نگاهی به فیلم سینمایی تانگ(Tang)
سینمای ژاپن
شاید معروفترین محصول چندرسانهای سرزمین آفتاب را باید صنعت انیمیشن ژاپن دانست؛ اما این به معنای کمرنگ بودن سینمای چشم بادامیها نیست. تقریبا همزمان با اختراع سینماتوگراف توسط برادران لومیر، فیلمسازی در ژاپن هم متولد شد؛ یعنی حوالی 1897! سال 1899 تکنسینی به نام تسونیکیچی شیباتا، نخستین فیلم سینمایی رسمی ژاپنی با نام «چشم انداز درخت افرا» را کارگردانی کرد. درامهای مرموز و بعدتر درامهای مدرن، سلیقه اصلی سینمای ژاپنی شدند. سهگانه «خاطرات سفرهای شوجی»(دایسوکه ایتو؛۱۹۲۷) معروفترین نمونه از ژانر اول و «یک صفحه دیوانگی» (تینوسوکه کینوگاسا؛۱۹۲۶) پیشگام درام معاصر هستند.
اما طلاییترین دوران سینمای ژاپن در دهه 1950 رقم خورد. آثار تولید شده در این برهه در تاریخ سینما ماندگار شدهاند. آثارمتعددی که توسط آکیرا کورساوا، کنجی میزوگوچی، یاسوجیرو ازو، تینوسکه کینوگاسا، کایسوکه کینوشیتا، میکیو ناروسه و کانتو شینده ساخته شدند. دور از انتظار نیست که با این سبقه هنری، صنعت سینمای ژاپن از گردش مالی خوبی بهرهمند باشد. مجموع درآمد سالانه سینمای ژاپن در سالهای اخیر به حدود دو میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار رسیده است.
درباره کارگردان
تاکاهیرو موری نویسنده و کارگردان 49ساله ژاپنی است. او با فیلم سینمایی «تانگ -Tang» هفدهمین تجربه کارگردانی خود را پشتسر گذاشت. این فیلم توسط دو کمپانی Twins Japan و Warner Bros تهیه شده است. فیلمنامه Tang2022 را نیز آریسا کانکو براساس رمانی به نام A Robot in the Garden نوشته دبورا اینستال، به رشته تحریر درآورده است. هنرمندانی همچون کازوناری نینومیا، هیکاری میتسوشیما، میکاکو ایچیکاوا، شینیا کوته، تایگا کیوموتو، تتسویا تاکدا، نائو هوندا، هینا کاگی و ... در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. تانگ نخستینبار در تاریخ 11 آگوست سال 2022 میلادی توسط کمپانی Warner Bros در سینماهای کشور ژاپن اکران شد و توانست به فروش تقریبی 3.7 میلیون دلار در گیشه دست پیدا کند؛ سپس در تاریخ 5نوامبر همان سال در جشنواره بینالمللی فیلم Hawai’i International Film Festival در کشور آمریکا به نمایش درآمد.
داستان فیلم
یک بچه روبات بامزه سر از حیاط خانه آقای کن و همسرش امی درمیآورد. روباتی که ظاهرش بسیار ابتدایی به نظر میرسد و رفتاری کودکانه دارد؛ مانند یک خردسال. روبات خودش را تانگ معرفی میکند. از آنجاییکه رابطه آقای کن و همسرش شکرآب است، دوست دارند خیلی زود از شر این مهمان ناخوانده خلاص شوند. آقای کن، تانگ را به یک کارگاه روباتهای اوراقی میسپرد تا تجهیزاتش از هم متلاشی شود؛ اما تانگ فرار کرده و مجددا به سراغ کن برمیگردد. امی که از ناکارآمدی همسرش به سطوح آمده، او را از خانه بیرون میکند. همزمان کن با یک آگهی تعویض روبات قدیمی با نو مواجه میشود.
کن و تانگ با هم به شرکت آگهیدهنده مراجعه میکنند. اما مشخصات تانگ با هیچکدام از نسلهای قدیمی روبات همخوانی ندارد و شامل شرایط تعویض نمیشود. از طرفی سختافزار تانگ آسیب دیده و با کاهش باتری، رو به خاموشی میرود. با این حال یکی از کارشناسان زبده شرکت، موفق به دستیابی اطلاعاتی از مخترع تانگ میشود. همزمان یک گروه ناشناس نیز به دنبال سرقت تانگ هستند. آنها در یک موقعیت مناسب تانگ را دزدیده و به مکان نامعلومی منتقل میکنند و ... .
ژاپنی اصل!
سینمای ژاپن، سینمای حال خوب کنی است؛ غالب آثارشان روح دارد. یک روح شرقی تمام عیار. این دلچسبی حتی در آثار کمدی سینمای ژاپن نیز وجود دارد؛ از جمله همین «تانگ». یک علمی-تخیلی بامزه که در مختصات خودش حرفهای جدی میزند. در یک پروژه آزمایشگاهی سایبرنتیک، یکی از روباتهای تیرانداز، دچار نوعی تردید شده و از تیراندازی طفره میرود. پروفسور ماساهیکو بابا به عنوان سازنده این روباتها، شگفتزده از اتفاق رخ داده، این انقلاب در هوش مصنوعی را به عنوان مسیری کوتاه برای ثروت اندوزی بیحد و حصر خود میداند. بنابراین به صورت غیرمجاز روی تجاریسازی این ویژگی تانگ برنامهریزی میکند. یک برنامهریزی شوم!
همه فرصتها و تهدیداتی که درمورد هوش مصنوعی شنیدهایم در روایت با مزه تاکاهیرو موری وجود دارد. از الگوریتمهای یادگیری تانگ که مانند یک کودک نوآموز اتفاقات را نشانهگذاری میکند تا دستیابی به خودآگاهی و وابستگی عجیب و غریبش به آقای تانگ. در این قصه حتی خشونت احتمالی هوش مصنوعی به زبان طنز به تصویر کشیده شده است؛ آنجاییکه آقای کن با بیان جملاتی تانگ را عصبانی میکند تا از شر ماموران رباینده رهایی پیدا کند. انتخاب مدل روایی سفر ماجراجویانه توسط نویسنده کار، باعث شده تا شنیدن حرفهای تکراری در مورد هوش مصنوعی برای بیننده خسته کننده نباشد. فیلم در مدت زمانی نزدیک به دو ساعت، مخاطب را خسته نکرده است.
با گسترش هوشمصنوعیهای کاربرمحور از جمله دیپ فیک و انواع و اقسام روباتهای صداساز، باید منتظر اتفاقات جدیدی در سینمای سایبری هم باشیم؛ معمولا با همهگیری یک فناوری در میان مردم، جرقه تولید ایدههای جدیدتر نیز شعلهور میشود و کدام مدیوم جذابتر از صنعت سینما برای تبدیل ایدههای جدید به محتوا و البته ثروت؟! از طرف مقابل با آمیخته شدن زندگی روزمره مردم با هوش مصنوعی، رفته رفته از شدت آن گارد ذاتی انسان در برابر شبه انسان کاسته خواهد شد. به نظرشما، ده سال دیگر اگر مردم با تئوری "احضار شیطان" ایلان ماسک یا "تئوری پایان دنیا"ی استیون هاوکینگ مواجه شوند چه واکنشی خواهند داشت؟!