یادداشتی بر فیلم سینمایی نابودگر (TERMINATOR:GENISYS)
درباره کارگردان
آلن تیلور، فیلمنامه نویس و کارگردان 52 ساله امریکایی است. تیلور دانش آموخته دانشگاه NYU امریکاست و ترمیناتور: پیدایش (TERMINATOR:GENISYS) را شاید بتوان مهمترین اثر سینمایی وی برشمرد. در کارنامه سینمایی این کارگردان بهجز ترمیناتور، میتوان به فیلم سینمایی «ثور: دنیایتاریک» محصول سال 2013 نیز اشاره کرد.
عمده فعالیت این کارگردان، بیشتر معطوف به سریال سازی بوده است. او در برخی اپیزودهای مجموعههای تلویزیونی مشهوری چون «Lost»، «Mad Men» و «Games Of Thrones» به عنوان تهیهکننده یا کارگردان همکاری داشته است.
ترمیناتورها
سال 1984 میلادی را مخاطبان حرفهای سینما خوب به خاطر دارند. در آن سال نخستین نسخه از چندگانه ترمیناتور منتشر شد. فیلمی که در صحنههای آغازینش، بیننده را به سال 2029 میلادی و بحبوحه جنگهای آخرالزمانی و حکمرانی رباتها میبرد. دنیایی که در آن ماشینها به دنبال نابودی نسل انسان و حکومت کامل بر قلمرو بشری هستند. جیمز کامرون، کارگردان ترمیناتور1، سال 1991 قسمت دوم این فیلم با نام «نابودگر: روز داوری» را آماده اکران کرد. این دو اثر در تاریخ سینما، گام مهمی در پیشبرد جلوههای ویژه بصری و پایهریزی فنی فیلمهای به اصطلاح آخرالزمانی برداشتند.
قسمت سوم ترمیناتور با عنوان «نابودگر: خیزش ماشینها»، سال 2003 میلادی، به کارگردانی جاناتان موستو اکران شد. شش سال بعد از آن و در 2009 میلادی، ترمیناتور چهارم با نام «نابودگر: رستگاری» آماده اکران شد و درنهایت اول ژوئیه 2015 میلادی، نسخه پنجم با نام «نابودگر: پیدایش» روی پرده نقرهای سینماها نقش بست.
اما تماشاگران که بعد از استقبال از قسمتهای اول و دوم به قسمتهای سوم و چهارم روی خوش نشان نداده بودند، با انتشار مصاحبه جیمز کامرون -کارگردان دو قسمت اول- امیدوار شدند. جیمز کامرون پیش از اکران فیلم و در پیامی ویدئویی اعلام کرد:
قسمتهای سه و چهار را فراموش کنید! «نابودگر: پیدایش» در واقع ادامه دو قسمت اول است.
در نهایت و با این مانور تبلیغاتی، «نابودگر: پیدایش» که با بودجه 145 میلیون دلاری تولید شده بود توانست در اکران به فروشی معادل 435 میلیون دلار دست یابد. کمپانی پارامونت پیکچرز، از ساخت دو قسمت جدید از «ترمیناتور» در آینده نزدیک خبر داده است.
داستان فیلم (احتمال آشکار شدن بخشی از داستان فیلم وجود دارد)
ماجرای «نابودگر: پیدایش» از سال 2029 و شهر لسآنجلس آغاز میشود. در این دوران روباتهای تحت فرمان سیستم هوشمند اسکاینت به قدرت رسیده و اداره دنیا را در دست گرفتهاند. دلیل این مسئله، حادثهای است که روز 29 آگوست 1997 (بهاصطلاح فیلم، روز داوری) اتفاق افتاده و سیستم هوشمند اسکاینت با شلیک همزمانِ تمامی موشکهای اتمی کره زمین، 3 میلیارد نفر را به کام مرگ کشانده است.
در این میان، شخصی به نام جان کانر «با نقش آفرینی جیسون کلارک» با تشکیل ارتشی از انسانهای باقیمانده به مبارزه با اسکاینت برمیخیزد. در آستانه دستیابی به پیروزی نهایی، جان کانر در مییابد که اسکاینت برای فرار از شکست، آخرین سلاح خود را فعال کرده است. درواقع اسکاینت با ارسال تعدادی ترمیناتور یا سایبورگ (روبات انساننما)، بهوسیله ماشین زمان و در سال 1984 میلادی، قصد نابودی سارا کانر -مادر جان کانر- را دارد. بدین ترتیب و با قتل سارا «با نقشآفرینی امیلیا کلارک»، هرگز جان کانری به دنیا نخواهد آمد تا به مبازره با اسکاینت برخیزد.
از طرف انسانها نیز یکی از دوستان جان کانر به نام کایل ریس «با نقش آفرینی جای کورتنی»، به سال 1984 منتقل میشود. او ماموریت یافته تا از سارا کانر در برابر ترمیناتورها محافظت کند. کایل ریس با سفر به گذشته، به دیدار سارا کانر میشتابد. ظاهرا سارا از اتفاقات آینده باخبر است و توسط پاپز «با نقشآفرینی آرنولد شوارتزنگر»، در برابر عوامل اسکاینت محافظت میشود.
