برآورد تهدیدات سایبری اسرائیل (قسمت بیستم)
با توجه به مطالب گفته شده، میتوان چنین نتیجه گرفت که بیشترین پیامد حملات سایبری اسراییل به ایران، افزایش هزینههای مالی و زیانهای فیزیکی و اثرات روانی روی کاربران باشد. همانطور که بحث شد، اسراییل، ممکن است هدف یک حمله را انتقال یک پیام بداند درنتیجه فعالیتهای سایبری این رژیم، همراه با عملیات روانی علیه ایران خواهد بود تا ضمن تغییر باورها و هدایت افکار عمومی، آنها را نسبت به اعتراض به سیاست ایران در قبال اسراییل، تشویق کنند. شاید تهدید به شروع جنگ و اقدام نظامی و سایبری علیه ایران نیز به همین دلایل باشد.
سناریوهای اسراییل برای حمله سایبری به ایران
سناریوی اول:
حملات با استفاده از جاسوسافزارهای موبایلی و سایر گجتها افزایش مییابد و از این طریق اطلاعات گستردهای را به سرقت میبرد. این اطلاعات، امکان ذائقه سنجی خوبی را در اختیار اسراییل قرار میدهد و میتواند برای انتقال فرهنگ صهیونیستی و تغییر باورهای مردم برنامهریزیهای بعدی را انجام دهد.
در این سناریو، ممکن است با روش های نوین نفوذ مانند هدفونها و صدای دیسک سخت، راه های بهتر و مرموزتری برای جاسوسی باز کند. ، درنهایت، دادهکاوی این اطلاعات و توسعه باورهای اسراییلی و تغییر باور مردم ایران، هدف غایی این نفوذها است.
سناریوی دوم:
اسراییل تلاش میکند با تقویت کشورهای عربی، فشار را بر ایران بیشتر کند و این کار را از طریق این کشورها انجام دهد، لذا یکی از حوزههایی که خسارت به آن میتواند به نفع کشورهای منطقه و درنتیجه به سود رژیم صهیونیستی باشد، بخش نفت و گاز است. درنتیجه اسراییل، حملات سایبری علیه صنعت نفت و گاز خصوصاً پتروشیمی را از طریق نائبان منطقهای مثل عربستان انجام میدهد؛ زیرا دولت صهیونیستی، تمایلی ندارد تا حملات سایبری انجام شده را به گردن بگیرد. گرچه همیشه تهدیدهایی در این زمینه بیان میکند. پیامد این حمله هم همان است که دفوری، کارشناس مسائل نظامی و راهبردی کانال دو تلویزیون رژیم صهیونیستی در پاسخ به پرسشی درباره کارایی حملات سایبری گفته است: «اسرائیل همواره به دنبال استفاده از هر فرصتی برای ضربه زدن به شریان اقتصادی ایران است..
سناریوی سوم:
با توجه به نیاز اسراییل به دفع تهدیدات ایران در عرصههای نظامی مثل هستهای و موشکی و عقب راندن ایران، حملات سایبری برای اختلال در صنایع موشکی صورت میگیرد. این مسئله بعد از طرح آمریکا برای اختلال در موشکهای کره شمالی بهوسیله حملات سایبری، قوت میگیرد. همانطور که در زمان استاکسنت، کره شمالی نیز مانند ایران، مورد حملهاین بدافزار قرار گرفته بود. در این میان، اگر تجهیزات مربوط به صنعت حمل و نقل هوشمند نیز وارد شود، از حملات اسراییل، در امان نخواهد بود.
در سناریوهای بالا، اگر طرح ناتوی سایبری اسراییل، به تصویب برسد، میتواند همپیمانان این طرح را نیز برای حمله سایبری علیه ایران، بسیج کند. در این بین، احتمال همکاری آمریکا، فرانسه و عربستان و انگلیس بیشتر از دیگر کشورها است.
البته در تحلیل روندهای موجود، باید به برخی پیشرانها نیز توجه کرد. مثلاً توسعه هوش مصنوعی یکی از بهترین بهانهها برای اسراییل است. هوش مصنوعی ممکن است به نحوی تولید شود که بهصورت خودکار، تهدیدی را تشخیص دهد و شروع به اجرای یک حمله علیه آن هدف کند. مثلاً تشخیص دهد حملهای از جانب ایران در حال اجرا است- حال ممکن است چنین نباشد- و اقدام به ارسال باتها یا فعالیتهای مخرب دیگر علیه سامانه و شبکههای ایران کند. به علاوه افزایش قدرت سایبری ایران، به عنوان یک پیشران دیگر مطرح میشود، اسراییل ایران را عامل حمایت از گروه های هکری مخالف اسراییل میداند و اعتقاد دارد قدرت سایبری ایران افزایش یافته است. درنتیجه، برای دفع حملات احتمالی، (ممکن است این تشخیص تهدیدات با هوش مصنوعی صورت بگیرد) حملاتی را علیه ایران آغاز کند.