پرونده سری ماتریکس(The Matrix) - بخش دوم
در قسمت نخست این پرونده گذری کوتاه به سهگانه موفق ماتریکس داشتیم و اینجا در قسمت دوم، نگاهی به جدیدترین نسخه سری ماتریکس با عنوان «رستاخیزهای ماتریکس-The Matrix Resurrections» خواهیم داشت. در این مقاله فیلم سینمایی «رستاخیزهای ماتریکس» به اختصار ماتریکس4 نامیده شده است.
ماتریکس؛ روایت چهارم
ماتریکس4 روایت زندگی دو عنصر اصلی ماتریکسهای گذشته در یک زندگی جدید ماشینی-کامپیوتری است. توماس اندرسون یا همان نئوی معروف، نقش یک برنامهنویس و طراح گیم در شرکت بزرگ کامپیوتری را زندگی میکند. شرکتی که اتفاقا مدیریتش را هم اسمیت بر عهده دارد. در این روایت، ماتریکسهای گذشته به یک بازی کامپیوتری که نئو طراح آن بوده ارجاع داده میشوند. نئو هر روز در یک کافیشاپ با ترینیتی مواجه میشود؛ یک آشنای غریبه که با همسر و فرزندانش مشغول گذران عمر است. همزمان نئو از یک بیماری روانی نیز رنج میبرد؛ بیماری که او را مجبور به مراجعه به یک رواندرمانگر کرده است. درمانگر با قرصهای آبی رنگ سعی دارد افکار مزاحم را از ذهن نئو دور کند. مرد روانشناس سعی دارد به نئو القا کند که خط زمانی او واقعی است و آنچه نئو را در خود فرو میبرد توهمات است.
از طرف دیگر دختر جوانی به نام باگز و البته مورفیوس موفق شدهاند تا از برنامه نئو بیرون بیایند. بدین ترتیب با کمک باگز و مورفیوس تاریخ دوباره برای نئو تکرار میشود و پس از خروج از ماتریکس، نئو خودش را درون محفظه تامین انرژی ماشینها مییابد. پس از این رستاخیز، نئو به شهر آیو -سنگر انسانی جایگزین زایان- منتقل میشود. او در دیدار با نایوبی که البته شصت سال مسنتر از قبل شده است با آنچه در این مدت بر زایان و اهالی آن گذشته آشنا میشود. نئو در آیو با ماشینهایی مواجه میشود که با انسانها همکاری میکنند.
از طرف دیگر، نئو، باگز و افرادش تصمیم به نجات و بازگشت ترینیتی دارند؛ تصمیمی که البته با مخالفت نایوبی مواجه میشود. نایوبی حتی به منظور جلوگیری از این ریسک خطرناک، نئو را در یک ساختمان مخصوص زندانی میکند؛ زندانی که البته بیش از چند دقیقه دوام نمیآورد و نئو تصمیم خود مبنی بر ورود به ماتریکس برای نجات ترینیتی را عملی میکند. اما ورود به ماتریکس و مواجهه با ترینیتی نیز پایان کار نیست؛ چرا که ترینیتی زندگی در ماتریکس را باورکرده و به همسر و فرزندانش وابستگی دارد. نئو در یک معامله با روانشناس، جان خودش را در قمار انتخاب ماندن یا خروج ترینیتی از ماتریکس قرار میدهد و ... .
ماتریکس چهار، ویرانههای یک تمدن!
در میان دنبالهدارهای سینمایی در تاریخ سینما، کمتر فیلمی را میتوان یافت که نسبت به نسخههای پیشین خود با اقبال بیشتری روبهرو شده باشد. عواطف نوستالوژیک در کنار سوژه دستمالی شده، معمولا مانع از تکرار موفقیتهای اولیه ورژنهای جدید میشوند. ماتریکس یک تا سه توانسته بود تا حدودی این افت کیفیت را کمرنگ کند. هرچند آنجا هم نسخه3 ضعیفتر از 2 و نسخه2 ضعیفتر از ورژن اولیه بودند! با این حال یک فاصله زمانی حدودا بیست ساله میان ماتریکس4 با نسخه قبلی، کمی توقع طرفداران ماتریکس را بالا برده بود؛ توقعی که البته بیجا نبود؛ وقتی ماتریکس1 با تکنولوژی سینمایی سال1999 توانسته بود آن عظمت بصری را به تاریخ سینما هدیه کند، از ماتریکس4 حداقل در جلوههای ویژه بصری انتظار یک شگفتانه را داشتیم. شگفتانهای که البته با اکران ماتریکس اتفاق افتاد، اما از آن سمت بوم!
