انسان یا رایانه؛ کدام یک قویترند؟
مقدمه:
از زمانی که انسان پا به عرصهی وجود نهاد، به صورت پیوسته تلاش میکرد برای افزایش تسلط به محیط اطراف خود، روشهای مختلفی را برای بهبود قدرت و سرعت محاسباتی به وجود آورد. با به وجود آمدن نسل اول رایانهها در سال 1937 و آغاز انقلاب صنعتی سوم، تحول بسیار عظیمی در زندگی انسانها شکل گرفت که با سرعت بالایی در حال پیشرفت کردن است.
پیشرفت فناوری اطلاعات با معرفی هوش مصنوعی و روی کار آمدن ابر رایانهها شکل تازهای به خود گرفت و دانشمندان کشورهای مختلف در تلاش هستند در همهی زمینه با تقلید از عملکرد بدن انسان، قابلیتهای سامانههای خود مانند ذخیرهسازی، پردازش، واقعیت مجازی و انتقال اطلاعات را بهبود بدهند. به عنوان مثال نتیجهی این تحقیقات باعث به وجود آمدن تراشههایی مانند ترونورث آی.بی.اِم شد که با تقلید از ذهن انسان میتواند پردازشهای خود را با سرعت بسیار بالایی انجام بدهد. از طرفی از سال گذشتهی میلادی افراد سرشناس و فعالان بسیاری در حوزهی فناوری اطلاعات با توسعهی بیمهابای هوش مصنوعی مخالفت کرده و آن را تهدیدی جدی برای بقای انسان میدانند.
حال سؤالی که مطرح میشود این است که آیا ابر رایانهها و دیگر ابزارهای ساخته شده تا این لحظه عملکردی بهتر از انسان دارند یا برتری هنوز در اختیار بشر است؟ آیا انسان با دست خودش، باعث انقراض خود میشود یا این پیشرفت به بهبود زندگی وی کمک خواهد کرد؟
در ادامه ابتدا ساختار بدن انسان و قدرت عملکرد آن در زمینههای مختلف با ابر رایانهها مقایسه شده و سپس در مورد قویتر بودن یکی از دو طرف تصمیم گرفته میشود.
قدرت و سرعت پردازش:
از چند دههی گذشته تاکنون محققان در تلاش هستند با تقلید از مغز انسان عملکرد هوشهای مصنوعی و قطعات سختافزاری را افزایش بدهند. شرکت آی.بی.ام در سال 2008 تحقیقات خود را برای ساخت این نوع از تراشهها آغاز کرد. این شرکت در گذشته سعی کرده بود با شبکه کردن تعدادی رایانهی معمولی عملکرد مغز انسان را شبیهسازی کند؛ اما ساختار آن بسیار پیچیده شده و عملکرد آن 1500 بار کمتر از سرعت واقعی موردنیاز بود. محققان عامل اصلی محدود شدن سرعت محاسبات را نیروی الکتریسیته اعلام کردند؛ زیرا اگر بخواهند این کمبود را جبران کنند به انرژی الکتریسیتهای معادل 12 گیگاوات نیاز دارند. برای تأمین این میزان انرژی آی. بی. ام نیاز به تأسیس یک نیروگاه هستهای برای آزمایشگاه خود داشت.
شرکت مذکور برای مقابله با چالش یاد شده اقدام به ساخت تراشهی ترونرث (TrueNorth) کرد. تراشه ترونرث بسیار کوچک بوده و تنها به بزرگی یک تمبر نامه است؛ اما از یکمیلیون نورون، 256 سیناپس و 4096 هستهی پردازش موازی استفاده میکند و تنها به 70 میلیوات انرژی برای فعالیت نیاز دارند. محققان معتقد هستند قدرت پردازشی این فناوری، «1018» دستور در ثانیه است که 50 برابر بیشتر از ابر رایانههایی با توان پتافلاپ قدرت دارد. در نتیجه تراشهی مذکور تنها به 20 وات انرژی برای دستیابی به سرعت مغز انسان نیاز دارد.
