۸۰ میلیون غلام؛ زمزمههای بومیسازی هوش مصنوعی به گوش میرسد
به گزارش کارگروه فناوری اطلاعات سایبربان ؛ چند سال قبل ادعا شد یک مخترع ایرانی توانسته سیستمی برای آبسوز کردن خودروها طراحی کند. مدتی بعد داستان پسری ۱۰ ساله بر سر زبانها افتاد که طراح خودروهای تسلا است. زمان زیادی نگذشته بود که دستگاه تشخیص کرونا از راه دور را دیدیم و همین چند روز پیش فردی که بهعنوان یکی از برترین دانشمندان دنیا معرفی شده، پایتون را نرمافزاری جهانی با توانایی پیشبینی آینده خطاب کرد.
اظهارنظر جنجالی سیاستمداران دربارهی صنعت فناوری صرفا به ایران محدود نمیشود
اظهارنظر سیاستمداران و صاحبنظران سرشناس دربارهی فناوریهای روز چیز عجیبی نیست. هر سیاستمداری در جایجای دنیا در تلاش است ازطریق آشنایی با فناوریهای روز، در مسیر قانونمندکردن آنها قدم بردارد. این موضوع را بهطور ویژه در کشورمان میبینیم؛ جایی که معمولا روی خوشی به فناوریهای جدید نشان داده نمیشود چون راه سادهای برای کنترل کردن آنها وجود ندارد.
اظهارنظر جنجالی سیاستمداران دربارهی صنعت فناوری صرفا به ایران محدود نمیشود. کافی است نگاهی به جلسهی خبرساز نمایندگان آمریکا با مدیرعامل فیسبوک بیندازید تا عمق فاجعه را متوجه شوید. نمونههای این اظهارات عجیب را بارها در بین مسئولان خودمان نیز دیدهایم.
جدیدترین نمونه را در اجلاسی که با حضور رئیسجمهور برگزار شد مشاهده کردیم؛ جایی که حمیدرضا قدمنان، مدیرعامل شرکت دانشبنیان آرمان رایان شریف، گفت «دستیار صوتی محصولی کاملا استراتژیک و راهبردی است» و طبق تحقیقات انجامشده، آیندهی فضای مجازی را شکل میدهد. او ChatGPT را نوعی دستیار صوتی و اپلیکیشنی میداند که ازطریق آن میتوان کارهای روزمره را انجام داد.
از نگاه آقای قدمنان، ChatGPT کاربرانش را به «غلام» خود تبدیل میکند و باعث میشود آنها هر کاری را که چتبات موردبحث درخواست میکند انجام دهند.
ChatGPT؛ دستیار صوتی یا چتبات؟
عکس لپتاپ در وبسایت OpenAI صفحه ChatGPT
ChatGPT دستیار صوتی نیست. اساسا این ابزار هیچ ارتباطی به مفهوم دستیار صوتی ندارد. آنچه که دربارهی دستیار صوتی گفته شد هم اشتباه است. دستیار صوتی کاربران را به غلام خود تبدیل نمیکند.
دستیارهای صوتی زیادی توسط شرکتهای آمریکایی و چینی توسعه داده شدهاند، اما بزرگترین و محبوبترین آنها گوگل اسیستنت و آمازون الکسا و سیری و بیکسبی هستند. هر یک از این دستیارهای صوتی مزایا و معایبی دارند، اما هیچیک از آنها قرار نیست شما را به غلام خودشان تبدیل کنند.
دستیار صوتی کاربران را به غلام خود تبدیل نمیکند
دستیارهای صوتی در سالهای نهچندان دور ایدهای بسیار هیجانانگیز بودند؛ تصور کار با گوشی بدون لمس کردن دستگاه، بسیار هیجانانگیز بود. با اینحال در سالهای اخیر دستیارهای صوتی چنگی به دل نزدهاند و حتی در جدیدترین نسخههایشان نیز عملکرد مطابق انتظار ندارند.
اواخر سال گذشتهی میلادی اتفاق بزرگ در صنعت فناوری رخ داد؛ OpenAI (استارتاپی که ایلان ماسک را بهعنوان یکی از بنیانگذارانش میشناسد) چتباتی به اسم چت جی پی تی در دسترس عموم مردم قرار داد که بهسرعت محبوب شد و رشد انفجاری تجربه کرد.
دلیل اصلی محبوبیت ChatGPT این است که سرویس مذکور مثل انسان با شما صحبت میکند، متنها را با کمترین اشتباه دستوری مینویسد و حتی توانایی شعر نوشتن و کدنویسی نیز دارد.
ChatGPT ابزار پردازش زبان طبیعی است که بهشدت روی هوش مصنوعی اتکا میکند. این چتبات مبتنیبر نوعی معماری مدل زبانی به نام GPT است که توسط شرکت OpenAI خلق شده. مدلهای هوش مصنوعی این چنینی بر اساس حجم غیرقابلتصوری از دادههای اینترنت ازجمله وبسایتها و مقالات خبری و کتابهای الکترونیکی تعلیم داده میشوند.
آقای قدمنان در وصف تواناییهای ترسناک هوش مصنوعی و ChatGPT میگوید در آیندهای نهچندان دور ۸۰ میلیون ایرانی به ۸۰ میلیون غلام تبدیل میشوند که هر کاری هوش مصنوعی از آنها بخواهد، انجام میدهند.
