود؛ در عکس، دریا کنار برادر سحر – مانی – ایستاده است. فرهاد از این موضوع برافروخته شده و نسبت به گذشته همسرش بد گمان میشود. از طرف دیگر فرهاد با دیدن عکس، متوجه میشود که ویلا در واقع متعلق به مانی است، نه دوست بابک. وی که نمیتواند بر عصبانیت ناشی از این اتفاق غلبه کند ... .
درباره "درباره اِلیها"
سینمای بعد از انقلاب ایران را میتوان به چند برهه محدود تقسیمبندی کرد. نه تنها سینمای بعد انقلاب که حتی پیش از آن را. این تقسیمبندی بر اساس جریانسازی تعدادی فیلم خاص صورت میگیرد. آثار شاخصی که توسط کارگردانان صاحب سبک تالیف و به یک اتفاق تبدیل شدند. «گاو» داریوش مهرجویی و «قیصر» و «گوزنها»ی مسعود کیمیایی از اینگونه آثار پیش از انقلاباسلامی هستند. «هامون»، «لیلا»، «آژانس شیشهای»، «بچههای آسمان» و «درباره الی» نیز از جمله آثار به اصطلاح "اتفاق" در تاریخ سینمای 4 دهه گذشته هنر هفتم ایران هستند. باید دقت کرد که "اتفاق" در اینجا به معنای "اتفاقی بودن" نیست بلکه با مفهوم "جریانسازی" معنا مییابد. آخرین فیلم شاخص جریانساز در سینمای ما «درباره الی» اصغر فرهادی است. کارگردانان بسیاری سعی کردن در فرم و محتوا از سبک و سیاق فرهادی و فیلمش ایده بگیرند. اکثر نمونهها البته ناموفق بودند؛ چون هوش و استعداد فرهادی در نویسندگی و کارگردانی، در کمتر کسی وجود دارد. به اعتقاد نگارنده، بهترین اثر ساخته شده بر اساس جریانسازی درباره الی، «بدون تاریخ، بدون امضا» وحید جلیلوند است. برگ برنده جلیلوند هم این بود که او اصلا نمیخواست "فرهادی" باشد، بلکه تنها نیمنگاهی به جریانسازِ معاصر خود داشت.
اما «حریم شخصی»؛ متاسفانه حریم شخصی نیز در گروه ناکامان از پیروان «درباره الی» جای گرفت. فیلمنامه سطحی و آماتورگونه، در کنار دکوپاژ و میزانسن تلویزیونی، حریم شخصی را که میتوانست با توجه به موضوعیت مناسبش، کورسوی امیدی به موفقیت داشته باشد، ناکام گذاشت. هشتاد و پنج درصد علت ناکامی فیلم، به فیلمنامه باز میگردد. این ضعف، دست و پای کارگردان و بالاخص تیم حرفهای بازیگری فیلم را بسته گذاشت. امیر آقایی و میلاد کیمرام تنها توانستند بازیهای قبلیشان را تکرار کنند و اصلا فرصت هنرنمایی نیافتند. همین طور اندیشه فولادوند؛ نقش سحر با ایفای نقش فولادوند، کاملا یادآور کاراکتر گلشیفته فراهانی در «درباره الی» است؛ هر چند در ابعادی کاریکاتوری.
ضعف فیلمنامه با اولین قدم و در اسم فیلم خودنمایی میکند؛ اگر «حریم شخصی» را به بینندهای که اسم آنرا نمیداند نمایش دهیم و از او بخواهیم نامی برای این فیلم انتخاب کند، شاید گزینه هزارمش «حریم شخصی» باشد! واقعیت این است که فیلم سینمایی «حریم شخصی» کمترین ارتباط ممکن با موضوعیت "حریم شخصی" و تاکیدش در فضای مجازی را دارد. در تیزرهای تبلیغاتی فیلم تاکید زیادی روی تلگرام و اینستاگرام شده اما در فیلم بسیارجزئی کارکرد داشتهاند. کارکردی که البته نیمی از آن در ارتباط با منصوره با نقشآفرینی بهنوش بختیاری - همسر سرایدار ویلای مانی- به لودگی کشیده شده است.
نکته بعدی، نقاط عطف به شدت سطحی فیلم است. سکانسی که فرهاد برای تعویض لباس به اتاق ویلا مراجعه میکند و با چند عکس دوربینی از همسرش و مانی مواجه میشود، بیش از حد سادهلوحانه است. اگر او برای تعویض لباس به اتاق دیگری میرفت یا اصلا تصمیم به تعویض لباس نمیگرفت، فیلم همانجا پایان میپذیرفت. جالبتر از همه اینکه، از فردی که اینقدر به عکس و شوآف علاقه دارد -یعنی مانی- و اتفاقا از تصاویر رضا یزدانی نیز برای معرفی او استفاده شده است، هیچ عکس و نشانه و تابلوی دیگری در خانه موجود نیست. نقطه عطف دیگر فیلم، ارسال اشتباهی وویس از اکانت سحر به گروه دوستان است. سحر که قصد داشت وویس انتقاد آمیزی برای برادرش بفرستد به اشتباه! آنرا به گروهی ارسال میکند که فرهاد در آن عضو است. تا این حد ساده انگارانه!
از طرف دیگر، تقریبا در دقیقه 15 فیلم، با نمایش پلانهای بازجویی، بیننده نبود دریا را متوجه میشود و کاملا لو میرود که برای او اتفاق ناگواری افتاده است. این حفرههای تکنیکی و تاکتیکی در پروژهای که از فریدون جیرانی به عنوان مشاور بهره برده است کاملا عجیب به نظر میرسد.
در پایان ضمن اشاره به ریتم مناسب، به عنوان نقطه قوت فیلم باید یادآور شد، اگر «حریم شخصی» به عنوان یک تلهفیلم یا در قالب یکی از اپیزودهای «شاید برای شما هم اتفاق بیافتد» ساخته و ارائه میشد اثر گذاری بیشتری میداشت، واقعیتی که مدت زمان کوتاه و 75 دقیقهای فیلم نیز بر آن تاکید غیر مستقیم دارد.
به امید تولید آثار نمایشی سایبری موفق ایرانی!