علاوه بر تراشهی تونروث میتوان به سرعت انتقال اطلاعات از طریق نورونها و سیناپسها نیز اشاره کرد. اگر فردی بخواهد یک لیوان نوشیدنی را بلند کند، در ابتدا یک فشار و شتاب مشخص به آن وارد میآورد؛ اما به صورت پیوسته و با کاهش محتویات لیوان فشار وارده، زاویه دست و پارامترهای بسیار دیگری تغییر خواهند کرد. تمامی این موارد، نیاز به انجام محاسبات بسیار پیچیده و عملکرد سریع مغز و بدن دارد و روباتهای کنونی نمیتوانند در این زمینه حتی به انسان نزدیک هم بشوند.
دو مورد ذکر شده در بالا توان عملیاتی عظیم بدن انسان را بیان میکند و به وضوح مشخص است که بدن انسان میتواند همتراز یک نیروگاه هستهای قدرتمند به فعالیت خود ادامه بدهد. این در شرایطی است که بیان میشود مردم تنها از 8 تا 10 درصد توان مغز خود در طول زندگیشان استفاده میکنند؛ بنابراین به سختی میتوان قدرت بدن انسان را در زمانی که تمام توان مغز به کار گرفته شده باشد، متصور شد. (البته لازم به ذکر است که از نظر عدهی بسیاری از متخصصان، اعتقاد توان 10 درصدی مغز، باوری غلط است؛ زیرا انسان از تمام مغز خود استفاده کرده و اگر هر بخشی از آن آسیب ببیند مشکلی جبرانناپذیر برای بیمار به وجود خواهد آمد. از طرفی مدتی قبل یک فرد مریضی به بیمارستانی مراجعه کرده و مشخص شد به علت نوع بیماری 90 درصد حجم مغز وی آب شده و سالها است که تنها با 10 درصد حجم مغز خود به زندگی ادامه میدهد و این موضوع اختلالی را در هیچ یکی از فعالیتهای وی به وجود نیاورده است. در هر صورت این موضوع نشان میدهد با وجود پیشرفتهای بسیار، ناشناختههای بسیاری در مورد مغز وجود دارد.)
ظرفیت ذخیرهسازی:
ظرفیت ذخیرهسازی دادهها روی قطعات رایانهای محدود است و در بهترین حالت میتوان به محل گردآوری آنها در مراکز داده اشاره کرد که به محدودهی پتابایت «1015
در مقابل رایانهها، بدن انسان قرار دارد. همانگونه که دربخش قبل گفته شد پردازشهای درون بدن با سرعت بسیار بالایی انجام شده و اطلاعات را بین اعضا و مغز جابهجا میکند؛ اما ظرفیت ذخیرهسازی بدن انسان چقدر است؟ آیا کمتر از ابر رایانههای امروزی است یا میتواند آنها را به راحتی پشت سر بگذارد؟
بر اساس برخی از آخرین تحقیقات انجام شده هر سیناپس به طور متوسط میتواند 4.7 بیت داده را در خود ذخیره کند که در نتیجهی آن میتوان ظرفیت حافظهی انسان را یک پتابایت در نظر گرفت. همچنین دانشمندان بسیاری هستند که روی جابهجایی انسان از مکانی به مکان دیگر (تله پورت) تحقیق میکنند. گروهی از دانشجویان دانشگاه لستر انگلیس (University of Leicester)، تصمیم گرفتند برای این کار دادههای دی.اِن.اِی (DNA) یک نفر را ارسال کرده و در مقصد، وی را بازسازی بکنند. نتیجهی این تحقیقات بسیار جالبتوجه بود. گروه مذکور متوجه شدند که هر سلول انسان به صورت پیش فرض «1010» بیت (حدوداً یک گیگابایت) داده را در خود نگه میدارد. از آنجایی که بدن از میلیونها سلول به هم پیوسته تشکیل شده است اگر از روش مذکور برای انتقال دادهها – به عنوان مثال در پهنای باندی 30 گیگاهرتزی- استفاده شود، «4.8 × 1015» (بیشتر از عمر کل کهکشان راه شیری از آغاز تاکنون) سال طول خواهد کشید تا یک نفر تله پورت بشود.
