هوش مصنوعی؛ چهارمین انقلاب صنعتی چین
به گزارش کارگروه بین الملل سایبربان؛
خلاصه: عزم ملی چین در تبدیل شدن به رهبر جهان در حوزه هوش مصنوعی تلاشی است که نهتنها برای برابری کردن با قدرت اقتصادی امریکا صورت میگیرد بلکه برای کنار گذاشتن امریکا از عرصه راهبردی انجام میشود. اگرچه جاهطلبیهای اقتصادی، محرک حضور پکن در این حوزه است، اما این کشور بهروشنی اعلام کرده است که توسعه هوش مصنوعی بهطور همزمان با هدف کاربردهای نظامی نیز صورت میگیرد که میتواند ماهیت جنگ را تغییر داده و امریکا را از لحاظ ژئوپلتیک (جغراسیاست) در موقعیت نامطلوبی قرار دهد.
سابقه: چین در جستجوی پیشی گرفتن از برتری نظامی و فنی امریکا از طریق هوش مصنوعی پیشرفته و یادگیری ماشینی است و در این مسیر، بهسرعت موتورهای نوآوری خود را وارد میدان عمل کرده است. کاپیتالیسم منحصربهفرد چین و کنترل دولت، نوعی نوآوری از پایین به بالا را ممکن ساخته است که تحت هدایت گسترده حزب کمونیست چین قرار دارد. رویکرد ملی چین بدین معنا است که امریکا خود را در مسابقه با یک رقیب راهبردی میبیند.
سفیر جوزف دترانی، مدیر سابق عملیاتهای آسیای شرقی، سیا
«آینده هوش مصنوعی، برای کاربرد تجاری و امنیتی، نامحدود به نظر میرسد؛ چین بهسرعت این فناوری نوین را با کیفیتی قابلملاحظه و با منابع خصوصی پیگیری میکند.»
حرکت ملی چین به سوی توسعه هوش مصنوعی را میتوان در تعداد خالص مقالات دانشگاهی اخیر که چین درباره این موضوع منتشر کرده است، مشاهده کرد. از سال 2014، چین از لحاظ تعداد مقالات منتشر شده درباره یادگیری عمیق از امریکا پیشی جسته است و در سال 2016 این روند را با افزایش بیستدرصدی ادامه داده است. اگرچه افرایش شمار مقالات هوش مصنوعی لزوماً به معنای پیشرفت کیفی در این عرصه نیست اما بدیهی است که چین به دنبال پیشرفت قابلملاحظه در توسعه هوش مصنوعی خود است.
در ماه مارس 2017، چین آزمایشگاه ملی مهندسی فناوری یادگیری عمیق را تحت رهبری بایدو راهاندازی کرد. تشخیص صوت و تصویر، شناسایی بیومتریک و اشکال جدید تعاملات انسان و ماشین ازجمله اهداف این مرکز جدید تحقیقاتی اعلام شد.
در ماه جولای 2017، شورای دولتی چین با انتشار طرح توسعه نسل جدید هوش مصنوعی، راهبرد این کشور برای در دست گرفتن رهبری جهانی در عرصه توسعه هوش مصنوعی تا سال 2030 را ترسیم کرد. این طرح که عمدتاً از طرح 2016 دولت اوباما برای ایجاد تحول در هوش مصنوعی الگو گرفته است، شامل ظرفیتسازی بومی برای ایجاد صنعت 150 میلیارد دلاری هوش مصنوعی چین – تحت هدایت غولهای فناوری بایدو، علیبابا و تنسنت – و همچنین از طریق ادغام و جذب خارجی، سرمایهگذاری بهصورت سهام، سرمایهگذاری خطرپذیر و راهاندازی مراکز تحقیق و توسعه در خارج از کشور است.
چین چندین ویژگی اجتماعی و سازمانی دارد که احتمالاً مزیتی برای توسعه هوش مصنوعی پیشرفته در این کشور محسوب میشود. نخستین ویژگی این است که کیفیت خاص اقتصاد بازار سوسیالیستی چین امکان کنترل شدید نیروهای بازار و حضور جدی در این عرصه را به دولت این کشور میدهد. این نهتنها بدین معنا است که پکن میتواند هرکجا که نیروهای بازار نوعاً ناکام میماند، به سراغ نوآوریهای تازه برود، بلکه علاوه بر آن سطح منحصربهفردی از همکاری بین شرکتهای فناوری چینی و دولت پدید آورده است. این امر بهمنزله یک اهرم اقتصادی فوقالعاده برای پکن عمل میکند تا به کمک آن، نفوذ سیاسی خود را در گوشه و کنار جهان گسترش دهد. برای مثال میتوان به طرح ابتکاری چین موسوم به یک کمربند، یک راه اشاره کرد که به این نفوذ کمک میکند.
