پرونده سری ماتریکس(The Matrix) - بخش اول
اکثر آثار سینمایی دنبالهدار، ارجاعات متعددی به نسخههای گذشته خود دارند. تماشاچیانی که موفق به تماشای نسخههای قبلی نشدهاند معمولا نمیتوانند ارتباط لازم با فیلم را برقرار کنند. چند روزی است که قسمت چهارم سینمایی پرطرفدار ماتریکس منتشر شده و ما به این بهانه در یک یادداشت دو قسمتی، مروری بر سری پرطرفدار ماتریکس خواهیم داشت. در قسمت نخست، مروری بر سه قسمت ابتدایی ماتریکس خواهیم داشت تا افرادی که فرصت تماشای ماتریکسهای یک تا سه را نداشتهاند از سبقه آن مطلع باشند. در قسمت دوم این یادداشت به تحلیل ماتریکس چهارم خواهیم پرداخت.
دنبالهدار بهیاد ماندنی
سال 1999 میلادی، یک هایلایت به یاد ماندنی در تاریخ سینماست. برادران واچوفسکی در واپسین روزهای قرن بیستم، ماتریکس را به تاریخ سینما هدیه دادند. یکی از بهترین و شناخته شدهترین آثار پادآرمان شهری که در پرداخت دراماتیک نسبت به آثار همرده خود یک سر و گردن بالاتر قرار گرفت. فیلم سینمایی «ماتریکس-The Matrix» به دلیل محتوای سنگین و ساختار پیچیده فلسفی در محافل عقیدتی نیز بسیار بازخورد داشت و مورد بحث قرار گرفت؛ پیچیدگی مباحث مطرح شده در ماتریکس اول به حدی بود که گاها مکاتب متضاد هم، تحلیلهای کاملا متضاد و اصطلاحا "از ظن خود" منتشر میکردند. حواشی و موفقیتهای این فیلم منجر به تولید قسمتهای دوم و سوم در سال 2003 شد. البته دایره موفقیت ماتریکس به فیلم محدود نماند و کتابهای کمیک، بازیهای ویدئویی و آثار کوتاه انیمیشنی مختلفی بر اساس مکتب ماتریکس منتشر شدند. حالا پس از گذشت هجده سال از آخرین ماتریکس سینمایی، قسمت چهارم این فیلم با عنوان «رستاخیزهای ماتریکس-The Matrix Resurrections» منتشر شده است؛ با یک تفاوت عمده البته! ماتریکس چهارم نه محصول برادران واچوفسکی، که محصول خواهران واچوفسکی است. لانا واچوفسکی با نام قبلی لری و لیلی واچوفسکی با نام قبلی اندی، در فاصله سالهای 2012 تا 2016 اقدام به تغییر جنسیت کرده و حالا خواهران واچوفسکی خوانده میشوند. کارگردانی ماتریکس چهارم را لانا واچوفسکی به تنهایی عهدهدار بوده است. این فیلم در لحظه انتشار این یادداشت، نخستین هفته اکران خود را پشت سر گذاشته و در کمتر از ده روز، 70 میلیون دلار فروش داشته است.
تاریخچه ماتریکس
سه قسمت نخست ماتریکس با چند شخصیت اصلی شکل گرفته است:
نئو: هکر و برنامهنویس جوانی که به عنوان منجی انسانهای دربند ماتریکس برگزیده میشود
مورفئوس: از فرماندهان شهر آزاد و کاشف ترینیتی
ترینیتی: معشوقه نئو و از افراد مورفئوس
اسمیت: مامور ویژه ماتریکس و دشمن نئو
اوراکل: پیشگوی شهر زایا
قسمت نخست ماتریکس روایت ارتباطگیری مورفئوس با نئو است. او در ملاقات با نئو دو انتخاب در برابر برنامهنویس جوان قرار میدهد؛ قرص آبی رنگ با خاصیت فراموشی اتفاقات اخیر و قرص قرمز برای رویارویی با حقیقت. نئو با انتخاب قرص قرمز در برابر حقیقت عجیب و غریبی قرار میگیرد. او خود را درون محفظهای سلول مانند و مملو از مایعات مشاهده میکند. تعداد بیشماری از این محفظهها به صورت درهم تنیدهای با رشته کابلی مشترک به یکدیگر متصل شدهاند. ماجرا از این قرار است که اوایل قرن بیست و یکم جنگ مهلکی میان انسان و ماشینها رخ داده است. در این جنگ، انسانها دسترسی ماشینها به انرژی خورشیدی را قطع کردهاند و در عوض ماشینها برای تامین انرژی الکتریکی مورد نیازشان، انسانها را در سلول دربستهای به صورت ناهشیار به یک خواب عمیق فرو بردهاند. ماشینها از گرمای بدن انسان برای تولید انرژی بیوالکتریک استفاده میکنند؛ سیستمی که ماتریکس نامگذاری شده است.
حالا نئو، مورفئوس و تیم همراهش قصد مبارزه با ماتریکس و دفاع از تنها شهر باقی مانده انسانی را دارند. خیانت یکی از اعضای تیم مورفئوس باعث دستیگری او توسط اسمیت میشود. نئو موفق به نجات مورفئوس میشود اما خودش کشته میشود. ترینیتی با استفاده از معجزه عشق، نئو را به زندگی برمیگرداند و او در زندگی جدید به منجی انسانها تبدیل میشود.
قسمت دوم ماتریکس «بارگذاری مجدد ماتریکس-The Matrix Reloaded»، روایت سرگردانی نئو است. او به سراغ پیشگو میرود تا از ماموریت اصلی خود باخبر شود. او باید سراغ گرداننده اصلی ماتریکس برود و کار را یکسره کند. برای گذر از درب اصلی منبع ماتریکس، گروه نیاز به داشتن کلید دارد؛ به همین منظور پروژه دزدیدن یک کلیدساز چشم بادامی با موفقیت انجام میشود و نئو پس از عبور از دروازه با خالق ماتریکس رودررو میشود. نئو در موقعیت دشواری گرفتار میشود. او باید بین دو گزینه نجات ترینیتی یا نابودی ماتریکس یکی را انتخاب کند. نئو گزینه اول را برمیگزیند و به این ترتیب ماموریت نابودی ماتریکس نیمه کاره باقی میماند.
قسمت سوم ماتریکس «انقلابهای ماتریکس-The Matrix Revolutions» در واقع امتداد قسمت دوم است. در این نسخه، اسمیت به دلیل شکست از نئو عصیان کرده و از سیستم ماتریکس خارج شده است. از طرف دیگر ماشینها به تنها شهر باقی مانده انسانها حملهور شده و قصد نابودی آنرا دارند. نئو و ترینیتی با یک ناو ویژه خود را به مقر اصلی ماشینها میرسانند. در این حین، ترینیتی کشته میشود و نئو پس از مذاکره با ماشین، پیشنهاد صلح و اتحاد علیه دشمن مشترکشان یعنی اسمیت را مطرح میکند. نئو برای نابودی اسمیت مجددا وارد ماتریکس میشود و در یک مبارزه سخت او را شکست میدهد. پس از این اتفاق، یک صلح موقت میان انسانها و ماشینها برقرار میشود و خالق ماتریکس اجازه میدهد تا هر انسانی که تمایل به خروج از ماتریکس دارد از آن خارج شود.
ادامه دارد... .