پیش به سوی جنگ جهانی سوم
به گزارش کارگروه فناوری اطلاعات سایربان؛ از نخستین لحظاتی که انسانها پا در این دنیا گذاشتهاند به صورت پیوسته در حال نبرد با یکدیگر بودند. آنها همواره سعی در توسعه تسلیحات نظامی خود داشتند تا بتوانند بر یکدیگر غلبه پیدا کنند و در این راه افراد بسیاری جان خود را از دست دادند.
در جنگ جهانی اول برای اولین بار از سلاحها شیمیایی و بمباران هوایی بهره گرفته شد و در جنگ جهانی دوم نیز بمب اتم به وجود آمد. در طول این دو نبرد عظیم، دهها میلیون نفر جان خود را از دست دادند و فناوریهای تسلیحاتی، پیشرفت شگرفی را به خود دیدند.
آلبرت انیشتین، یک سال پیش از مرگش گفته بود:
من نمیدانم جنگ جهانی سوم چگونه به وقوع میپیوندد؛ اما مطمئن هستم که مردم در جنگ جهانی چهارم با سنگ و چوب با یکدیگر خواهند جنگید.
انسان هماکنون در عصر فناوریهای دیجیتال قرار گرفته و روزبهروز بیش از گذشته در آن غرق میشود. در چنین دنیایی تاکنون بارها هشدارهایی در رابطه با آغاز جنگ جهان سوم به علت توسعه بدون مهابای فناوری داده شده است.
در ادامه احتمالات پیرامون شیوهی آغاز جنگ جهانی سوم، تسلیحات مورد استفاده در آن و نتیجهای که میتواند در برداشته باشد، به صورت خلاصه شرح داده شدهاند.
چه چیزی آغازگر جنگ سوم خواهد بود؟
با توجه به این که انسانهای فعلی در عصر دیجیتال زندگی میکنند، شیوهی آغاز جنگ کاملاً متفاوت با گذشته خواهد بود. جنگ سوم ممکن است براثر حملهی سایبری گستردهای به زیرساختهای یک کشور و انجام اقدامات متقابل توسط ملت قربانی انجام گیرد. برای مثال آمریکا مدتی قبل اعلام کرد، ممکن است با توجه به حملات سایبری که به این کشور میشود، حتی شیوهی جنگ فیزیکی را به منظور مقابله انتخاب کند.
از طرفی دانشمندان بسیاری از سراسر جهان تاکنون هشدار دادهاند که توسعهی بدون نظارت هوش مصنوعی، میتواند باعث نابودی بشر بشود؛ زیرا ممکن است با توجه به صلاحدید خود از وظایف تعریف شده خارج گشته و آتش جنگ را بین 2 یا چندکشور شعلهور سازد.
ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه و ایلان ماسک، مدیرعامل شرکتهای «Open AI» و اسپیس اکس (Space X) معتقدند کشوری که زودتر از دیگران به فناوری برتر در زمینهی هوش مصنوعی دست یابد و بتواند از آن بهره بگیرد، به حاکم جهان تبدیل خواهد شد.
به علاوه اندیشکدهی رند (Rand) مدتی قبل اعلام کرد باید در طول 40 سال آینده، انتظار آغاز جنگی را توسط فناوری بالا داشته باشیم. با وجود این باید ذکر کرد که هوشهای مصنوعی خود، الگوریتمهای رایانهای هستند که توسط انسان نوشته میشوند؛ بنابراین باید انتظار داشت به مانند هر نرمافزار دیگری، مورد نفوذ واقع شده و دستکاری شوند و به این ترتیب آغازگر نبرد باشند. این موضوع حتی در رابطه با نسل سوم هوش مصنوعی که به تازگی توسعه آن آغاز شده و میتوانند با توجه به شرایط با آن سازگار شوند نیز صادق است.
حالت سومی که احتمالاً به آغاز جنگی جهانی خواهد انجامید، نشر اطلاعاتی دروغین در بستر رسانههای اجتماعی است. در دنیای امروز میلیاردها نفر در این بسترها به گفتگو و تبادل اطلاعات با یکدیگر میپردازند و معمولاً بدون بررسی صحت و منبع خبر، آن را پذیرفته و نشر میدهند. این مسئله میتواند فجایع انسانی گستردهای را رقم بزند. در این خصوص میتوان به نشر اطلاعات غلط در فیسبوک در رابطه با میانمار اشاره کرد که به دنبال آن آشوبی گسترده در روهینگیا به وجود آمده و مسلمانان آن قتلعام شدند.