شاید مهمتر از همه، دسترسی تقریباً کامل دولت چین به دادههای مصرفکنندگان باشد – که بهمنزله خون حیاتی در رگهای یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی است. دسترسی دولت به این دادهها با کمترین حفاظت از حریم خصوصی همراه است و گاهی هیچ حفاظتی وجود ندارد. کسبوکار نوپای ییتو تک (Yitu Tech) که رابطه نزدیکی با امنیت کشور دارد نیز به دادههای بیومتریک 1.8 میلیارد چینی دسترسی دارد و از این دادهها در نرمافزار تشخیص چهره خود استفاده میکند. اما اگرچه دولت چین به دسترسی خود به دادههای شهروندان خود ادامه میدهد – و آن را با شرکای صنعتی به اشتراک میگذارد – به نظر میرسد اخیراً تلاشهایی برای حفاظت از حریم خصوصی دادهها در میان صنایع چین صورت گرفته است؛ تلاشهایی مشابه قانون حفاظت از دادههای عمومی اتحادیه اروپا که میتواند پیامدهای درازمدتی برای توسعه هوش مصنوعی چین در پی داشته باشد.
سفیر جوزف دترانی، مدیر سابق عملیاتهای آسیای شرقی، سیا
«چین منابع زیادی را به تحقیق و توسعه درباره کلیه انواع هوش مصنوعی که کاربردهای تجاری، امنیتی و نظامی دارد، اختصاص داده است. گفته میشود که در طرح پنجساله اخیر چین، مبلغی بیش از صد میلیارد دلار به هوش مصنوعی اختصاص داده است. این توجه ویژه نشان میدهد که رهبر چین علاقه زیادی دارد که کشورش به رهبر جهانی در عرصه هوش مصنوعی تبدیل شود. همچنان که چین با برنامه ابتکاری خود موسوم به یک کمربند، یک راه و بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا جلو میرود - پروژههایی که دامنه آن به بیش از هشتاد کشور میرسد - هوش مصنوعی به بخشی درونی و ذاتی از این زیرساختهای بینالمللی تبدیل میشود. این کار به چین اجازه میدهد تا از قابلیتهای هوش مصنوعی خود بهرهمند شده و آن را بیشتر توسعه دهد و درنهایت، نقش رهبری خود را با فناوری چندمنظوره نوین تضمین کند.»
ویلیام کارتر، معاون مدیر، برنامه سیاست فناوری، CSIS
«از دیدگاه چین، هوش مصنوعی به محاسبات موبایلی و دسکتاپی قبل از ظهور آن شباهت خواهد داشت. درواقع یک انقلاب اقتصادی خواهد بود که نسل کاملاً جدیدی از توانمندیهای دیجیتالی را در سامانههای فیزیکی پدید میآورد؛ توانمندیهایی که قادرند در گوشه و کنار جهان آن را به فروش برسانند و کار بگذارند. بنابراین توسعه هوش مصنوعی در نظر چینیها فرصتی برای گسترش دادن حضور خود و تنظیم خط مبنایی برای نحوه تعامل کشورهای جهان بهویژه کشورهای درحالتوسعه با فناوری و داده است.
موضوع: پیگیری هوش مصنوعی از سوی چین به ارتش آزادیبخش خلق این کشور نیز سرایت کرده است و این ارتش از طریق راهبرد ملی ادغام نظامی- غیرنظامی در پی بهرهگیری از این فناوری است. این نوع نظامی سازی هوش مصنوعی، پیامدهای گستردهای پیرامون نحوه حفظ قدرت سیاسی چین در خارج از مرزها و اجرای نظامیگری آن به همراه دارد – راهبردی که در گزارش نوامبر 2017 مرکز امنیت نوین امریکا، از آن با عنوان جنگ «هوشمندانه» یادشده است. در معنای کلان، پیشرفتهای هوش مصنوعی چین، ظرفیت پشتیبانی از فرماندهی و کنترل نظامی استنتاج اطلاعاتی، آموزش پیشرفته مبارزه و آمادگی نظامی، متناسبسازی عملیاتهای سایبری و اطلاعاتی علیه دشمنان و ایجاد آسیبپذیریهای ضد جاسوسی را دارد.
