زیرساختهای نوین و چالشهای پیش رو
به گزارش کارگروه امنیت سایبربان؛ مسئلهی تأمین امنیت زیرساختهای ملی کشور، در جوامع مدرن چالشی دیرین به شمار میرود. بهجرئت میتوان گفت که متفکران حاضر در کشورهای توسعهیافته، از ابتدای قرن 20، بحث و گفتگو در موردحفاظت مؤثر از زیرساختهای حیاتی را آغاز کردند.
با آغاز جنگ سرد میان شوروی و آمریکا، بحران جاسوسی و سرقت اطلاعات در سطحی کلان، آغاز شد. بسیاری از متخصصان حوزه امنیت زیرساخت، این مقطع تاریخ را دوران افزایش تلاش دولتها برای حفاظت از زیرساختهای حیاتی و کلان خود میدانند. حال، در آستانه اتمام دومین دهه از قرن 21، همچنان خطرات بیشماری زیرساختهای حیاتی را تهدید میکند و دولتها در تأمین حداکثری امنیت این بخشها، توفیق چندانی نیافتهاند.
از سوی دیگر، شتاب بیسابقه فناوری اطلاعات در سالهای اخیر، سبب پیدایش بسترهای زیرساختی و چالشهای متعاقب جدید، شده است. در نوشتار پیش رو، به بررسی مختصر ماهیت و چالشهای موجود پیرامون برخی از این بخشهای زیرساختی میپردازیم:
• انتخابات الکترونیک:
انتخابات الکترونیک، طیف وسیعی از انواع مشارکت سیاسی در بستر فضای الکترونیک را شامل میشود. از حضور مردم پای صندوقهای رأیگیری الکترونیک تا استفاده از تلفن همراه و رایانه شخصی، برای شرکت در فرایند رأیگیری، همه و همه از مصادیق انتخابات الکترونیک به شمار میروند. با اندکی تأمل میتوان وجه اشتراک همه این روشهای رأیگیری را حضور پررنگ تجهیزات رایانهای در فرایند اخذ رأی از مردم، دانست.
سابقه برگزاری نخستین انتخابات الکترونیک، به سال 1964 بازمیگردد. آمریکا در این سال، تعداد محدودی از دستگاههای نظرسنجی الکترونیک را در ایالت کالیفرنیا، به کار گرفت.
گرچه هواداران برگزاری انتخابات الکترونیک، کاهش هزینههای برگزاری و زمان تلفشده را مهمترین محاسن استفاده از این روش میدانند؛ اما تأمین امنیت سامانههای یادشده نیز، همواره از دغدغههای مهم پیش روی مقامات برگزارکننده این نوع از انتخابات، به شمار میرود. این نوع از رأیگیری، تقریباً در تمام دورههای برگزاری، ابهامات و اماواگرهای بیشماری را به همراه داشته است.
از همین روی، بسیاری از کشورها و دولتها، از بیم هک انتخابات و تغییر نتایج رأیگیری، از سوی گروههای داخلی و دشمنان خارجی خود، برگزاری این نوع از انتخابات را بهطور کل ممنوع کرده و یا مدام به تعویق میاندازند.
باوجود همه تدابیر اندیشیده شده پیرامون مسئله تأمین امنیت انتخابات الکترونیک، بسیاری از کارشناسان امنیت سایبری، همچنان این سامانههای رأیگیری را ناامن و بسیار آسیبپذیر میدانند. حتی درصورتیکه هکرهای مهاجم موفق به هک و تغییر آرای انتخابات نیز، نشوند، تردید و ابهام درنتیجه، همواره بهعنوان مسئلهای بیپاسخ، در این حوزه، وجود خواهد داشت.
• رسانههای اجتماعی:
رسانههای اجتماعی (Social media)، عموماً به ابزار تعامل و گفتگو در بستر وب، تلفن همراه و شبکههای اجتماعی، اطلاق میشود. تفاوت عمده رسانههای متعارف با رسانههای اجتماعی دیجیتال را میتوان، امکان تعامل و مشارکت مخاطبان در انتشار مطالب و جهتدهی به فضای رسانهای حاکم بر جامعه دانست.