پس از درگیریهایی که بین دو گروه اتفاق میافتد، سارا و ریس در مییابند که کلید حل این بحران در سال 2017 و در شهر سانفرانسیسکو قرار دارد؛ آنها توسط ماشین زمانِ کوانتومی، عازم سال 2017 میلادی میشوند؛ جایی که تنها 3 روز تا رونمایی از یک سیستمعامل هوشمند به نام جنسیس فاصله باقی است. این سیستمعامل که حلقه وصل تمام اشیاء آنلاین و بانکهای اطلاعاتی روی کره زمین است در آستانه تولد قرار دارد. جنسیس درواقع پیشرفتهترین محصول اسکاینت است. سارا و ریس تنها راه فرار از بحرانی که سال 2029 گریبانگیر بشر میشود را نابودی جنسیس در سال 2017 میبینند. اما کار به همین سادگی نیست و ... .
پیشرفت نامحسوس
تحلیل «نابودگر: پیدایش» را با نگاه فنی آغاز کنیم؛ این فیلم از جدیدترین تکنولوژی جلوههای ویژه بصری بهرهمند است. امتیازی که حداقل از این بُعد، طرفداران هنر هفتم را راضی نگاه میدارد. امتیاز مثبت بعدی، کوتاه شدن سکانسهای درگیری بین ترمیناتورهاست؛ چرا که اگر تا همین دو دهه قبل، زدوخوردِ ماشینها و گلاویزی سایبورگها بایکدیگر، تماشاچیان را روی صندلیها میخکوب میکرد اما، مخاطب هوشمند امروز، دیگر دنبال این نوع تعلیق سطحی نیست و به قول معروف به این راحتیها گول نمیخورد.
ترمیناتورها را علیرغم محبوبیت بالا و کارکرد تجاریمحورشان، باید جزء فیلمهای سخت سینما طبقهبندی کرد. سخت از این جهت که برای پی بردن به مقصود کارگردان، بیننده باید حداقل دو قسمت اول ترمیناتور را دیده باشد. بسیاری از کدهایی که در فیلم مشاهده میشود ریشه در قسمتهای قبلی این چندگانه دارد.
حرف اصلی «نابودگر: پیدایش»، هشدار درباره قدرت گرفتن هوشمصنوعی است؛ قدرتی که بهزعم کارگردان فیلم، از پتانسیلی برخوردار است که می تواند پایانبخش فرمانروایی بشر روی کره زمین باشد. ترمیناتور میگوید هوش مصنوعی روزی به خودآگاهی میرسد و آن زمان، انسان را تهدیدی بر بقای خود میبیند. البته به منظور برقراری تعادل میان تهدید و فرصت، کاراکتر پاپز نیز طراحی شده که ماموریتش نمایش همزیستی مسالمتآمیز هوشمصنوعی خوب در کنار انسان است؛ به اعتقاد طراحان «نابودگر: پیدایش»، این ترکیب تنها راه جلوگیری از گردنکشی هوش مصنوعی بد است.
از مصادیق اثبات این ادعا، اشارات تلویحی فیلم با عباراتی همچون وسایل همیشه آنلاین، اینترنت اشیا و رایانش ابری است. این را بگذارید در کنار شعار «جنسیس چیزی بیش از یک سیستمعامل است»؛ برداشت نعلبهنعل از شعارهای تبلیغاتی اپل و مایکروسافت؛ واتسون را هم فراموش نکنید! از پر سروصداترین محصولات شرکت آیبیام که چیزی شبیه به یک هوشمصنوعی خودآگاه است؛ چیزی شبیه به جنسیس در همین فیلم .
از این دست موارد باز هم میتوان برشمرد؛ ساختمان کمپانی تولیدکننده جنسیس- سایبرداین- بیشباهت به ساختمانهای شرکت اوراکل در ردوود سیتی نیست. شاید این اشارات شوخی با این شرکتها بوده باشد اما نباید از تحلیلهای متعدد متخصصان زبده دنیای فناوری مثل «بیل گیتس» و «الون ماسک» به سادگی گذشت. آنها بارها از پتانسیل مخرب هوشمصنوعی سخن گفتهاند. حتی «استیون هاوکینگ» هم بارها به احتمال نابودی نسل بشر توسط هوش مصنوعی اشارهکرده است. اما آنچه که حلقه وصل اکثر آثار سینمایی آخرالزمانی است، دوگانگی ماهیت هوشمصنوعی است؛ الهامبخش یا انتقامگیر؟ حال، این وسط انسان است که با انتخاب خود سرنوشت نسلهای آینده را رقم خواهدزد.
با توجه به اخباری که از تولید نسخههای بعدی ترمیناتور به گوش می رسد، باید منتظر ماند و دید آیا راهکاری در جهت انتخاب مسیر بهتر در دنیای ترمیناتورها ارائه خواهد شد؟ یا همچنان باید به انتظار نسخههای جدیدتر از جانب تهیه کنندگان نابودگر نشست!