یادداشتی بر فیلم سینمایی بازی اندر (ENDERS GAME)
درباره کارگردان
گوین هود (متولد 12 مه 1963 میلادی)، کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و بازیگر اهل آفریقای جنوبی است. پیشتر و در مقاله «یادداشتی بر فیلم سینمایی چشمی در آسمان» با این کارگردان برنده اسکار آشنا شدیم. ساتسی (محصول 2005) و استرداد (محصول 2007) از دیگر آثار اوست.
داستان فیلم (احتمال آشکار شدن بخشی از داستان فیلم وجود دارد)
فیلم سینمایی «بازی اندر - Enders'game»، روایتگر روزهایی با موقعیت زمانی نامعلوم و خیالی است، که زمین مورد هجوم گروهی از موجودات ناشناخته قرار گرفته است. این ناشناختگانِ حشره مانند، که «فورمیکس» خوانده میشوند، 50 سال قبل نیز حملاتی علیه سیاره زمین ترتیب داده بودند. حملاتی که منجر به کشته شدن میلیونها انسان شد و در نهایت با رشادت فرماندهی به نام میزاک «با نقشآفرینی بن کینگزلی» به نفع انسانها خاتمه یافت.
اما امروز، «ناوگان بینالمللی» که مسئولیت حفاظت از سیاره زمین را بر عهده دارد، در پی آن است تا از میان نوجوانان مستعد در سطح دنیا، افراد نخبه را شناسایی و پس از غربالگری، افراد برتر را جهت فرماندهی ارتش زمین انتخاب کند. سرهنگ گراف «با نقشآفرینی هریسون فورد» از مسئولین ارشد ناوگان، معتقد است که جوانان از سرعت بیشتری در تصمیمگیری گروهی و مدیریت بر جمع برخوردارند.
در اولین مرحله گزینش، پسر نوجوانی به نام اندر ویگن «با نقشآفرینی ایسا باترفیلد» به همراه جمعی از دانشآموزان مستعد، جهت حضور در مقاطع بالاتر انتخاب میشوند. مرحله دوم آموزش و انتخاب، در مکانی به نام «دانشکده مبارزه» انجام میپذیرد. برای شبیهسازی نبرد با فورمیکسها، مختصات دانشکده مبارزه، خارج از جو زمین و در فضا طراحی شده است.
اندر ویگن در طول دوره آموزش، بارها ذکاوت و قدرت مدیریت خود را به رخ مربیان میکشد. جالب اینجاست که در دورههای گذشته، خواهر و برادر اندر نیز در گزینش حضور داشتند اما هر دو در مراحل پایانی ناموفق بودند. اندر برخلاف برادر خشن و خواهر عاطفیاش، از تمامی شرایط لازم، برای انجام مأموریتهای محوله برخوردار است.
پس از دیدار اندر و میزاک، اندر به عنوان فرمانده کل ارتش زمین انتخاب میشود. بهمنظور آمادگی بیشتر، فرماندهان، اندر و نیروهای تحت امرش در مبارزات شبیهسازی شده علیه فورمیکسها شرکت میکنند. پس از پایان آخرین مبازره که به پیروزی انسانها نیز منجر میشود، اندر درمییابد که این نبردِ به ظاهر شبیهسازی شده، همان مبارزه نهایی بوده و انسانها پیروز این پیکار حساس شدهاند.
رمان خوب، اقتباس بد، فیلمنامه بدتر!
فیلمنامه «بازی اندر»، اقتباسی از سری رمانهایی به همین نام و نوشته «اورسون اسکاد کارد» نویسنده مشهور امریکایی است. تخصص اصلی کارد نگارش رمان و داستانهای علمی-تخیلی است. سری رمانهای «بازی اندر» که در ابتدای امر در قالب داستان کوتاه منتشر میشد از سال 1985 در قالب رمان چاپ و روانه بازار شد و در ژانر علمی-تخیلی مخاطبان بسیاری برای خود دست و پا کرد. اسکاد در یکی از مصاحبههایش اعلام کرد:
((ما نگران اخلاقیات هستیم، به نجابت اهمیت میدهیم، به فکر شایستگی و خوشی و نیکی هستیم و تمامی اینها مواردی هستند که برای جهان واقعی مسئلهاند. اما فقط یکجا میشود در کمال و بهصورت ناب سراغشان را گرفت و نشانشان داد، در قصههای شگرف)).
