ساخت سلاحهای لیزری در نیروی هوایی آمریکا
به گزارش کارگروه بینالملل سایبربان؛ نیروی هوایی ایالات متحده، اعلام کرد که به پیشرفتهای شایان توجهی در قابلیت تعقیب تهاجمی ماورای صوت، لیزرها، موشکهای کروز شبکهای، هوش مصنوعی، بمبهای هوشمند و جنگ سایبری، مبانی مفهومی و فنی برنامههای پیشتاز و تلاشهای راهبردی برای تلفیق علم و فناوری با نمونهسازی و سیستمهای تسلیحاتی نوظهور، دست یافته است.
فراخوان برای این برنامههای جدید و پیشرفته –همانطور که در راهبرد اخیر علم و فناوری ایالات متحده در سال 2030 بیان شده است– از افزایش نگرانی آمریکا از رقبای بزرگ در مناطق مهم فناوری جنگی خبر میدهد. درنتیجه تلاش جدید برای استفاده از مزایای فناوریهای تازه نوپدید با تأکید کوتاهمدت بر ارائه سلاحهای عملیاتی توصیف شده است.
در راهبرد علم و فناوری، تقویت علم و فناوری نیروی هوایی ایالات متحده (USAF) برای سال 2030 و چنین ارزیابی شده است:
برنامههای پیشگام، زمان و دامنه محدودی برای دستیابی به تمرکز و ضرورت خواهند داشت. آنها با تأکید روی فناوری پیشرفته، میتوانند تحقیقات کاربردی، پزوهشهای پایهای منتخب و آزمایش و نمونهسازی را برای هدایت قابلیتهای ابتکاری، هماهنگ کنند.
ظاهراً این برنامههای نوین، نیروی هوایی را مجبور به تصمیمگیری برای اجرای فرآیند توسعه سلاحهای استاندارد با نوآوریها و تحولات جدید دنیای متغیر علم و فناوری میکند.
راهبرد تازه علم و فناوری نیروی هوایی آمریکا، اولویتهای گستردهای شامل تعداد زیادی سنسورهای توزیع شده، پلتفرم چندگانه اشتراک اطلاعات و سلاحهای دقیق دوربرد با هوش مصنوعی دارد. بر اساس این فرضیه، راهبرد نشاندهنده پرواز ماورای صوت، انرژی لیزری، مهمات هوشمند و جنگ سایبری به عنوان بافت ارتباطی میان فناوریهای نوین ایجادشده از طریق نوآوری و سلاحهای آماده جنگ است. هر یک از این سیستمهای ذکرشده، خود را با آنچه در ابتدا به عنوان انتهای مخالف طیف معرفی میشود، متعادل میکند؛ زیرا همه آنها شامل عناصر درحال توسعه برای استفادههای آتی و سلاحهای عملیات کوتاه مدت هستند.
به عنوان مثال، سلاحهای لیزری، درحال حاضر، در کشتیهای نیروی دریایی به کار میروند و برای برنامههای کاربردی آینده مانند جتهای جنگنده مسلح، به لیزر، یا حتی ماهوارهها توسعه مییابند. این نوع سناریو، الهامبخش مسیری دوگانه است. از یک طرف، سامانههای تسلیحاتی موجود مانند لیزرها میتوانند بهصورت فنی پیشرفت کنند. درحالی که مزایای جدیدی را به چالشهای جنگی موجود با مفهومی شتابزده میآورند.
این رویکرد یکپارچه –که از یک نرمافزار تازه برای بهبود دستگاههای موجود استفاده میکند– نگرانیهای احتمالی را درباره فناوری کنونی، یا فشار برای جنگ نشان میدهد. هدف برنامههای نوین پیشگام، اجتناب از هر یک از این سناریوها و به حداکثر رساندن مزیت فنی سریع برای نیروهای جنگی است.
توسعه ماورای صورت، نشان دهنده نمونه دیگری از رویکرد ترکیبی است؛ زیرا پرواز ماورای صورت تلاشی طولانی مدت در زمان یکسان است و سلاحهای اولیه ماورای صورت، تا سال آینده، بهسرعت تولید میشوند. این نمونهها، در تأکید راهبردی نوظهور نیروی هوایی ایالات متحده برای نمونهسازی سریع در فرآیند جذب، ایجاد انعطافپذیری و شناسایی نقاط شکست و تولید سلاحهای آماده جنگ، در یک بازه بسیار کوتاه زمانی وجود دارند. این مفهوم –که اخیراً بهوسیله ویلیام روپر (William Roper)، مدیر اجرایی اکتساب نیروی هوایی آمریکا توصیف شده است– به نظر با منطق اظهارشده برای برنامههای پیشاهنگ در راهبرد علم و فناوری مطابقت دارد.
در نمونهای دیگر، فناوری پیشرفته، ترکیبی و با راهنمایی دقیق برای بمبهای هوایی، تأکید دیگری بر راهبرد علم و فناوری است؛ زیرا این حوزه، همانند دیگر نواحی ذکرشده وعده بهبود حملات را همراه با پیشرفتهای فنی سریع در سالهای آتی میدهد. درحالی که توانمندی مسیریابی بمبهای هوایی، قدیمی شدهاند، انواع جدیدتر محصولات انفجاری، یا اثرات متغیر، بهسرعت در حال گسترش هستند. نیرو، انفجار، یا انرژی یک بمب هوایی میتواند از طریق برنامه آزمایشگاه تحقیقاتی نیروی هوایی، به نام «مهمات با اثرات متغیر» بهسرعت سازگار شود.
تمرکز بیشتر در راهبرد علم و فناوری، روی هوش مصنوعی، جنگ سایبری و نیاز به نبرد شبکهای و اشتراک اطلاعات در زمان واقعی و به اشکال مختلف است. پیشرفت در این منطقه، برای سامانههای تسلیحاتی بالا مانند ماورای صورت، لیزر و بمبهای هوشمند ضروری است. روپر توضیح داد که هدف، اجتناب از نیاز به ترکیب بهروزرسانی نرمافزاری و جذب سریعتر نرمافزار، با رسیدن فناوری جدید است. درحقیقت این نرمافزار، برنده جنگ را مشخص میکند.
میتوان گفت که با تمرکز فنی، به زنجیره کشتار سریعتر، زمان هدفگیری تیراندازی کمتر و ارائه اطلاعات سریعتر و دقیقتر به تصمیمگیرندگان انسانی میرسیم. این پدیده –که در راهبرد علم و فناوری به عنوان اشتراک اطلاعات انعطافپذیر توضیح داده شده است– نیاز به شبکهبندی را مشخص میکند. در بخشی از این راهبرد، درخواست توزیع سیستمهای توانمند برای اشتراک اطلاعات در فواصل طولانیتر، افزایش سنسورها و اطمینان از عملکرد پایدار در صورت حمله فاجعهبار بیان شده است.
بسیاری از بخشهای راهبرد، به نیاز فوری برای جلوگیری از رقبای درحال رشد اشاره دارند. بدون اشاره مستقیم به چین و روسیه، اما این 2 کشور، حائر تمرکز اصلی هستند. درنهایت هدف این راهبرد، جلوگیری از دشمنان در دهههای آینده است.
در راهبرد علم و فناوری آمده است:
با توجه به مسیر پیشروی دشمنان، مکان آنها، بهوسیله این راهبرد، پیشبینی خواهد شد و درنتیجه اطمینان حاصل میشود که نیروی هوایی، زودتر به این مکان برسد.