علاوه بر تمامی موارد ذکر شده دانشمندان در تلاش هستند تا راهی برای ذخیرهسازی اطلاعات روی دی.ان.ای انسان پیدا کنند. بر اساس تحقیق این افراد، میتوان بر روی هر نوکلئوتید1 از دی.ان.ای، یک اگزابایت داده را ذخیره کرد. درست است که میتوان با افزایش مراکز داده ظرفیت ذخیرهسازی را افزایش داد؛ ولی زمین با محدودیت فضای بسیاری همراه است و بعید به نظر میرسد بتواند حتی با پیشرفت فناوری در آیندهی نزدیک به حد توانایی انسان دست یابد. همچنین اطلاعات ذخیره شده روی هر یک از دی.ان.ایها میتوانند تا میلیونها سال سالم و پایدار باقی بمانند.
رایانههای امروزی بر مبنای صفر و یک یا به عبارت دیگر در مبنای دو کار میکنند؛ اما دی.ان.ای از 4 کد (A,T,C,G) «A،T،C،G» که از کروموزومهای سازنده آنها هستند، استفاده میکند که نشان میدهد عملکردی در سطح مبنای 4 دارند. درست است که دانشمندان در حال تحقیق برای ایجاد رایانهای بر مبنای 4 هستند یا با وجود شکست آزمایشها هنوز سعی میکنند به توان پردازشی کامل دی.اِن.اِی دست پیدا کنند؛ اما هنوز بدن انسان سریعتر از رایانهها عمل میکند.
ادراک:
بهترین هوشهای مصنوعی امروزی نیز در ابتدا تنها دارای اطلاعاتی بودند که دانشمندان از آنها برای آموزش استفاده میکردند. این فناوریها به مرور زمان پیشرفت میکنند و قدرت بیشتری در عملکرد خود به دست میآورند؛ اما هرگز نمیدانند دلیل کاری که انجام میدهند چیست و چرا این وظیفه به آنها سپرده شده است؛ به عبارت دیگر آنها تنها وظیفهی محوله را انجام داده و هیچ درکی از آن ندارند.
به عنوان مثال میتوان به یک هوش مصنوعی فرضی اشاره کرد که وظیفهی هدایت خودروی بی رانندهای را بر عهده دارد؛ اما دلیل این کار را نمیداند. در مقابل انسانها با کمک قوهی ادراک، به راحتی دلیل همهی فعالیتهای خود را متوجه خواهند شد.
محققان دانشگاه ام.آی.تی به تازگی طرحی را ارائه دادهاند که به هوشهای مصنوعی اجازه میدهد بتوانند دلیل عملکرد خود را برای اپراتورها توضیح بدهند. این موضوع باوجود این که باعث میشود در مشاغل مختلف هوش مصنوعی راحتتر پذیرفته شود، هنوز هم قوهی ادراک را به وی اضافه نمیکند.
حواس پنجگانه:
حواس پنجگانه یکی دیگر از برتریهای انسان نسبت به ماشینها است. انسان به کمک حلزون داخلی گوش خود میتواند به راحتی تعادلش را در هنگام انجام کارهای پیچیده حفظ کند؛ اما حتی پیشرفتهترین روباتها هم برای عبور از زمینهای ناهموار با مشکلات بسیاری مواجه میشوند یا توانایی انجام آن را ندارند. به علاوه توانایی صحبت کردن، دیدن و تشخیص اشیا برای آنها بسیار محدود است.
