نگاهی به فیلم سینمایی 355(THE355)
درباره کارگردان
سیمون کینبرگ، تهیهکننده، نویسنده و کارگردان 48 ساله امریکایی است. او فعالیت حرفهای خود را با نگارش فیلمنامه فیلم پر سروصدای «آقا و خانم اسمیت» آغاز کرد. «مردان ایکس: آخرین ایستادگی» و «شرلوک هولمز» نیز از دیگر تجربیات حرفهای کینبرگ در حوزه فیلمنامه هستند. سال 2011 کینبرگ با تولید فیلم سینمایی «مردان:ایکس کلاس اول» و در ادامه «آبراهام لینکلن: شکارچی خون آشام» وارد دنیای تهیهکنندگی شد. او تا سال 2017 به تهیهکنندگی ادامه داد. «ددپول»، «مریخی» و «لوگان» از مهمترین آثار تهیه شده توسط کینبرگ است.
سیمون کینبرگ سال 2018 و با «مردان ایکس: دارک فینکس» نخستین تجربه کارگردانی فیلم را پشتسر گذاشت. حالا و پس از پنج سال او دومین تجربه کارگردانی خود با عنوان «سیصد و پنجاه و پنج – THE355» را روی پرده سینما به تماشا نشسته است. کینبرگ در کنار ترزا ربک و بک اسمیت، فیلمنامه این تریلر 124 دقیقهای را به نگارش درآوردهاست. انتشار «THE355» را یونیورسال استودیوز بر عهده دارد. جسیکا چستین، پنهلوپه کروز، فن بینگبینگ، لوپیتا نیونگو، دیانه کروگر، سباستین استن و ادگار رامیرز ایفاگر نقشهای اصلی این فیلم هستند. «THE355» با بودجهای در حدود 60 میلیون دلار، کمتر از 30 میلیون دلار در گیشه فروش داشته است.
داستان فیلم
در جریان یک معامله مافیایی در کلمبیا، سلاح سایبری ویرانگری به دست یکی از سربازان کلمبیایی به نام لوئیس میافتد. این سلاح در واقع مجموعهای از ابزارهای پیچیده هک و نفوذ است. درایو مذکور توانایی ایجاد اختلال در همه تاسیسات صنعتی-الکترونیکی از دوربینهای مداربسته و شبکه برق تا سیستمهای ناوبری هواپیمایی را داراست. این درایو به قدری ارزشمند است که بسیاری از دستگاههای اطلاعاتی دنیا به دنبال یافتن ردی از آن هستند. از امریکا هم نیک و میس دو مامور کارکشته سازمان سیا برای معامله با لوئیس عازم پاریس میشوند. همزمان ماری اشمیت نیز از سرویس اطلاعاتی آلمان مامور رسیدگی به این پرونده شده است. دخالت ماری در سناریوی نیک و میس باعث برهم خوردن اوضاع میشود. جدا از سازمانهای اطلاعاتی، باند مافیا نیز در پی بازپسگیری درایو است.
درگیری در پاریس بالا میگیرد و نیک با اصابت گلوله کشته میشود. ماری و میس هر دو مورد توبیخ مسئولان رده بالای خود قرار میگیرند. همزمان سرویس اطلاعاتی کلمبیا هم دست به کار شده و با ارسال یک روانکاو -به نام گارسیلا- قصد دارد تا لوئیس و درایو را به کشور بازگرداند. از طرف دیگر میس که به شدت از کشته شدن نیک متاثر شده است با مشورت مدیر مستقیم خود تصمیم میگیرد به صورت غیررسمی پرونده را دنبال کند. او برای بدست آوردن سرنخ از درایو، عازم انگلستان میشود تا از همکار سابقش -خدیجه- کمک بگیرد. ظاهرا خدیجه همکاری با سازمانهای اطلاعاتی را کنار گذاشته و به عنوان مهندس کامپیوتر با شرکتهای فناوری همکاری میکند. با استفاده از تخصص خدیجه در هک دوربینهای مداربسته، رد ماری و سپس لوئیس در پاریس گرفته میشود. مقابله اولیه ماری و میس با توجه به هدف مشترکی که دنبال میکنند به یک دوستی مصلحت اندیشانه ختم میشود. حالا ماری، نیک، خدیجه و دکتر گارسیلا با هم در یک تیم به صورت مشترک کار میکنند تا بتوانند درایو سرقت شده را پیدا کنند و .... .
عقبگرد پرهزینه!