هرچند نمیتوان با وجود پیشرفت فناوری احتمال آغاز جنگ بدون دخالت انسان را منکر شد؛ اما با توجه به همهی موارد بالا، به سادگی میتوان نتیجه گرفت که انسانها خود عامل بروز فجایع پیش رو خواهند بود.
میدان نبرد جنگ جهانی سوم:
در جنگ جهانی سوم روباتها حضور بسیار گستردهای پیدا خواهند کرد و به عضوی جداییناپذیر از ارتشها تبدیل میشوند. این جنگجویان قاتل را میتوان در آسمان، زمین، روی سطح و در زیر آب مشاهده کرد که دوشادوش نیروهای انسانی مبارزه میکنند. این تجهیزات معمولاً به جز در لحظهی شلیک، به صورت کاملاً مستقل عمل میکنند تا غیرنظامیان یا نیروهای خودی آسیب نبینند.
با وجود این مدتی قبل عدهای از پژوهشگران اصطلاحی با نام «اینترنت روباتها» (Internet of Robots) را مطرح کردند. این افراد معتقدند، تجهیزات روباتیک به مرور زمان استقلال بیشتری پیدا میکنند. از طرفی با توجه به این که هر 6 حوزهی جنگ با یکدیگر ادغام شده و این جنگافزارها در سراسر جهان با یکدیگر در ارتباط هستند، ممکن است به دور از چشم انسانها شبکهای ارتباطی را تشکیل داده، به تقویت خود بپردازند.
به علاوه باید یادآور شد که تسلیحات یاد شده قابل هک هستند و در چنین حالتی به سادگی نیروهای خودی را هدف قرار میدهند. همچنین با وجود اینکه چندین سال است تلاشهای مختلفی برای متوقف کردن توسعه روباتهای قاتل صورت میگیرد، در مجمع جهانی اقتصاد سال 2016 مباحثی مطرح شد که به نظر میرسد بر اساس آنها نابودی روبات دشمن در میدان جنگ، جرم محسوب میشود و سرباز خاطی باید برای این کار مجازات شده، کشور آن نیز خسارت پرداخت کند.
از دیگر تجهیزات نظامی میتوان به سلاحهای لیزری اشاره کرد. در حال حاضر کشورهای بسیاری مانند آمریکا، چین، روسیه و آلمان در حال توسعه این گونه جنگافزارها هستند. برای نمونه چین ادعا میکند یک سلاح لیزری قابلحمل ساخته که میتواند بدون نیاز به آمادهسازی مجدد، حدود یک هزار گلوله شلیک کند.
در چنین نبرد گستردهای مطمئناً بحث استفاده از تسلیحات هستهای نیز به میان میآید؛ اما مسئلهای که نگرانی تعدادی از تحلیلگران سراسر جهان را بیش از سلاح اتمی برانگیخته است، بمبها و تأثیرات الکترومغناطیس هستند. یک بمب الکترومغناطیس میتواند همهی تجهیزات دیجیتالی پیرامون خود را از کار بیندازد. حال به اعتقاد برخی دانشمندان، سلاحهای هستهای در لحظهی برخورد باهدف 3 موج الکترومغناطیسی مختلف آزاد میکنند که تأثیری بسیار مهلکتر از خود تسلیحات اتمی خواهد داشت. این امواج الکترومغناطیس قادر هستند در شعاع بسیار زیادی همهی تجهیزات ازجمله زیرساختهای حیاتی را از کار بیندازند. برای مثال در چنین حالتی ممکن است بیش از 2 سال زمان نیاز باشد تا دوباره شبکهی برق به حالت عادی بازگردد. هر چند به علت وسعت حادثه هیچ یک از مطرح کنندگان این نظریه تاکنون آن را آزمایش نکردهاند.
در نهایت میتوان به هوشمند شدن همهی تجهیزات میدان جنگ –از هواپیماهایی که میتوانند پهپادها را کنترل کنند تا سلاحهایی که سیستمعامل دارند- اشاره کرد. برای مثال آمریکا ادعا میکند، نوع جدیدی از گلولهها را به وجود آورده که پس از شلیک، بهمانند موشکهای ردیاب، به منظور برخورد باهدف، میتواند مسیر خود را تغییر داده، اصلاح کند.