بر اساس تحقیقات پزشکان، چشم انسان باعث دیدن وی نمیشود. چشم فقط وسیلهای است که نور را از 7 لایه عبور داده و در انتها با سیگنالهای الکتریکی از طریق شبکهی عصبی به مغز میرساند. دو چشم انسان با یکدیگر زاویهای تقریباً 30 درجهای ساخته و هر یک به صورت دو بعدی تصاویر را دریافت میکنند و در نهایت مغز آنها را ترکیب و نمونهی 3 بعدی را ایجاد میکند؛ به همین دلیل است که در زمان باز و بسته کردن چشمها پشت سر هم احساس جابهجایی اجسام به مردم دست میدهد. فناوریهای هدستهای واقعیت مجازی و عینکهای سهبعدی دقیقاً از همین شیوه برای ارائه بهترین تجربه به کاربر استفاده میکنند.
سیستمهای دفاعی
سیستم دفاعی بدن متشکل از تعداد بسیار زیادی عامل به نام گلوبول سفید است. این سیستم وظیفه دارد به صورت لحظهای و پیوسته تمام بدن را موردبررسی قرار بدهد تا در صورت ایجاد مشکل و بیماری با آن مقابله کند. همچنین درصد قابلتوجهی از بیماریهای موجود به راحتی توسط این سیستم دفع شده و در تمام این مدت از عملکرد بدن انسان کاسته نخواهد شد. در مقابل آنتیویروسهای رایانهای قرار دارند. آنتیویروسها معمولاً برنامههای بسیاری سنگینی هستند و بازدهی سامانهها را کاهش میدهند. از طرفی اگر ویروس و بدافزاری از سد آن عبور کند، دیگر نمیتوان به راحتی با آن مقابله کرد.
به تازگی محققان چندین سازمان مانند دارپا در حال توسعه هوشهای مصنوعی هستند تا بتوانند جایگزین انسانها در امنیت سایبری شده و با سرعت بالاتری نسبت به آنها تهدیدات را شناسایی و با آن مقابله کنند؛ ولی همین سیستمها نیز در ابتدای راه خود قرار داشته و منابع بسیاری را طلب میکنند.
شاید بتوان تنها نکتهی مشترک بین انسان و رایانه را در این زمینه واکسنها و بروزرسانها دانست که موجب تقویت هر دو در برابر خطرات میشود.
تولید مثل:
انسانها میتوانند با تولید مثل به بقای خود ادامه داده و تجربیات خود را از نسلی به نسل دیگر منتقل کنند. به علاوه دانشمندان در حال تحقیق هستند تا به شکلهای مختلف روباتها را برای پرورش کودکان به کار بگیرند. به عنوان مثال یکی از فعالیتهای آنها تلاش برای ساخت رحمی مصنوعی است که به انسان اجازه میدهد در صورت ناتوانی، نوزادان را در آن پرورش بدهند.
در مقابل حتی پیشرفتهترین روباتها و هوشهای مصنوعی نیز تقریباً بدون دخالت انسان و دادههای ابتدایی که به آنها تزریق شده و برای آن برنامهریزی شدهاند، نمیتوانند موضوعی را فرا بگیرند. از طرفی روباتها و هوشهای مصنوعی قابلیت تولید مثل و انتقال تجربیات خود به نسل بعد را ندارند. گروهی از محققان در گذشته موفق شدند روباتی تولید کنند که توانایی ساخت روباتهای دیگر را داشته و به عنوان مادر آنها عمل میکند. این روبات با ساخت هر نمونه برای چند ثانیه به نحوهی حرکت آنها نگاه کرده و با توجه به نتیجهی کسب شده، نمونهی بعدی را با کیفیت بالاتر تولید میکند؛ اما حتی این روبات نیز توانایی انتقال تجربهی خود به نمونههای کوچکتر را نداشته و آن نمونهها نمیتوانند این چرخه را ادامه بدهند.
