یادداشتی بر فصل نخست سریال آینه سیاه (BLACK MIRROR)
همانطور که در مقاله «معرفی سریال آینه سیاه» ذکر شد، رابطه انسان و تکنولوژی، محور اصلی این مجموعه درام آنتولوژ است. در مقالهی پیش روی، نگاهی خواهیم داشت به فصل اول سریال «آینه سیاه» که در سه اپیزود تولید و پخش شده است.
اپیزود اول، سرود ملی
«سرود ملی-The National Anthem» نخستین و یکی از جذابترین قسمتهای این سریال است. یک شخص یا گروه ناشناس، با گروگانگیری یکی از اعضای خاندان سلطنتی، نخستوزیر انگلستان را در یک بحران سخت قرار میدهند. گروگانگیر با انتشار فایل ویدئویی در یوتیوب و توئیتر، شرط آزادی شاهزاده را، انجام یک عمل غیراخلاقی از طرف نخستوزیر اعلام میکند. اقدامی که باید بصورت پخش زنده تلویزیونی صورت گیرد. نخستوزیر و تیم همراهش، پس از شکست در تمام راهکارهای جایگزین، تصمیم به موافقت با درخواست گروگانگیر گرفته و ... .
اپیزود «سرود ملی» در مدت زمانی در حدود 45 دقیقه، مخاطب را درآنچنان چالشی قرار میدهد، که بعضا فیلمهای سینمایی 120 دقیقهای از پس آن بر نمیآیند. تسلیم سیاست در برابر یوتیوب، یکی از اصلیترین محورهای این اپیزود است. وقتی یک فایل تهدیدآمیز ویدئویی، در کنار واکنش افکار عمومی، بالاترین مقام سیاسی یک کشور را در بنبستی مطلق قرار میدهد. اپیزود یک را میتوان نمونهای تمام و کمال از یک کمدی سیاه به شمار میآورد.
اپیزود دوم، 15میلیون امتیاز
«پانزده میلیون امتیاز-Fifteen Million Merits»، روایتگر روزهایی است که زمین دچار نوعی بحران انرژی شده و افراد از طریق رکاب زدن، امرار معاش میکنند. رکاب زنان از این طریق، علاوه بر تامین انرژی مجموعه خود، با کسب امتیاز، قادر به تهیه مایحتاج روزانه هم هستند. مخاطب از طریق کاراکتر "بینگ" با نقشآفرینی «دنیل کالویا» با دنیای آخرالزمانی فیلم همراه است. زندگی روباتیک و یکنواخت بینگ، پس از آشنایی با "عبی" با نقشآفرینی «جسیکا براون فیندلی» دگرگون میشود. کارگران مجموعه میتوانند با پرداخت 15 میلیون امتیاز، توانایی و یا استعداد خاص خود را در معرض داوری سران مجموعه قرار داده و از رکاب زدن رهایی یابند. بینگ با توجه به علاقهی که به عبی پیدا کرده، این تعداد امتیاز را در اختیار او قرار میدهد و ... .
اپیزود «پانزده میلیون امتیاز-Fifteen Million Merits»، یک پیشگویی آخرالزمانی است. مجموعه ای ایزوله، که در ناکجاآبادی تمام هوشمند واقع شده است. در واقع ساختمان چند طبقهای که در «پانزده میلیون امتیاز-Fifteen Million Merits» میبینیم، با حضور افراد از نژادهای گوناگون، نمادی است از دنیای آخرالزمان؛ روزگاری که علیرغم پیشرفت سرسامآور تکنولوژی، گویا نظام بردهداری مجددا بر جهان حکم فرما شده است.
ایام به دور باطلی میماند که معدودی از افراد، توانایی فرار از آن را بدست میآورند. البته فرار نه به معنای رهایی، بلکه ارتقا از یک طبقه بردهداری، به طبقهای بالاتر و شاید راحتتر.
اپیزود سوم، تمام خاطرات تو
«تمام خاطرات تو- The Entire History of You» نیز یکی دیگر از قسمتهای دیدنی آینه سیاه است. این اپیزود، روایتگر روزهایی نزدیک به زمان حال است که اکثر شهروندان، با کاشت یک تراشه هوشمند کنار گوش، و یک لنز روی قرنیه، توانایی ضبط و مشاهده خاطراتشان را بدست آوردهاند. این تراشه که «گرین» نامیده میشود، به عنوان اصلیترین ابزار احراز هویت افراد نیز شناخته میشود. "لیام" با نقشآفرینی «توبی کبل» و "فیون" با نقشآفرینی «جودی ویتاکر» زوج جوانی هستند که هردو به تراشه مجهز شدهاند. حضور یک آشنای قدیمی در مهمانی مشترک، جرقه تشکیک لیام به فیون را شعلهور میکند. او برای دستیابی به حقیقت، شروع به کندوکاو در خاطرات خود و همسرش کرده و در نهایت ... .
همانطور که اشاره شد این اپیزود از سریال آینه سیاه، یکی از پیچیدهترین و زیباترین قسمتهای سریال است. در «تمام خاطرات تو»، توانایی تکنولوژی در از بین بردن ویژگی "فراموشی" انسان به چالش کشیده میشود. بدگمانی کمرنگ لیام نسبت به فیون، جرقهای میشود که خانواده را تا جدایی پیش میبرد. نکته جالب در این بین، درست بودن ظن لیام است. تراشه باعث روشن شدن واقعیت میشود اما این روشنگری برای لیام، طعم تلخی به همراه دارد. طعمی به تلخی یک پیروزی!
در آینده نزدیک، خواننده نقد و بررسی فصل دوم این سریال، در صفحه سایبر سینمای سایبربان باشید.