کنترل و نظارت؛ نیاز حیاتی غرب وحشی سایبری
75 سال پیش، فناوری جدیدی با موارد استفادهی مثبت و منفی متعدد، پا به عرصهی وجود گذاشت. مسئلهی اصلی، در آن برهه، نحوهی حمایت دولت از فواید و محدود ساختن معایب و تهدیدات این فناوری جدید بود. به عبارت دیگر، حکومتهای پیشرو،، تلاش خود را برای منع دیگر کشورها از ساخت سلاح هستهای، اعمال محدودیت بر ظرفیتهای کمی و کیفی زرادخانهی دیگر دولتهای حاضران در عرصهی بینالملل و ایجاد فضای مساعد برای توسعهی فعالیتهای صلحآمیز هستهای آغاز کردند. هدف تمام محدودیتهای و قوانین اعمال شده بر فضای بینالملل، در آن عصر، ایجاد انحصار تسلیحاتی برای قدرتهای بزرگ جهان و جلوگیری از قدرتیابی دیگر کشورها در معادلات جهانی بود.
حال پس از گذشته چندین دهه از پابرجا ماندن سازوکارهای ثابت در این حوزه، قدرتهای پیشتاز در حوزهی تسلیحاتی، تا حدود زیادی در کنترل شرایط و ایجاد ثبات نسبی در جهان، موفق بودهاند. امروزه، تعداد کشورهای مجهز به تسلیحات اتمی، از انگشتان دو دست، تجاوز نمیکند و از زمان بمباران هستهای ژاپن در پایان جنگ دوم جهانی نیز، تا به حال، هیچ بمب اتمی منفجر نشده است. ساخت و کنترل تسلیحات اتمی و نیروگاههای هستهای، مستلزم تعهدات بینالمللی متعدد، دسترسی به تکنولوژی، مهارتهای پیشرفته ساخت و فضای تحقیقاتی کافی، است. با این شرایط، تنها تعداد بسیار محدودی از دولتها، به تنهایی توان اجرای برنامههای هستهای ملی خود را دارند و اکثر کشورهای در حال توسعه، برای تحقق این هدف، به کمک و همکاری یکی از قدرتهای هستهای جهان، نیاز دارند. علاوه بر این، تمام فعالیتهای هستهای کشورها، به منظور جلوگیری از تولید سلاح هستهای و رعایت استانداردهای حیاتی، زیر نظر آژانس انرژی اتمی قرار دارد.