قانون روباتها و نابودی انسان
آیزاک آسیموف (Isaac Asimov)، نویسندهی آمریکایی-روسی داستانهای عملی-تخیلی و کتابهای علمی، برای اولین بار در سال 1950 قوانین سهگانهی روباتها را معرفی کرد. بر اساس این قوانین:
1-یک روبات نباید با انجام دادن یا ندادن عملی باعث آسیب رسیدن به انسان بشود.
2- یک روبات تا زمانی که قانون اول نقض نشود باید از تمام دستور انسانها پیروی کند.
3- تا زمانی که دو قانون فوق نقض نشوند، روبات باید برای حفظ وجود خویش تلاش کند.
تقریباً از زمان به وجود آمدن مفهوم روبات و هوش مصنوعی هر سه قانون بالا توسط روباتها اجرا شدهاند؛ اما گروهی از پژوهشگران آزمایشگاه تعامل انسان- ربات دانشگاه تافتس آمریکا2 در حال توسعه نوع جدیدی از رباتها هستند که توانایی نه گفتن به انسان را دارد. این ربات تا زمانی که دلیل مناسبی برای انجام یک کار نداشته باشد از انجام آن خودداری میکند.
در حال حاضر دانشمندان و رهبران فناوری بسیاری مانند ایلان ماسک، مدیرعامل شرکت تسلا، بیل گیتس و استیون هاوکینگ با توسعهی بیمهابای هوش مصنوعی مخالفت میکنند. آنها معتقدند روباتها به کلاشنیکف نسل آینده تبدیل شده و احمقترین سلاح و روبات هوشمند نیز خطر بسیار بزرگی به حساب میآیند.
ایلان ماسک یکی از اصلیترین مخالفان توسعهی هوش مصنوعی است؛ اما شرکت «OpenAI» را تأسیس کرده و ادعا میکند هدف از این کار، توسعهی فناوری یاد شده در جهت منافع عمومی است. وی معتقد است با وجود پیشرفت روباتها، نژاد بشر میتواند با کمک فناوریهای سایبورگ و دیجیتالی تواناییهای خود را افزایش بدهند.
روباتها و سلاحهای خودمختار در 5 سطح مختلف فعالیت میکنند؛ اما تقریباً هیچیک در سطح 5 که نشان دهندهی عملکردی کاملاً مستقل است، عمل نمیکنند. همچنین هیچ یک از آنها درک نداشته و دقیقاً معادل برنامهای که برایشان نوشته شده واکنش نشان میدهند و معمولا با خطاهای بسیاری همراه هستند، همین موضوع احتمال حملهی خودکار روباتها به انسانها را از بین میبرد؛ زیرا به صورت کامل تحت کنترل آنها قرار دارند.
تمامی موارد بالا نشان میدهد با پیشرفت فناوری و توسعهی روباتها، انسانها نیز توانایی بیشتری به دست میآورند و از طرفی به علت دستساز بودن همهی آنها بهراحتی میتواند آنها را از کار بیاندازد.
نتیجهگیری
در ابتدا باید دو سؤال مطرح شده در مقدمه یادآوری شود. آیا ابر رایانهها و دیگر ابزارهای ساخته شده تا این لحظه عملکردی بهتر از انسان دارند یا برتری هنوز در اختیار بشر است؟ آیا انسان با دست خودش، باعث انقراض خود میشود یا این پیشرفت به بهبود زندگی وی کمک خواهد کرد؟
بررسیهای انجام شده در این مقاله نشان داد که یک انسان از جنبههای بسیاری مانند قدرت ذخیرهسازی و پردازش دادهها عملکرد بسیار بهتری نسبت به هوشهای مصنوعی و ابررایانهها دارد و همین مسئله باعث میشود نژاد وی بسیار قدرتمندتر از فناوریهای ایجاد شده ظاهر شود.