لانا واچوفسکی در غیاب یار همراهش لیلی، شگفتانهای به وسعت تخریب همه خاطرات خوب چند نسل از فیلمبازان کره زمین را رقم زد. سطحیانگاری و کیفیت پایین ماتریکس4 در همه اضلاع و ابعاد فنی و دراماتیک، جای هرگونه دفاع را حتی از ماتریکسبازان تیفوسی طرفدار این فیلم نیز سلب کرده است. بیشک دلیل غیبت واچوفسکی شماره2 در آخرین نسخه ماتریکس نیز چیزی جز پیشبینی این شکست سنگین نبوده است. ماتریکس4 برای ماندگاری در سینما تولید نشده است؛ اتفاقی که البته در مصاحبه کارگردان نیز کاملا هویداست. لانا واچوفسکی در خصوص روند تولید این فیلم گفت: «ماتریکس(یک تا سه) مثل یک قطعه موسیقی بود؛ طوری ساخته شده بود که با همه جذابیتهایش همانجا به اتمام برسد. با این حال هر سال برادران وارنر با یک کامیون پول به خانه ما میآمدن و میگفتند این کامیون از آن شماست؛ ماتریکس بسازید... بعد از بیماری و مرگ پدر، مادر و یکی از دوستان نزدیکم احوال خوشی نداشتم؛ آنجا به یکباره به ذهنم رسید که باید ماتریکس را ادامه دهم...»
اصلیترین پاشنه آشیل ماتریکس4 پرداخت سطحی به پروژه است. ماتریکس4 از میراث عمیق و گسترده پیشینیان خود دریاچهای با عمق چند سانتیمتر ارائه میدهد. ماتریکس در نسخه چهارم خود از یک فیلم مولف به اثری تبدیل شده که قصد دارد یک ابرقهرمانی مارولی باشد! خندهدار اینکه سهگانه ماتریکس خودش منبع الهامبخش برای بسیاری از آثار مارول بوده است! ماتریکس4 اگر هیچ تغییر یا ایدهای به خرج نمیداد و یک تکرار بیرمق از نسخههای قبلی ارائه میداد نیز فیلم بهتری از آنچه امروز است به پرده تحویل میداد. ماتریکس4 دو شخصیت تاثیرگذار سهگانه، یعنی مورفیوس و اسمیت را به استهزا گرفته است. مورفیوس کاریزماتیک و رهبر صفت، حالا در ورژن2021 به یک کمدین بینمک تبدیل شده است! اسمیت هم که یک نقش منفی مکمل موفق در برابر کیانو ریوز بود به یک شخصیت سرگردان و بلاتکلیف در داستان بدل شده. شبیه به همین اتفاقات در طراحی کاراکتر روانشناس قابل مشاهده است! او قرار است معادل شخصیت خالق در ماتریکس3 باشد، اتفاقی که با انتخاب و اجرای نادرست بازیگر این نقش به یک شوخی در فیلم تبدیل شده است.
علاوهبراین، استفاده متعدد از قدرت دستان شخصیت نئو، تکرار بازی قرصهای آبی، حضور بیمنطق شخصیتهای فرعی نسخههای اولیه در کنار حفرههای متعدد دراماتیک، فیلمنامه ماتریکس4 را لگدمال کرده است. ماتریکس4 روی کاغذ هم یک فیلم بازنده است، واچوفسکی تمام شخصیتهای ماتریکس را به کاریکاتور تبدیل کرده و محاسبات علت و معلولی کاملا در طراحی فیلمنامه کنار گذاشته شده است. دکوپاژ دوربین متغیر نیز آخرین ضربه را بر پیکره ماتریکس فرو میآورد؛ کاراکترهای عملگرا در ماتریکسهای گذشته، اینجا رخ فانتزی به خود گرفتهاند! غمانگیزتر از همه اینکه ماتریکس4 پلانهای بازسازی شده ماتریکس1 را بسیار ضعیفتر از نسخه اصلی ارائه میکند؛ با این تفاوت که تکنولوژی امروز بیش از بیست سال از نسخه اولیه پیشرفتهتر است!
با توجه به پایانبندی ماتریکس4 به نظر میرسد ماتریکس پنج و شش نیز در کار خواهند بود و با این روند باید سرنوشتی شبیه به ترمیناتور را برای ماتریکس نیز انتظار کشید! آیا این کابوس تعبیر خواهد شد؟!