دیدگاه مثبت نیروی زمینی نسبت به هوش مصنوعی
به گزارش کارگروه فناوری اطلاعات سایبربان؛ جرجیو برتولی (Giorgio Bertoli)، مدیر فنی علمی ارشد تهاجم سایبری و پژوهشگر ارشد نیروی زمینی در زمان برگزاری نشست انجمن کلاغهای پیر در واشنگتندیسی توضیح داد در حالی که پیشرفتهای بسیاری در زمینهی یاد شده صورت گرفته است، احتمالاً پیشرفتها از تبلیغاتی بیش از حد برخوردار بوده و هزینهی فروشی کمتر از ارزش واقعی خود دارند.
برتولی گفت: «یادگیری ماشینی/ هوش مصنوعی میتوانند دو کار را به خوبی انجام بدهند.»
دو کار یاد شده شامل طبقهبندی/ شناسایی اشیا و بهینهسازی جستجو هستند. مبحث طبقهبندی به شناسایی اشیا، تصاویر یا سیگنالها در محیط اشاره داشته و انسانها را از ناهنجاریهای پیرامون وی که نسبت به آن آگاهی نداشته یا روند تشخیص بسیار کندی دارند مطلع میسازند. اگرچه این شیوه با توجه به دادههایی که برای آموزش به سامانهها تزریق میشوند، محدود شدهاند.
بهینهسازی جستجو نیز به قابلیت ماشین برای یافتن یک راهحل مناسب در پایگاه دادهای عظیم اشاره میکند.
وی افزود از مخالفت با ایلان ماسک متنفر است؛ اما فکر نمیکند که سناریوی ترمیناتور یا جهانی پر از سایبورگهای قاتل به وجود آید. این در حالی است که ماسک به صورت پیوسته تأکید میکند ساخت ابزارهایی که باهوشتر از انسان هستند بسیار خطرناک است.
جیدی مککری (JD McCreary)، رییس برنامههای فناوری مختلکننده در موسسه تحقیقاتی فناوری جورجیا1، به هنگام سخنرانی در نشست یاد شده توضیح داد، فریبکاری یکی از برنامههای اضافی هوش مصنوعی یا یادگیری ماشینی است که میتواند برای فرماندهی ارتش مفید باشد.
مککری به «حلقهی مشاهده، هدایت، تصمیمگیری و عمل2» (OODA loop) اشاره کرد که هوش مصنوعی با استفاده از آن دشمنها را در بخش هدایت نگاه میدارد.
وی توضیح داد دسترسی به دادهی حسگرها یک مزیت است؛ زیرا اطلاعات باید به نوعی تصمیمگیری و عمل تبدیل شوند. به طور مشابه آمریکا میتواند دشمنها را در سیل اطلاعات غرق کرده، فریب دهد یا سردرگم کند. در نتیجه آنها هرگز خروجی مناسبی به دست نخواهند آورد. این اقدام از طریق جعل اطلاعات نیز امکانپذیر است.
_________________________________________________
1- disruptive technology programs at Georgia Tech Research Institute.
2- حلقهی مشاهده، هدایت، تصمیمگیری و عمل (observe, orient, decide and act loop) یک حلقهی تصمیمگیری است که توسط جان باید (John Boyd)، راهبرد دان ارتش و نیروی هوایی آمریکا توسعه داده شد.