با وجود همهی موارد یاد شده در بالا، این جنگجویان سایبری هستند که به عنوان کلیدیترین مهرههای جنگ جهانی سوم، از آنها یاد خواهد شد. این گروه از افراد وظیفه دارند تا میان همهی واحدهای حاضر در جنگ، ارتباطی یکپارچه را به وجود آورند. همچنین این افراد با شناسایی سامانهها و تسلیحات دشمن به هک آنها پرداخته، نه تنها میتوانند اطلاعات حیاتی که نتیجه نبرد را تغییر میدهد، سرقت کنند؛ بلکه با نفوذ در سیستمهای روباتیک و هوشمند، داراییهای دشمن را علیه خودشان به کار بگیرند.
همچنین آنها قادر هستند با نفوذ و کارگذاری کدهای مخرب در سامانههای دشمن که از آنها با عنوان «بمب منطقی» یاد میشود، در هنگام نیاز آن را فعال کرده، تأثیرات مخربی را از خود برجای بگذارند.
پشت جبهه نبرد سوم:
همانگونه که گفته شد جنگجویان سایبری بیش از هر چیز در میدانهای نبرد آینده تأثیر خواند گذاشت؛ اما اقدامات آنها بیش از خط مقدم و نظامیان، روی افراد غیرنظامی و پشت جبهه تأثیر میگذارد.
برای مثال در سال 2018 تنها به علت حضور 2 پهپاد در منطقهی پروازممنوع 2 عدد از بزرگترین فرودگاههای انگلیس، این مکانها برای چندین روز تعطیل شدند و خسارتی چند میلیون دلاری به وجود آمد. همچنین به علت حملهی باج افزاری به یک بیمارستان در آمریکا، همهی سیستمهای آن از کار افتاد و برق بخش اورژانس قطع شد تا جایی که کارکنان مجبور شدند بیماران را هر چه سریعتر به نزدیکترین مراکز درمانی اطراف خود منتقل کنند.
زمانی که یک پهپاد یا باج افزار ساده چنین خسارتهای گستردهای را از خود بر جای میگذارند و زندگی انسانها را با خطر مواجه میکنند؛ تصور آسیب جبرانناپذیری که نمونههای نظامی آنها به وجود میآورند، بسیار دردناک خواهد بود.
تصور کنید یکی از طرفهای نبرد بخواهد برای کسب برتری، زیرساختهای برق، آب و گاز یا موارد دیگر را هدف قرار دهد. در چنین حالتی زندگیهای بسیاری از بین میروند. برای نمونه در همان بیمارستان یاد شده، بیمارانی هستند که با کمک سامانههای مختلف پزشکی زنده ماندهاند، بهگونهای که لحظهای اختلال در عملکرد یا از کارافتادنشان باعث مرگ افراد میشود.
به طور مشابه با از کار افتادن زیرساختهای حیاتی، شرایط بهداشتی و غذایی رو به بحران رفته و انسانهای بسیاری جان خود را از دست میدهند. همچنین با ایجاد اختلال در این گونه سامانهها میتوان انفجارهای بزرگی ایجاد کرد که محدوده گستردهای را تحت تأثیر قرار میدهند.
برای مثال میتوان به حملهی ویروس استاکس نت به تأسیسات هستهای ایران، بلک انرژی (Black energy) به زیرساختهای برق اوکراین و حمله سایبری به پالایشگاه برق ونزوئلا اشاره کرد. به خصوص در دو مورد آخر که مناطقی از اوکراین و ونزوئلا را برای 2 روز در خاموشی کامل فرو برد. هر چند این رویدادها با تلفات جانی همراه نبودند؛ اما میتوانند نشانهای از حوادث بسیار وخیمتر در جنگ جهانی سوم باشند.
از طرفی میتوان به اینترنت اشیا و تهدیدات آن در میدان نبرد اشاره کرد. در حال حاضر ابزارهای بسیاری مانند وسایل خانگی، تجهیزات بیمارستانی، زیرساختهای حیاتی و حتی ایمپلنتهای داخلی و خارجی به این فناوری متصل هستند. متأسفانه اکثر این ابزارها از امنیت سایبری مناسبی برخوردار نبوده و به سادگی مورد نفوذ واقع میشوند. برای نمونهای از این دست میتوان به بات نت میرای اشاره کرد که با آلوده سازی صدها هزار ابزار مختلف مانند دوربینهای مداربسته، باعث شد تا اینترنت سراسر جهان با کندی شدیدی مواجه گردد؛ بنابراین این تجهیزات نیز مزایای و خطرات بسیاری را برای طرفین درگیری به وجود میآورد.