السا کانیا، همکار کمکی، برنامه فناوری و امنیت ملی، مرکز امنیت نوین امریکا (CNAS)
«به طور خاص، نسل جدید برنامه توسعه هوش مصنوعی در چین بهروشنی رویکرد ادغام نظامی- غیرنظامی را منعکس میکند که با هدف تضمین این امر صورت میگیرد که پیشرفتها در حوزه هوش مصنوعی میتواند بهخوبی بهعنوان اهرمی برای دفاع ملی به کار گرفته شود. برای تحقق این هدف، چین به ایجاد و طبیعی سازی سازوکارهایی برای برقراری هماهنگی و همکاری میان مؤسسات پژوهشی علمی، دانشگاهها، سازمانها و واحدهای صنعتی نظامی خواهد پرداخت و همزمان درصدد حصول اطمینان از این مسئله بر خواهد آمد که منابع نوآوری نظامی و غیرنظامی «در کنار یکدیگر و به طور اشتراکی» شکل خواهد گرفت. این راهبرد توسط کمیسیون توسعه ادغام نظامی غیرنظامی حزب کمونیست چین که در اوایل سال 2017 تحت رهبری خود شی جینپینگ راهاندازی شد، پیگیری میشود. درنتیجه، مرزهای موجود بین پیشرفتهای نظامی و غیرنظامی، در هوش مصنوعی بهشدت تیرهوتار میشود.»
سفیر جوزف دترانی، مدیر سابق عملیاتهای آسیای شرقی، سیا
«با توجه به برنامه نوسازی نظامی جاهطلبانه چین، و تمرکز این کشور روی عرصههای فضا و سایبر، میتوان چنین تصور کرد که هوش مصنوعی را در مفاهیم فرماندهی، کنترل، ارتباطات، رایانه، اطلاعات، نظارت و شناسایی به کار خواهند گرفت. بهکارگیری فوری این فناوری در فعالیتهای چین در دریای جنوبی چین و پیگیری ضد ورود/ منطقه ممنوعه، واضح است.»
پکن نیز مانند راهبرد جبرانی سوم پنتاگون، در جستجوی وارد کردن هوش مصنوعی بسیار پیشرفته به عرصه روباتیک بهمنظور استفاده در سامانههای هدایت و کنترل عملیاتی خودکار است. خودکارسازی هماکنون در ناوگان بدون سرنشین هوایی، زمینی و دریایی چین پیاده شده است. عملیاتهای تیمی انسانی و خودکار نظیر آنهایی که از پهپادهای رنگینکمان 5 (CH-5) یا پهپاد رزمی شناسایی دریایی D3000 استفاده میکنند، به طور خاص میتواند در کنترل فضای هوایی و آبهای خارج از سرزمین چین مفید باشد.
چنانچه پهپادهای چینی با هدف ایجاد گروههایی بهعنوان بخشی از راهبرد ضد ورود/ منطقه ممنوعه چین در دریای جنوبی چین، از طریق شبکههای عصبی به هم متصل شوند، پکن میتواند مانعی بر سر راه آزادی عمل ناوبری امریکا در منطقه باشد. در دسامبر 2017، چینیها در نمایش هوایی گوانگژو بزرگترین پرواز گروهی قرن را انجام دادند. در این نمایش، بیش از هزار پهپاد به شکل هماهنگ به پرواز درآمدند. در ماه ژوئن همان سال نیز 119 پهپاد بال ثابت به پرواز درآمد.
چین در کنار پیگیری استقلال در عرصه روباتیک، به دنبال بهرهگیری از هوش مصنوعی بهعنوان اهرمی توانمندساز در حوزه تصمیمگیری و تحلیل اطلاعاتی بهینه است. پیشرفتها در حوزه خودکارسازی حسگرهای مختلف و پردازش اطلاعات بهدستآمده – نظیر عکسبرداری ماهوارهای – زمان تصمیمگیری را به سود مزیت راهبردی و حتی چهبسا پیشگویی زمان انجام رزمایشهای نظامی دشمنان کوتاه میکند. چین هماکنون در حال برنامهریزی است تا زیردریاییهای هستهای خود را با نوعی هوش مصنوعی مجهز کند که با برخورداری از توان پالایش مقادیر عظیم داده، از تصمیمگیری فرماندهان دریایی پشتیبانی مناسبی به عمل آورند.
درهرحال این بحث وجود دارد که با پیدایش هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی پیشرفته، سرعت تصمیمگیری ممکن است از توان شناختی بشر فراتر رود؛ به این معنا که درنهایت میتوان انسانها را از چرخه تصمیمگیری درباره فرماندهی و کنترل نظامی کنار گذاشت.
