به‌گزارش کارگروه شبکه‌های اجتماعی سایبربان؛ گروید کولمن (Gearoid O Colmain)، پزوهشگر ایرلندی ساکن پاریس در ابتدای سخنان خود در رابطه با جنگ ترفندهای جنگ روانی و جنگ رسانه‌ای ایالات‌متحده اظهار داشت:
ایالات‌متحده همواره از ترفندهای متعددی برای هدایت افکار عمومی در راستای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کند. دولت این کشور مهم‌ترین ابزار خود یعنی همان رسانه‌های اجتماعی و خبری خود و هم‌پیمانانش برای ایجاد موج‌های خبری گسترده را به نحوی قوی کرده که به‌راحتی می‌توانند وضعیتی که مطلوب سیاست‌های خودشان است نه‌تنها به شهروندان ایالات‌متحده بلکه به همه شهروندان دیگر کشورها القا کنند.
وی در ادامه افزود:
امریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها همواره به‌خوبی از ابزارهای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی خود در جهت منافع خود بهره‌برداری کرده‌اند. در رابطه با موضوع استاکس نت نیز آن‌ها با عملیات‌های روانی که بسیار در آن حرفه‌ای هستند به همه مردم دنیا این حس را القا کردند که این حمله سایبری تأسیسات هسته‌ای ایران در شهر نطنز را کاملاً فلج کرده است؛ درصورتی‌که وقتی به واقعیت موضوع پی ببریم می‌بینیم که این رخداد سایبری آسیب چندانی به تاسیسات هسته ای ایران نداشته است.
در رابطه با موضوع ویروس کرونا هم می‌توان همین‌طور به موضوع نگاه کرد. اگر تنها بخواهیم به ابعاد ژئوپلیتیکی این موضوع نگاه کنیم باید بگوییم که امریکا به‌وضوح در حال جنگ با چین است. اخیراً یکی از مقامات ارشد امریکایی نیز در سخنانی گفت که دولت این کشور از شورشیان هنگ‌کنگ حمایت می‌کند. درنتیجه، بدون توجه به خوب یا بد بودن دولت حاکم چین می‌توان گفت که ایالات‌متحده در شورش‌های کشور چین نقش داشته و دارد. ایالات‌متحده‌ای که همواره مدعی ایجاد صلح در سراسر جهان است در حالی به‌صورت آشکار از شورشیان در چین حمایت می‌کند که بسیاری از این آن‌ها افراد نظامی آموزش‌دیده و خبره هستند.
این تحلیلگر ایرلندی در ادامه با اشاره به ابعاد آثار جنگ اقتصادی امریکا علیه چین اظهار داشت:
اگرچه ایالات‌متحده نتوانسته به‌طور کامل در این جنگ علیه چین موفق بوده باشد اما توانسته دولت چین را به زحمت فراوانی انداخته و آن را با خسارت‌های متعدد اقتصادی و سیاسی مواجه کند. این سیاست تنها برای ایالات‌متحده نبوده و متحدان این کشور در اتحادیه اروپا نیز در این اقدامات جنگ‌طلبانه به دنبال ضعیف کردن و تجزیه چین به چند کشور دیگر هستند.
حال سؤال اینجاست که ویروس کرونا به‌عنوان یک سلاح بیولوژیکی چگونه در این چارچوب قرار می‌گیرد؟ این ویروس می‌تواند به‌عنوان یک سلاح بیولوژیکی علیه چین و بخشی از این برنامه اهداف جنگ‌طلبانه امریکا علیه این کشور و فلج کردن آن باشد. در کنار این موضوع، اگر بخواهیم به برخی دیگر از تاثیرات این اپیدمی نگاه کنیم کشوری مانند ایتالیا را خواهیم دید که آسیب قابل‌توجهی به دلیل این ویروس متوجه شده است. نکته‌ای که اینجا باید به آن توجه کرد مناقشه اخیر ایتالیا و ایالات‌متحده در خصوص انعقاد قرارداد پروژه یک مسیر کمربندی است که چین را بیش از گذشته به منطقه اوراسیا نزدیک می‌کند. این پروژه ازاین‌جهت بسیار حائز اهمیت به شمار می‌رود که ماحصل آن باعث تغییر چشمگیری در نقشه ژئوپلیتیکی جهان شده و باعث تضعیف امریکا و در مقابل آن افزایش قدرت و نفوذ چین در منطقه اوراسیا خواهد شد.
وی همچنین در خصوص نقش ایتالیا در اتحادیه اروپا گفت:
ایتالیایی‌ها غالباً به‌عنوان ضعیف‌ترین حلقه اتصال اتحادیه اروپا به شمار رفته و بیشتر در پی آن بوده‌اند تا به گفته‌های خودشان عمل کنند. آن‌ها روابط خوب خود با روسیه رو استوار نگه‌داشته‌اند و اکنون به شکل قابل‌توجهی به سمت شرق تمایل پیدا کرده‌اند.