اسارت در جنگ جهانی آینده
به طور حتم در هر درگیری عدهای اسیر میگردند؛ اما شیوهی آن در جنگ جهانی سوم کمی متفاوت است. برای نمونه همانگونه که در بخش قبل نیز به آن اشاره شد هماکنون ایمپلنتها و ابزارهای پزشکی بسیاری مانند ضربانساز قلب در بدن برخی بیماران وجود دارد. همچنین افراد بسیاری هستند که از فناوریهایی مانند دستبندهای هوشمند استفاده میکنند.
در هنگام جنگ دشمن ممکن است به ابزارهای یاد شده نفوذ کرده و برای نمونه تهدید کند در صورتی که به خواستهی خود نرسد، همهی ضربانسازها را از کار میاندازد. یا انفجار عظیمی را در زیرساختهای حیاتی به وجود خواهد آورد. در این حالت که نوع جدیدی از گروگان یا اسیر گیری به حساب خواهد آمد، صدها غیرنظامی احتمالاً جان خود را از دست خواهند داد.
به علاوه از سالها قبل دانشمندان بسیاری در حال توسعه ابزارهایی برای خواندن افکار و امواج مغزی هستند و تاکنون به پیشرفتهای قابلتوجهی نیز دست پیدا کردهاند. در جنگ جهانی سوم، افراد اسیر احتمالاً دیگر نخواهند توانست اطلاعاتی را پنهان کرده یا دادههای غلط را به دشمن ارائه بدهند؛ زیرا به سادگی میتوان این موضوع را متوجه شد.
همچنین رابطهای انسان و ماشین و ایمپلنتهای مختلفی با هدف بازسازی حس لامسه یا توان حرکتی افرادی که دچار آسیب نخاعی شدهاند، در حال توسعه هستند. تنها در یک نمونه سازمان دارپا ادعا کرده است قصد دارد نسل جدید این ابزارها را به وجود آورد که توانایی تأثیرگذاری مستقیم روی بدن افراد را دارد. برای مثال به کمک این ابزارها میتوان بدون نزدیک کردن منبع گرما به بدن یک فرد، کاری کرد که قربانی احساس سوختگی بسیار شدیدی پیدا کند.
از طرفی بسیاری از مردم عصر فعلی رسانههای اجتماعی را منبع اصلی اخبار خود قرار میدهند و به آن اعتماد راسخ دارند. در این شرایط دشمن میتواند یا تحت کنترل درآوردن شبکهی یک منطقهی خاص، اطلاعات مورد نظر خود را به مردم القا کرده و باعث شود تا آنها بدون این که بدانند، تحت کنترل دشمن قرار بگیرند.
پایان نبرد:
با توجه به مسائل مطرح شده در بالا، در جنگ جهانی سوم بیش از هر چیز افزایش سطح امنیت سایبری اهمیت دارد. کشورهایی که در این زمینه، در شرایط مساعدی قرار نداشته باشند، به سرعت آسیبهای جبرانناپذیر بسیاری را متحمل خواهند شد.
از طرفی در نبرد سوم، مردم عادی بیشازپیش درگیر خواهند بود و احتمالاً حتی چندین برای نیروهای نظامی تلفات خواهند داد.
با وجود این که تقویت امنیت سایبری و ایجاد سامانههایی برای واکنش نشان دادن در این شرایط لازم به نظر میرسد؛ اما سطح سواد دیجیتال مردم نیز نسبت به نحوه استفاده از ابزارهایشان و تهدیداتی که میتوانند داشته باشند افزایش پیدا کند.
همچنین یکی از راهکارهای مقابله این شرایط، ایجاد یک اتحادیه بینالمللی به منظور ساماندهی به رویدادهای عرصهی سایبری است.
در انتها باید ذکر کرد فناوری، هر اندازهای هم که پیشرفت کند تا زمانی که خود انسانها نخواهند و آن را برای استفاده در زمینههای شوم به کار نگیرند، هیچیک از پاد آرمان شهرهایی که افراد مختلف از آنها یاد میکنند، به وجود نخواند آمد؛ اما اگر چنین نشود به طور حتم پس از جنگ جهانی سوم خاموشیهای گستردهای سراسر جهان را فرا خواهد گرفت و به علت نابودی زیرساختها بسیاری از مردم جان خود را از دست خواهند داد و انسان مجبور میشود در بعضی زمینهها صدها سال به عقب بازگشته، از ابتدا شروع کند.