هر چه اطلاعات بیشتری با هدف کمک به فرایند تصمیمگیری وارد سامانههای هوش مصنوعی شود، احتمال مفید بودن این سامانهها در شبیهسازی مجازی صحنه جنگ بیشتر میشود. با توجه به کمبود تجربه جنگی ملموس در ارتش آزادیبخش خلق، این شبیهسازیهای جنگی سرشار از اطلاعات میتواند ارتش چین را به نحو بهتری برای رویارویی با دشمن همطرازی نظیر امریکا آماده کند.
شاید محتملترین ابزار واسطی که امکان استفاده جدی هوش مصنوعی پیشرفته در آن میرود، جنگ روانی و عملیات سایبری باشد. خودکارسازی امکان تنظیم مقیاس و یادگیری ماشینی امکان تسهیل پیامرسانی و حملات سفارشی را فراهم میکند. چین میتواند از هوش مصنوعی برای جمعآوری مشخصات اهداف مدنظر در شبکههای اجتماعی و سفارشی کردن حملات با هدف شکل بخشیدن و تقویت روایتهای خاص بهرهمند شود. شرکتهای چینی نظیر iFlyTek هماکنون از توان اسپوف کردن (جایگزین کردن یکسری از فایلهای یک برنامه به جای برنامهای دیگر) ویدئو و صدا برخوردار هستند. اسپوف یک ابزار بالقوه مخرب است که در عملیات روانی به کار گرفته میشود. هکرهای چینی مجهز به هوش مصنوعی پیشرفته میتوانند به طریقی مشابه، حملات را سفارشی کرده یا با استفاده از گنجینهای از رباتهای هک خودکار در کارزارهای بسیار سفارشی اسپرفیشینگ، مدافعان شبکه را از پا درآورند.
توسعه هوش مصنوعی در چین برای تقویت نظام نظارت و سانسور داخلی نیز پیامدهایی برای ضد جاسوسی دارد. حضور دائمی و فراگیر دوربینهای مداربسته و کنترل پیشرونده ارتباطات برخط در چین – همراه با ظهور هوش مصنوعی که دادههای بیومتریک (زیستسنجشی) را با سرعت زیاد پردازش میکند - بدین معنا است که حفظ محرمانگی جاسوسان امریکایی در این کشور بیشازپیش دشوارتر میشود. چین همچنین قادر است دادههای امریکا را پردازش کند – نظیر بیش از 20 میلیون پروفایل کارکنان فدرال امریکا که از اداره مدیریت کارکنان به سرقت رفت و در ژوئن 2015 کشف شد – و پروفایلی از اهداف بالقوه برای جمعآوری اطلاعاتی خود تهیه کند.
دترانی، مدیر سابق عملیاتهای آسیای شرقی، سیا
«در حال حاضر، موفقیت چین در بهکارگیری هوش مصنوعی در اهداف مرتبط با امنیت داخلی (مانند تشخیص چهره)، بهعنوان مکملی برای کاری که درزمینه بیومتریک انجام میدهند، دستاورد ابزارهایی است که برای اهداف کنترل و نظارت در اختیار وزارت امنیت عمومی قرار دارد.»
ویلیام کارتر، معاون مدیر، برنامه سیاست فناوری، CSIS
«عرصهای که واقعاً نگران آن هستم و عرصهای که به گمان من چینیها پیشرفت زیادی در آنجا داشتهاند، حوزه ضد جاسوسی است. چینیها اطلاعات بسیار زیادی را درباره مردم خود جمعآوری میکنند. درباره خارجیها هم تا آنجا که بتوانند این اطلاعات را جمعآوری میکنند. آنها از هر فردی که وارد چین میشود، انگشتنگاری کرده و دادههای فراوانی را درباره این افراد جمعآوری میکنند. سپس دادههای جمعآوریشده را وارد پایگاههای دادهای میکند که تحت پشتیبانی یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی قرار دارد. هدف آنها از انجام این کارها، شناسایی تهدیدات بالقوه امنیتی برای دولت چین است – جاسوسان بالقوه خارجی که درواقع با هدف استخدام افرادی در داخل چین و استخراج اطلاعات دارای طبقهبندی وارد خاک این کشور میشوند. آنها همچنین از هوش مصنوعی برای شناسایی آن دسته از اتباع چینی استفاده میکنند که ممکن است به استخدام دولتهای بیگانه و سرویسهای اطلاعاتی خارجی درآمده باشند. این مسئله برای ما بسیار جدی است.»