از طرفی درست است که توسعهی فناوریهای مذکور باعث خواهد شد آنها عملکرد بهتری پیدا کرده و احتمالاً بخواهند علیه انسانها اقداماتی را نیز انجام بدهند؛ اما در نهایت ساختهی دست بشر بوده و متوقف خواهند شد. به عنوان مثال میتوان به داستان فیلم سینمایی ادیسهی فضایی 2001 (2001: A Space Odyssey) اشاره کرد. در این فیلم نشان داده شد که هوش مصنوعی به کار رفته در یک فضاپیما، کنترل انسانها را در دست گرفته و برای حفظ بقای خود سعی در نابودی آنها دارد؛ اما در انتها تنها مرگ و خاموش شدن خود را تماشا کرد.
موضوع سرکشی هوش مصنوعی را میتوان در فیلمها و داستانهای عملی-تخیلی بسیاری مانند ترمیناتور و سامانهی اسکاینت آن مشاهده کرد. در این داستانها هوش مصنوعی بسیار پیشرفت کرده و با حمله به انسانها سعی میکند آنها را تحت فرمان خود بگیرد. بر اساس گزارشهای منتشر شده دانشمندان گوگل و دانشگاه آکسفورد از سال 2014 به دنبال ایجاد یک چارچوب (framework) برای کنترل هوش مصنوعی توسط انسان هستند. به بیان دیگر آنها سعی دارند بستری را برای بررسی مداوم نرمافزارها ایجاد کرده و در صورت لزوم بتوانند آنها را کنترل و حتی متوقف کنند. در گزارشی که توسط موسسه تحقیقات هوش ماشینی آمریکا3 (MIRI) با نام «متوقف کردن بدون خطر عاملها» (Safely Interruptible Agents)، منتشر گشت، اصطلاح «دکمهی بزرگ قرمز» معرفی شد. در این گزارش آمده است: «اگر عاملهای هوش مصنوعی تحت نظارت زمان واقعی انسانها قرار بگیرند. اپراتور انسانی ممکن است برای متوقف کردن عاملی که در حال انجام اقدامات مضر است، دکمهی بزرگ قرمز را فشار دهد. این کار عاملی را که به خود یا به محیط اطراف ضرر میرساند را متوقف و آن را به یک وضعیت ایمنتر منتقل میکند.»
به عنوان یک مثال واقعی میتوان به چتباتهای (ChatBot) مایکروسافت اشاره کرد. این شرکت باتی را منتشر کرده بود که در مورد موضوعات مختلف با کاربرها صحبت کرده و در تعامل با آنها مسائل مختلف بسیاری را میآموخت؛ اما عدهای از کاربران با انجام گفتگوهای سیاسی با آن باعث شدند، شروع به حمایت از ایدههای هیتلر و فاشیسم بکند. شرکت یاد شده نیز برای مقابله با این شرایط به سرعت روبات مذکور را حذف و نمونهی جدیدی را جایگزین کرد که از انجام صحبتهای سیاسی طفره میرود.
مثالهای بالا نشان میدهند که هر چقدر هم که یک هوش مصنوعی و رایانه پیشرفت کند، باز هم زیر نظر انسان قرار دارد و تا زمانی که خود انسانها نخواهند، روباتها نمیتوانند اقدامی علیه آنها انجام بدهند. در نتیجه انسان برتری کاملی نسبت به فناوریهای ساخته شده داشته و در صورت استفادهی مناسب به بهبود زندگی خود کمک میکنند.
_______________________________
1- هر دیانای از دو رشتهی به هم تابیده تشکیل شده است. هر کدام از این رشتهها از تعداد زیادی نوکلئوتید که به یکدیگر پیوند خوردهاند تشکیل شده و هر کدام از پیچ خوردگیها یک نوکلئوتید نامیده میشوند.
2- Tufts University’s Human-Robot Interaction Lab
3- Machine Intelligence Research Institute