کاربران هوش مصنوعی با هیچ متر و معیاری «غلام» این فناوری نیستند.
بگذارید سؤالی ساده از خود بپرسیم: ما چرا از سرویسهایی مثل ChatGPT استفاده میکنیم؟ چرا چتبات خبرساز OpenAI در زمانی کوتاه به بیش از صد میلیون کاربر دست پیدا کرد؟ ChatGPT با اتکا بر فناوریهای روز، به ما انسانها برای انجام بهتر کارها کمک میکند. ChatGPT زمان نوشتن کد را کاهش میدهد، به منِ روزنامهنگار برای انتخاب تیترها و جملات بهتر کمک میکند و کسانی را که به دنبال سفر کردن هستند تا حدی یاری میدهد. اینها تنها بخش کوچکی از تواناییهای ChatGPT است.
ما از ChatGPT برای غلام شدن استفاده نمیکنیم؛ ChatGPT برای ما حکم یک دستیار کمککننده را دارد و در نقش مکمل کارهای ما ظاهر میشود
اشاره به عبارت ۸۰ میلیون غلام چندان ما را متعجب نمیکند. سالها است که به محدود کردن سرویسها با دلایلی که چندان منطقی نیستند، عادت کردهایم.
در هیچجای دنیا قانون خاصی برای مقابله با هوش مصنوعی تدوین نشده است، اما انگار مسئولان ما از همین حالا بهدنبال دستاویز کردن بهانههای مختلفاند تا در هر زمانی که خواستند هوش مصنوعی را غیرقانونی اعلام کنند.
آقای قدمنان بهطور غیرمستقیم گفته آمریکا ازطریق ChatGPT در تلاش است ۸۰ میلیون ایرانی را بردهی خود کند و بههمیندلیل باید جلوی دسترسی به این فناوری را گرفت.
با فناوریهای روز مهربانتر باشیم
سرویسهای فناوریمحور زندگی ما را سادهتر و پربازدهتر کردهاند. اگر فناوری وجود نداشت، امروز نه گوشی داشتیم، نه اینترنت داشتیم و نه میتوانستیم در هر زمانی که بخواهیم به اطلاعات مدنظرمان دسترسی پیدا کنیم.
اگر فناوری وجود نداشت، زندگی و به تبع ذهنیت و خط فکری ما به موقعیت مکانیمان محدود میشد. اگر فناوری نبود امروزه بسیاری از شرکتهای ایرانی هم وجود نداشتند. اگر فناوری نبود، استارتاپهای پردرآمد و موفقی نظیر اسنپ هم نبودند.
عادت کردهایم به دیدن نیمهی خالی لیوان. تمامی مزایایی را که فناوری برای مردم و کشور به ارمغان میآورد نمیبینیم و همیشه دنبال محدود کردن هستیم.
جملاتی که در اجلاس اخیر گفته شد، حکم پیشلرزه را دارد، پیشلرزهی مقابلهی جدی با جدیدترین فناوریهایی که میتوانند حتی برای ما ایرانیها نیز مفید باشند و کارهایمان را سریعتر و پربازدهتر کنند.
چرا دربرابر یادگیری مقاومت میکنیم؟
در بسیاری از کشورها حتی ایالات متحده، قانونگذاران آشنایی دقیق و کاملی با مفاهیم فناوری ندارند. اگر نگاهی به جلسات کنگره با مدیران شرکتهای فناوری بیندازید، بهخوبی متوجه این موضوع میشوید. حتی در جدیدترین نمونهی این جلسات که با مدیرعامل شبکهی اجتماعی تیکتاک برگزار شد، شاهد حاشیههای فراوان بودیم.
در کشور ما نیز وضعیت مشابهی به چشم میخورد. اظهارنظر غیرعلمی دربارهی مفاهیم جدید حوزهی فناوری، چیز جدیدی نیست. اما واقعا چرا در اجلاسهای مهم که میدانیم بارها دیده میشوند، چنین جملاتی به زبان میآوریم؟ چرا در عصر اطلاعات، در دورانی که کودکان و بزرگسالان به آخرین اطلاعات روز و همهی منابع دسترسی دارند، بدون مطالعهی قبلی و بدون اطمینان از صحت گفتهها، پایتون را نرمافزاری جهانی و ChatGPT را دستیار صوتی خطاب میکنیم؟
هدف نهایی انتقادات اینچنینی و تلاش برای مقابلهی مستقیم، چیزی نیست جز بومیسازی، چیزی نیست جز انحصارگرایی. نتیجهی انحصارگرایی را قبلا در بازارهای زیادی دیدهایم، از خودرو تا لوازم خانگی و حتی تاکسیهای اینترنتی.
نتیجهی انحصارگرایی چیست؟ از بین رفتن رقابتِ سازنده و متضرر شدن مصرفکننده. انحصارگرایی درنهایت به مردم ضربه میزند و هیچ چیز مثبتی در پی ندارد. چه لزومی دارد بهتنهایی در همهی حوزهها ورود کنیم؟ چه نیازی به توسعهی هوش مصنوعی بومی داریم؟ چرا از مزایای فوقالعادهای که ابزارهایی مثل ChatGPT ارائه میدهند استفاده نکنیم؟