اکنون سؤالی که برای من ایجاد می‌شود این است که آیا همه این موضوعات بخشی از یک جنگ پنهان امریکایی هستند؟ اگر تمامی این اقدامات بخشی از جنگ پنهان واشنگتن علیه چین و متحدانش به شمار برود در نتیجه می‌توان گفت که این ویروس به‌خودی‌خود لزوماً مشکل اصلی این مسئله نخواهد بود. درواقع این مسئله بیشتر عملیات روانی و تدابیر رسانه‌ای ایالات‌متحده و دیگر کشورها در خصوص انتشار اخبار مرتبط با این ویروس خواهد بود که در اتاق فکرهای امنیتی این کشور ارائه می‌شود.
گروید کولمن در رابطه باهدف اصلی پوشش خبری ویروس کرونا اظهار داشت:
حتی اگر نخواهیم ویروس کرونا را به‌عنوان یک سلاح بیولوژیکی علیه چین قلمداد کنیم، موضوعی که مرا بیشتر نگران می‌کند تدابیر متعددی از قبیل قرنطینه، دستگیری شهروندان مبتلا به این ویروس، تشنج اجتماعی، سیاست‌های درمانی و دیگر مواردی که به دولت کشورها اجازه می‌دهد تا تدابیر مرتبط با اتخاذ کنند تا بتوانند ذره‌ای از این رعب و وحشت نسبت به این ویروس را از شهروندان خود بکاهند؛ زیرا با توجه آمار میلیونی افرادی که هرساله در سراسر جهان به دلیل آنفولانزای معمولی فوت می‌شوند بیندازیم متوجه می‌شویم تنها دلیلی که تب خبری ویروس کرونا را همچنان باقدرت بالا نگه داشته عملیات رسانه‌ای و روانی پشتوانه آن است. آماری که تاکنون در رابطه با ویروس کرونا منتشر شده حاکی از آن است که تعداد مبتلایان و فوت‌شدگان ناشی از این ویروس در مقایسه با آنفولانزای که هرساله بسیاری از افراد گرفتار آن می‌شوند به‌هیچ‌وجه قابل قیاس نیست.
این تحلیلگر ژئوپلیتیکی مقیم پاریس در ادامه تشریح کرد:
افزون بر آن، بنیاد بیل و ملیندا گیتز (Bill & Melinda Gates Foundation) با همکاری موسسه بهداشت و درمان جان هاپکینز و مجمع جهانی اقتصاد در اواخر ماه اکتبر 2019 کارگروهی را به‌عنوان یک آزمایش برای مقابله با ویروس کرونا تشکیل دادند. در این کارگروه که با حضور مقامات ارشد شرکت‌های بزرگ سراسر جهان تشکیل شد به اولین نکته‌ای که در خصوص همه‌گیر شدن این ویروس بیان شدن کنترل و نظارت بر رسانه‌های اجتماعی بود. این مقامات ازآنجایی‌که مدعی هستند نمی‌تواند اجازه دهند مخاطبان شبکه‌های اجتماعی نظر و عقیده‌ای مغایر با نظر دولت امریکا و متحدانش را در بستر رسانه‌های اجتماعی مشاهده کنند، به این اجماع رسیدند که در صورت شیوع این ویروس، اولین گام کنترل و نظارت جدی بر توئیتر، دیگر رسانه‌های اجتماعی، اینترنت و وبلاگ نویسان است.
اکنون هم اگر توجه کنید همین موضوع در حال وقوع است؛ بسیاری از گزارش‌هایی که در بستر رسانه‌های مجازی غربی منتشر می‌شود از طراحی تئوری توطئه علیه ایالات‌متحده سخن می‌گوید. البته که موضوع به کاگیری سلاح بیولوژیکی از سوی امریکا موضوعی نیست که تئوری توطئه باشد و تنها در بستر شبکه های اجتماعی به این شکل مطرح شده باشد. برای مثال، رئیس مجلس سنای فیلیپین در حضور تمام نمایندگان این کشور ویدئویی را پخش کرد که از بهره‌برداری سلاح بیولوژیکی امریکا علیه چین پرده برمی‌داشت. در این ویدئو از نقش موثر بنیاد بیل گیتس (Bill Gates) سخن گفته شده است.این ویدئو در حالی در مجلس سنای فیلیپین پخش شد که وزیر امور خارجه این کشور این موضوع را به دلیل تمایل سیاسی خود تئوری توطئه خواند.
این پژوهشگر ایرلندی در سخنان پایانی خود اظهار داشت:
نگاهی به تاریخچه جنگ ها و سلاح‌های بیولوژیکی نشان می‌دهد، ژاپنی ها در جنگ جهانی دوم از سلاح‌های بیولوژیکی علیه چین استفاده می‌کردند که در نتیجه آن بیماری هایی نظیر تیفوس و ویا را در میان مردم چین پراکنده ساختند. بنابراین، از آنجایی که پیش‌تر نیز این مسئله وچود داشته اکنون دیگر نمی‌توان واقیعت این امر را انکار کرد.
