ابرقدرت سایبری یا ابر مشکل سایبری
به گزارش واحد بینالملل سایبربان؛ سیاستهای متناقض و مبهم ایالاتمتحده در زمینه حملات سایبری و فضای تبادل اطلاعات، سبب شده تا موجی از انتقادات، روانه مسئولین و سردمداران عرصه سایبری آمریکا شود. بسیاری از کارشناسان امنیتی معتقدند دولت جدید این کشور نیز قادر نخواهد بود از پس معضلات این عرصه بر بیاید و همین تعلل آمریکاییها در پاسخگویی به مهاجمان سایبری، سبب خواهد شد تا دشمنان این کشور، تهاجمیتر از گذشته عمل کنند. یکی از کارشناسان امنیت سایبری آمریکایی، با نگارش یادداشتی، سیاستهای سایبری کاخ سفید را به باد انتقاد گرفته و از آمریکا، بهعنوان ابر مشکل سایبری یاد کرده است. در بخشی از یادداشت این نویسنده آمریکایی آمده است:
«برخلاف تصورات، آمریکا ابرقدرت سایبری نیست. ما رهبر جهانی در عرصه قدرت سایبری نیستیم. حقیقتاً، شکاف قابلتوجهی بین توان سایبری ما و کشورهای دیگر در این زمینه وجود ندارد. توان متخصصین فنی ما در این عرصه، همانند بسیاری از کشورهای دیگر دنیا است، اما ما قدرت انسانی، توان ذهنی و مغزی و سازمانی جنگ سایبری ابرقدرتها را در اختیار نداریم. ما در موقعیت عالی برای دفاع سایبری از زیرساختهایمان نیستیم و نمیتوانیم در برابر حملات مخرب به زیرساختهای حساسمان، از آنها دفاع کنیم.
جدیدترین اخبار سیاسی روزهای اخیر در مورد هک کمیته ملی حزب دموکرات و تلاش روسیه برای تأثیرگذاری بر انتخابات آمریکا، فضایی ناامن را در این عرصه القا میکند که نگرانیها و تشویشها را بیشازپیش افزایش میدهد. داستان حملات هکری روسیه، موضوع بیاهمیتی نیست که بتوان بهراحتی از کنار آن گذشت و موضوع بررسی دخالت احتمالی روسیه در انتخابات، موضوعی که است که باید با دید فراجناحی و به دور از بازیهای حزبی به آن نگریست.
حمله روسیه به انتخابات ما، به مردم آمریکا این موضوع را نشان میدهد که دولتهای خارجی بهراحتی در انتخابات ما دستکاری میکنند و نتیجه را به آن چیزی که خودشان میخواهند تغییر میدهند. البته این موضوع، هیچگاه قطعیت پیدا نکرد و تمامی مدارکی که وجود دارد، حرف از احتمالات و اماواگرها زده است. این حمله احتمالی روسیه و اتفاقات و حرفوحدیثهایی که در پی آن به وجود آمد، فقط و فقط یک موضوع را پررنگ کرد و آن این بود که ما ابرقدرت سایبری نیستیم.
نکته نگرانکنندهتر داستان اینجاست که دشمنان آمریکا، از هر دو بخش دشمنان دولتی و هکرهایی بسیار حرفهای هستند که وابسته به جریان خاصی بوده و آمریکا را هدف قرار میدهند. سؤالی که مطرح میشود این است که چرا ما در چنین موقعیتی قرارگرفتهایم؟ ما زیرساختهایی داریم که همچنان در معرض خطر قرار دارند و دشمنان ما را به نفوذ در آنها وسوسه میکنند. شاید بتوان عدم اشتراکگذاری درست و صحیح اطلاعات، سامانههای رایانهای خارج از رده و نامهنگاری و بروکراسیهای بیهوده را از مهمترین علل تداوم این اوضاع بیان کرد.
اغلب دشمنان ما، از طرف کسانی حمایت میشوند که شعار آنها، ضدیت عمیق با آمریکا است و این موضوع، مقابله با آنها را دشوارتر میکند. این گروهها، شبهنظامیانی هستند که حملات سایبری اینچنینی را بیشتر از ما بلدند و کارشان را از طرف دولتهایی انجام میدهند که یا توانایی انجام چنین کارهایی را ندارند یا اینکه نمیخواهند مورد ردگیری و شناسایی واقع شوند.
فعالان دولتی در این عرصه، از چین و روسیه گرفته تا کره شمالی و ایران، مراکز فرماندهی و کنترل بسیار پیچیدهای دارند و از تواناییهای فنی ویژهای برخوردار هستند. برخی از این افراد، قادر هستند به مراکز حساس نظامی و امنیتی ما نفوذ کنند و اسناد دولتی ما را بهراحتی به سرقت ببرند. همچنین برخی از آنها نیز این توانایی را دارند که به شرکتهای ما نظیر سونی پیکچرز حمله کنند و امنیت سایبری ما را با چالش مواجه کنند. ما نیاز داریم راهبردی با مشارکت تمامی نهادهای مربوط در کشورمان تنظیم کنیم. راهبردی که در آن، تمامی بخشهای دولتی و خصوصی حضور داشته باشند. ما به یک فرماندهی واحد نیاز داریم و باید برای اشتراکگذاری هر چه بیشتر منابع و اطلاعاتمان بین نهادهای مختلف، تلاش کنیم.
ما باید سامانه آموزشی خودمان در زمینه سایبری را ارتقاء بدهیم و سرمایهگذاریهای کشورمان را در این زمینه، بیشتر و مؤثرتر کنیم. ما نیاز داریم تا متخصصانی در زمینه امنیت سایبری داشته باشیم که در درون کشورمان به دنیا آمده باشند و در همینجا، آموزش دیده باشند. زمان آن رسیده است تا خلاقیت ملی را در زمینه امن سازی زیرساختهایمان به کار ببندیم. ما یک قدرت سایبری هستیم و نه یک ابرقدرت سایبری و این همان ابر مشکل است.»