یک جعبه ابزار یا درایو کشتار جمعی به دست نااهلان افتاده و سازمانهای اطلاعاتی قدرتهای بزرگ که نگران امنیت بشریت هستند به آب و آتش میزنند تا درایو خطرناک را نجات دهند! جمله قبل خلاصهای از تمام124 دقیقه فیلم سینمایی 355 است. قصهای که مشابه آنرا بارها و بارها در فیلمهای سینمایی مختلف دیده و شنیدهایم! اساسا وقتی سراغ یک ماجرای کلیشهای سینمایی میروید و قصد سرمایهگذاری سنگین و کسب سود از آن دارید پای در مسیر صعب العبوری نهادهاید. روایت مبتکرانه، شخصیتپردازی و پرداختن به جزئیات جذاب، اصلیترین تکنیکهای عبور موفقیتآمیز از این مسیر پرریسک است.
متاسفانه ساخته سیمون کینبرگ فاقد حداقلهای لازم از سه عنصر تعیین کننده بالاست. فیلم هیچ آسی برای بیننده رو نمیکند؛ هیچ شگفتانهای ترتیب داده نشده؛ برهوت لمیزرع! تنها تکیه فیلم به حضور تعدادی هنرپیشه پرطرفدار بانوست که حتی به اندازه دستمزد دریافتی از آنها بازی گرفته نشده. غمانگیزتر از همه اینکه خود سیمون کینبرگ سابقه فیلمنامهنویسی عریض و طویلی هم در کارنامه دارد!
تعدادی از فرصتهای از دست رفته فیلم را برمیشماریم؛ اول از همه درایو سلاحهای سایبری! این وسیله موضوع اصلی فیلم است اما کمتر از پنج جمله درباره آن در طول فیلم میشنویم! فقط میدانیم خیلی گران و خفن است! میتوان به وسیله آن همواپیمای در حین حرکت را ساقط کرد! سیمون کینبرگ و تیم نویسنده همراهش اگر قرار بود برای گروه سنی الف هم فیلم بسازند باید بیش از این چند جمله توضیح میدادند، چه برسد به مخاطبی که از دهها فیلم و سریال مشابه و بسیار باکیفتتر از 355 خاطره دارد. مورد بعدی که میتوانست برگه برنده فیلم باشد ولی پاشنه آشیل آن شده، همین کد355 است! مامور کد355 اصطلاح رایجی در سازمان سیا است. این کد به نخستین مامور مخفی زن تاریخ امریکا اشاره دارد. در واقع کد355 با گذشت زمان به یک اصطلاح رایج در ادبیات امریکایی برای اشاره به مامور مخفی زن در سازمانهای جاسوسی تبدیل شده است. فیلم با تکیه بر کارکرد این اصطلاح و با یک درام ضعیف سعی کرده به توانایی و قدرت ماموران مخفی زن ادای احترام کند. این ادای احترام متاسفانه در محصول سیمون کینبرگ با شکست مواجه شده چرا که تمام کاراکترهای زن این فیلم تک بعدی و فاقد شخصیتپردازی هستند. ما بعد از دو ساعت تماشای این فیلم هنوز شناختی از ابعاد شخصیتی این افراد نداریم. فقط درجریانیم که یکی از آنها مادر دو فرزند است، دیگری پدرش را به ماموران امنیتی فروخته و سومی در شرف ازدواج است. سومین فاکتور حیاتی لازم که غیبتش در THE355 مشهود است فقدان جزئیات است. فیلم کاملا یک خطی جلو میرود. تمام پازلهای این فیلم از ابتدا قابل حدس هستند؛ کشته نشدن نیک یا وجود جاسوس چندجانبه و فساد در دستگاههای امنیتی بارها و بارها دستمایه آثار سینمایی قرار گرفتهاند؛ البته با کیفیت دراماتیک بسیار بالاتر از آنچه در THE355 مشاهده کردیم.
در مجموع فیلم سینمایی«THE355» را با ارفاق باید یک اثر تجاری کمتر از متوسط، برای پر کردن مدت زمانی در حدود دو ساعت به شمارآورد. اگر به دنبال هیجان همراه با لذت کشف هستید، «THE355» اصلا گزینه خوبی نیست. این فیلم نه تنها سرگرم کننده نیست بلکه ممکن است حوصلهسر بَر هم باشد. از همه نگران کنندهتر دیالوگی است که در پلان پایانی فیلم بین ماری و میس مطرح میشود؛ ظاهرا قرار است این فیلم قسمت دومی هم داشته باشد! به نظر شما، این اعتماد به نفس سیمون کینبرگ، رشک برانگیز نیست؟!