نگاهی به فیلم سینمایی بهشت(Paradise)

داستان فیلم
روزگار غریبی است؛ تکنولوژی به حدی پیشرفت کرده که عمر آدمی نیز قابل خرید و فروش است. کار از فروش کلیه گذشته! ویزیتورها در مناطق فقیرنشین، خانه به‌ خانه در پی افرادی هستند که در قبال دریافت مبلغی، عمرشان را واگذار کنند. شرکت فناوری محور ایون، پس از رمزگشایی دی‌ان‌ای‌های خریداری شده، فرآیند انتقال عمر به ثروتمندان خریدار را انجام می‌دهد. فرد دریافت کننده پس از انجام پروسه انتقال، به میزانی که عمر خریداری کرده جوان‌تر می‌شود.
در این میان، مخالفان دستکاری در میزان عمر انسان با تشکیل گروهی به نام آدام در پی مبارزه با ایون هستند. آن‌ها در حمله‌ای به مرکز تحقیقاتی ایون، تعداد زیادی از خریداران عمر را قتل‌عام می‌کنند. در این بین، مکس به عنوان یکی از موفق‌ترین ویزیتورهای ایون در چالش عجیبی گرفتار می‌شود. خانه گرانقیمتی که توسط مکس و همسرش خریداری شده، دچار آتش سوزی مهلکی می‌شود. خانه نابود می‌شود و بدهی ناشی از آن باعث اجرا گذاشتن وثایق می‌شود. النا بدون اطلاع مکس چهل سال از عمرش را به عنوان وثیقه در اختیار بانک قرار داه و حالا ملزم به پرداخت آن است... .

دوراهی ویران‌گر!
چه متاعی ارزشمندتر از زندگی است؟! چه مفهومی گران‌بهاتر از عمرست! گاهی صحبت از عمر طولانی است که البته در جای خود بسیار شیرین است؛ حالا فکر کنید عمر اضافه شده به شما قرار است سن فیزیولوژیکی بدنتان را هم کاهش دهد؛ رسما جوان شوید! ایده بوریس کونز ایده کمتر دستمالی شده‌ای است. سراغ پیچیده کردن آنهم نرفته؛ متریال همراهی به میزان کافی برای مخاطب فراهم است. رنگ و لعاب تولید هم قابل قبول است. سوفی تایسن نماد آنهایی است که با ژست‌های بشر دوستانه جنایت می‌کنند. او به عنوان مالک ایون، صحبت از همگانی شدن پروژه ایون می‌کند. صحبت از اینکه باید انقدر پیشرفت کرد که نیازی به انتقال عمر از فروشنده به خریدار نباشد! اما دریغ!
او برای بدست آوردن دی‌ان‌ای مناسب خودش، پای روی تمام شعارهایش می‌گذارد؛ در بهترین سکانس بهشت، که اتفاقا سکانس پایانی هم هست، سوفیای جوان را در کنار دختر پیرش مشاهده می‌کنیم! دختر قربانی زیاده خواهی مادر شده. سوفیا با یک سناریوی ناجوانمردانه چهل سال از عمر همسر مکس را ربوده و او در تلافی، چهل سال از عمر دختر سوفیا، یعنی ماری را به غنیمت گرفته است. نکته جذاب اینجاست که سوفیا حاضر نیست عمر به یغما رفته ماری را از اندوخته خودش پرداخت کند!
پازل دراماتیک «بهشت - Paradise»، حداقل در فیلم‌نامه، پازل تکمیلی است؛ هم گروه مخالفین ایدئولوگ را داریم؛ هم جریان بازار آزادی که خارج از تشکیلات ایون به نقل و انتقال عمر مشغول است. فیلم خط فلسفی قابل قبولی هم دارد. وقتی ستم به اندازه‌ای استخوان سوز می‌شود که چارچوب وجدان به لرزه می‌افتد! وقتی پای بودن و زندگی در میان است، انتخاب میان بودن، یا مادر بودن دوراهی دیوانه کننده‌ای است. وقتی پای نفس زندگی در میان است، انتخاب میان بودن یا عاشق بودن دوراهی ویرانگری است! اگر علاقه‌مند به قرارگیری در پازلی اینچنینی در مدت زمان کمتر از دو ساعت هستید، به تماشای Paradise بنشینید. بیش از صحبت کردن درباره این فیلم، باید آنرا دید. فیلم هم اکنون در پلتفرم‌های داخلی در دسترس علاقه مندان قرار دارد.