این دست رسانهها که غالباً مبتنی بر اینترنت هستند، به کاربران اجازه تولید محتوا و تبادل اطلاعات با دیگر مخاطبان شبکههای یادشده را میدهد. رسانههای اجتماعی، در عصر حاضر، اشکال بسیار متنوعی چون تالارهای گفتگو، وبلاگها و شبکههایی چون توییتر و اینستاگرام را شامل میشود.
شبکههای اجتماعی، باوجود محاسن بیشمار، چون توسعه گسترده امر اطلاعرسانی و امکان تبادل نظرات و آرا میان کاربران، امکان آغاز و پیشبرد انواع عملیات روانی و جنگ اطلاعات را نیز تا حدود زیادی تسهیل نموده است. بسیاری از کارشناسان امنیت اطلاعات و دفاع سایبری، شبکههای اجتماعی را مهمترین بستر انتشار شایعه و شکلگیری جنبشهای تبلیغاتی بزرگ میدانند.
مهمترین مصداق این اعتقاد کارشناسان را میتوان ادعای مقامات اطلاعاتی آمریکا در مورد نقش روسیه در تغییر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری اخیر آمریکا در سال 2016 دانست. اندکی پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالاتمتحده، کمپین هیلاری کلینتون و کمیته ملی حزب دموکرات آمریکا هک شد و اسناد سری فعالیتهای این طیف سیاسی بهصورت گسترده در فضای مجازی منتشر شد. بهزعم غالب کارشناسان و تحلیل گران سیاسی، این امر، در کاهش محبوبیت دموکراتها و توفیق دونالد ترامپ جمهوریخواه تأثیر به سزایی داشته است.
در صورت پذیرش صحت ادعای مطرحشده از سوی غربیها، میتوان شبکههای اجتماعی را یکی از خطرناکترین بسترهای جنگ اطلاعات در عصر حاضر دانست.
دولتهای امروزی، میتوانند با صرف زمان و سرمایه اندک، به پروپاگاندا و جمعآوری ابر دادهها در شبکههای اجتماعی بپردازند. شایعهپراکنی، تبلیغات حکومتی، از بین بردن اعتمادبهنفس ملتها و شکلدهی به جنبشها و اعتراضات مدنی، از جمله ابزار مؤثری است که فضای مجازی، بهمنظور پیشبرد جنگهای هیبریدی، در اختیار دولتها قرار داده است.
بیشک هیچ راه قطعی و مؤثری برای دفع کامل این دست فعالیتها در شبکههای اجتماعی وجود ندارد؛ اما با نظارت مستمر و هدفمند، میتوان تهدیدات یادشده را تا حدود زیادی کنترل و مهار کرد.
• تبادلات مالی دیجیتال
یکی دیگر از زیرساختهای نوین ایجادشده در دنیای امروز، دیجیتالی شدن عرصه تبادلات مالی است. البته تا پیشازاین زمان نیز، صنعت بانکداری و تبادلات مالی، بهروشهای گوناگون از بسترهای مختلف فناوری استفاده میکرد اما رشد این صنعت و جهانیشدن آن، سبب شد تا فناوری اطلاعات و صنعت بانکداری، به نحوی درهمپیچیده شوند که دیگر امکان جدا شدن آنها وجود نداشته باشد.
از طرفی، ظهور ارزهای دیجیتال، سبب شده است تا انجام کارهای مجرمانه مالی بر بستر سایبر، فرایند راحتتری داشته باشد و بهسختی بتوان آنها را پیگیری کرد. نمونههای مختلفی نیز از حملات سایبری در این بستر وجود دارد که تاکنون هم هیچ کشوری، نتوانسته است آنها را بهصورت رسمی به اثبات رسانده و مجرم را محاکمه نماید.
از طرفی نبود ساختاری مشخص برای مقابله با مجرمان سایبری، هکرها را گستاختر کرده و میدانهای گستردهای را در اختیار آنها قرار داده است.
حملات سایبری به شبکه مالی آمریکا در سال 2012، این موضوع را ثابت کرد که حمله سایبری به یک بستر تبادل مالی تا چه میزان میتواند خسارتبار باشد و نگرانی گسترده منابع امنیتی در این زمینه، مهر تأییدی بر این ادعا است.
یکی دیگر از حملات خطرناکی که در این عرصه اتفاق افتاد، حمله سایبری به سامانه تبادلات مالی سوئیفت در سال 2016 بود که سبب به سرقت رفتن حداقل 80 میلیون دلار شد. درنهایت، هیچ خبری از سرنوشت این میزان سرمایه منتشر نشد و بهنوبه خود، یکی از خسارتهای گستردهای بود که در زمینه حملات سایبری، متوجه صنعت مالی جهان شد.
