پویش شناختی حزبالله در سوریه
موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل (INSS)، اخیراً طی گزارشی مفصل به طرح اتهاماتی علیه حزبالله لبنان در حوزه جنگ شناختی پرداخته است.
بر اساس ادعای این گزارش، حزبالله لبنان، از بدو تأسیس، با توسل به ابزار مختلف، همواره جنگ شناختی را در دستور کار خود داشته است. پویش شناختی این سازمان نظامی، برای حمایت مستقیم از دیگر اقدامات آنها در راستای تحقق اهداف کلان محور مقاومت، به کار گرفته میشود.
نویسندگان این مقاله، مدعی شدهاند که حزبالله به منظور توجیه مشارکت نظامی خود در جنگ سوریه، به برجسته کردن مسئله تهدیدات موجود برای امنیت ملی لبنان، پرداخت. این در حالی است که گروه مقاومت لبنانی یادشده، پس از پایان جنگ و استقرار کامل دولت بشار اسد در دمشق، پویش شناختی خود را برای اقناع افکار عمومی جهت تداوم حضور در سوریه، آغاز کرده است.
یورام شواتزر (Yoram Schweitzer) و دیوید سیمن تاو (David Siman-Tov)، در این مقاله مینویسند:
اکثر فعالیتهای حزبالله از آغاز و هنگامی که یک سازمان کوچک و ناشناخته بوده، ماهیتی تروریستی داشته و همواره جنگهای شناختی را به عنوان یک نیروی چندگانه برای عملیات خود به کار گرفته است. حال پس از گذشت سالها، گروه یاد شده، به یک سازمان چندبعدی با قدرت و نفوذ بالای سیاسی، اقتصادی، مذهبی، تبلیغاتی و نظامی بدل شده است. این سازمان، با تکمیل نیروهای نظامی، ابزار شناختی در اختیار خود را توسعه داده و برای ارتقای تواناییهای عملیاتی خود، به کار میبندد.
به عقیده بسیاری از کارشناسان غربی، اقدامات شناختی حزبالله، اهداف مختلفی را دنبال میکند. از جمله این مقاصد میتوان به جلب حمایت شهروندان لبنان، بازدارندگی حملات کلامی و رسانهای اسرائیل، افزایش مشروعیت و نفوذ سیاسی، اغراق در مورد توان فنی و تداوم حضور در سوریه، اشاره کرد.
این نخستین بار نیست که فعالیتهای تبلیغاتی حزبالله، موضوع بحث اندیشکدههای مطرح جهانی میشود. پیش از این نیز، بسیاری مراکز مطالعاتی مطرح جهان، به واکاوی توان تبلیغاتی و شناختی نیروهای مقاومت لبنان، پرداخته بودند.