مسئله درخور توجه در نگارش فیلمنامه بازی اندر - که توسط خود گوین هود به نگارش درآمده است - عدم وجود تسلط کافی در تفکیک مرز میان فیلمنامه و رمان است. مخاطب در رمان، با تصویرسازی ذهنی سروکار دارد و این یعنی هر خواننده بنا بر ساختار ذهنی خود، قهرمان، ضدقهرمان، لوکیشنها و سایر شخصیتها را تصویر میکند. لذا ممکن است در رمان، بسته به تعداد مخاطبان، هزاران اندر و هزاران سرهنگ گراف متفاوت در ذهن او ترسیم شده باشد. در این قالب، بسیاری از خطوط مواصلاتی منطقی، در ذهن مخاطب و توسط خود او شکل میگیرد و نویسنده به جز کلمات، سلاح دیگری ندارد.
اما در فیلمنامه قضیه بسیار متفاوت است، چون مکتوبات فیلمنامهنویس باید دیده شود. در فیلمنامه، سلاح شما (بهعنوان فیلمنامهنویس) نماها، میزانسنها، دیالوگها، صداها، نور و بسیاری از ابزارهای سینمایی اینچنینی است. شما باید منطق داستانی را به سلیسترین حالت ممکن نشان دهید تا مخاطب هنگام تماشای اثر نگوید، مگه میشه؟ چی شد؟ چطوری؟ که چی؟
در این فیلم، اگرچه کارگردان سعی کرده با ذکر چند قانون فیزیکی مثل جاذبه، از عمق این حفرهها بکاهد اما در عمل توفیقی حاصل نشده است. خیالیترین داستانهای تخیلی نیز، بی نیاز از خمیرمایه منطقِ دراماتیک نیستند. پس از این بابت، فیلمنامه «بازی اندر» را با آن حفرههای متعدد داستانی، میتوان اقتباسی شکستخورده از تألیفات اورسون اسکاد کارد به شمار آورد.
اما از منظر محتوا، «بازی اندر» دارای نکات قابلتأملی است. مورد اول، انتخاب رده سنی نوجوان بهعنوان ایفاگر نقشهای اصلی و مورد دوم، ایجاد بستر آموزشی برای پیشبرد داستان است. مسائلی که میتواند بیشترین تأثیر را روی مخاطبان نوجوان گذاشته و بالاترین میزان همزادپنداری را در آنها القا کند. فرض کنید فرزند یا خواهر و برادرتان ظهر از مدرسه برگردد و به تماشای این فیلم بنشیند. او ناخودآگاه در مقام مقایسه بر خواهد آمد، و باز در ناخودآگاه خودش در آرزوی چنین شرایطی زندگی خواهد کرد. مدرسهای که استعداد او را کشف کند، به آن احترام بگذارد و به او به عنوان یک تصمیمگیرنده یا تصمیمساز اعتماد کند. قطعاً هر عقل سلیمی خواستار این شرایط است، حالا فرض کنید برای چنین دانشآموزی با این پیشزمینه، چند سال بعد دعوتنامهای از دانشگاهی در کشوری دوردست ارسال شود، برخورد این دانشجوی امروز که همان دانشآموز دیروز است چگونه خواهد بود؟
فیلم سینمایی «بازی اندر» خواسته یا ناخواسته، اهمیت سرمایهگذاری روی نسل نونهال و نوجوان را یادآور شده، اتفاقی که هماکنون در بسیاری از کشورها در حال انجام است. در این فیلم و به زعم کارگردان، برنده نبرد تعیینکننده آخرالزمان، توسط نوجوانان هوشمند و با فرماندهی همین افراد تعیین میشود. پس تسلط کامل این افراد بر تجهیزات و علوم پیشرفته سایبری، شاخصی تعیینکننده در پیروزی خواهد بود.