• تحلیل و نتیجهگیری
طبق تعریف وزارت امنیت داخلی ایالاتمتحده آمریکا، 16 زیرساخت حیاتی در دنیا تعریفشده است که انجام حمله یا تهدید این زیرساختها، مشابه اقدام علیه امنیت ملی یک کشور محسوب میشود. بهتازگی با رشد صنعت و فناوری، بر این حجم از زیرساختها افزودهشده است و همین موضوع، سبب افزایش نگرانیها در زمینه امن سازی ساختارهای حیاتی شده است.
این مسئله، افزایش هزینههای امن سازی را نیز در بر داشته و بودجه اختصاصیافته به این موضوع، در جهان با رشد فراوان مواجه شده است. همزمان با افزایش هزینههای امن سازی برای زیرساختها، حملات سایبری نیز پیچیدهتر شده و هکرها، با دستپر تری نسبت به گذشته، به میدان آمدهاند. تولید روزانه و حتی ساعتی باج افزارها در نقاط مختلف جهان، بهنوعی سبب ناکارآمد شدن آنتیویروسها و فایروالها شده و محققان امنیتی را به فکر تهیه روشهای نوین مقابله با آنها انداخته است.
با تمام این اوصاف، ورود به دنیای دیجیتال، امری محتوم و غیرقابل پیشگیری است و مقابله با این روند، در مواردی تقریباً غیرممکن است؛ اما این مسئله، نمیتواند توجیهی برای نادیده گرفتن راهکارهای امنیتی باشد. جهان نیازمند بازبینی در روندهای امنیتی است و قطعاً ورود زیرساختهای حیاتی به دنیای سایبری، بدون در نظر گرفتن راهکارهای امنیتی مناسب و درخور، اشتباهی جبرانناپذیر خواهد بود.
در کشور ما نیز، همانند سایر نقاط جهان، این زیرساختهای نوین، چالشهای جدیدی را پیش روی دولت و مردم قرار داده است، اما شاید بتوان چالشبرانگیزترین آنها را موضوع انتخابات الکترونیک قلمداد کرد؛ زیرساختی نوین که سابقه راهاندازی آن در کشور ما، به بیست سال گذشته برمیگردد و در این سالها، با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بوده است.
آخرین موج خبری در این مورد نیز به انتخابات سال 96 بازمیگردد که وعده برگزاری یک انتخابات تمام الکترونیک بهصورت سراسری، به انتخاباتی محلی، آنهم در چند شهر، محدود شد و اجرای کامل آن، به آیندهای مبهم موکول گشت.
اصرار بر برگزاری یک انتخابات، بهصورت تمام الکترونیک، آنهم برای ما که هنوز در بسیاری از تجهیزات مورداستفاده، واردکننده محسوب میشویم، از همان ابتدا با ابهامات فراوانی همراه است و این ابهام، درحالیکه حتی بسیاری از کشورهای صاحبنام جهان در عرصه تجهیزات سایبری، بر خروج از این روش، اصرار دارند، بسیار گستردهتر از قبل میشود. بسیاری از کشورهایی که حتی مالک ایده انتخابات الکترونیک در جهان هستند، به این نتیجه رسیدهاند که ماندن بر روش الکترونیکی اخذ رأی، به خطر انداختن ماهیت امنیت ملی است و اعتماد ملتها به دموکراسی را زیر سؤال میبرد.
البته نمیتوان تنها چالش امنیتی برای زیرساختهای نوین را، در این سه دسته محدود کرد و با رشد صنعت، دریچههای جدیدی از فناوری به روی بشریت بازخواهد شد که قطعاً در کنار مزایای فراوانشان، چالشهای گستردهای هم پیش روی انسانها قرار خواهد داد.
شاید بتوان هوش مصنوعی و فرایندهای وابسته را، یکی دیگر از مواردی قلمداد کرد که در این دسته قرار خواهند گرفت. البته هدف از نگارش این متن، تهدید محور دانستن همهچیز نیست، اما نکته موردنظر، اتخاذ تدابیر مناسب، برای غلبه بر بحرانها و آسیبپذیریهای احتمالی، در دنیای کنونی است.