السا کانیا، همکار کمکی، برنامه فناوری و امنیت ملی، مرکز امنیت نوین امریکا (CNAS)
«ارتش آزادیبخش خلق، مطابق با رویکرد نامتقارن خود به نوسازی نظامی، میتواند از هوش مصنوعی برای هدف گرفتن ضعفی که در روشهای جنگی امریکا دیده میشود، استفاده کند. برای نمونه، ارتش آزادیبخش خلق روی توسعه جنگ یکپارچه شبکهای- الکترونیکی بهمنظور هدف گرفتن شبکههای جنگی امریکا تمرکز کرده است و توانمندی بهکارگیری هوش مصنوعی، چه در فراهم ساختن امکان جنگ الکترونیک شناختی یا عملیاتهای سایبری خودکار، میتواند این قابلیتها را هر چه بیشتر تقویت کند. ارتش آزادیبخش خلق، به مزایای بالقوه هجوم هماهنگ و دستهجمعی برای اشباع کردن توان دفاعی سکوهای بسیار مهم امریکا از قبیل جتهای جنگی یا ناوهای هواپیمابر پی برده است و حتی این سناریو را در موزه نظامی خود در پکن در معرض نمایش گذاشته است. ارتش آزادیبخش خلق همچنین برای خنثی کردن برتری فعلی امریکا در حوزه زیر دریا، درحالتوسعه ناوگان زیردریایی خودکار است و گزارشها حاکی از آن است که استفاده از «توان ذهنی افزوده هوش مصنوعی» در زیردریاییهای هستهای را با هدف دستیابی به مزیت رقابتی در دستور کار خود قرار داده است. در حال حاضر، توانمندیهای ارتش آزادیبخش خلق درزمینه پشتیبانی از اطلاعات، همچنان محدودیتی بر سر راه ظرفیت این ارتش برای نمایش قدرت به شمار میرود. درهرحال، بهکارگیری هوش مصنوعی برای تقویت اطلاعات، نظارت و شناسایی میتواند کارایی این توانمندیها را ارتقا دهد. بهعلاوه، به نظر میرسد که ارتش آزادیبخش خلق در حال بهکارگیری هوش مصنوعی در موشکهای نسل بعدی و همچنین احتمالاً دفاع موشکی خود است و در این مسیر درصدد ارتقای دقت و تأثیر مرگبار این موشکها است. باید منتظر ماند و دید که آیا ارتش آزادیبخش خلق، هوش مصنوعی را برای پشتیبانی از سامانههای هستهای خود به کار میگیرد یا خیر؛ این مسئله پرسشهایی را درباره تأثیر احتمالی بر ثبات هستهای و راهبردی مطرح میکند.»
واکنش: از سال 2014، ارتش امریکا راهبرد جبرانی سوم خود را با تلاش برای همکار نزدیکتر با غولهای فناوری کشور که در دره سیلیکون و سایر نقاط مستقر هستند، و با تلاش برای دستیابی سریع به فناوری برتر با اهداف نظامی و اطلاعاتی آغاز کرده است. و درحالیکه چین احتمالاً از برتریهای اجتماعی و سازمانی برخوردار است تا هوش مصنوعی را بهسرعت توسعه دهد، این احتمال هم وجود دارد که این برتریها باعث شود که این کشور در بلندمدت، در برابر اقدامات متقابل آسیبپذیر باشد.
یکی از موانع بالقوه سازمانی که بر سر راه بهکارگیری هوش مصنوعی پیشرفته در سامانههای نظامی و اطلاعاتی امریکا وجود دارد، به الزاماتی مربوط میشود که برای توجیه اقدامات – بهویژه اقدامات مرگبار – در یک دموکراسی پیشبینی شده است. برای اکثر سامانههای هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، اینکه چگونه به این نتیجه میرسند که یک «جعبه سیاه» باقی بمانند و درنتیجه، نوعی هوش مصنوعی «توجیهپذیر» را توسعه دهند که تصمیمگیری بر مبنای آن قابلاعتماد باشد، حائز اهمیت است. چین لزوماً با محدودیتهای مشابه برای توجیه اقدامات بیرونی خود روبرو نیست.
درهرحال، در بلندمدت، این امر ممکن است چین را در برابر اقدامات متقابل علیه هوش مصنوعی این کشور نظیر سوءاستفاده از دادههای آن یا تخریب یا دستکاری داده پروتکلهای آن، آسیبپذیر کند. بدون وجود انگیزههای اجتماعی برای حضور در فرایند تصمیمگیری و بررسی مسیر منتهی به نتیجهگیری، شناسایی اینکه امریکا چه زمانی ممکن است اقدامات متقابلی را به کار گیرد که احتمال دارد سامانههای و فرماندهان نظامی چین را از راه به در برد، دشوار خواهد بود.
السا کانیا، همکار کمکی، برنامه فناوری و امنیت ملی، مرکز امنیت نوین امریکا (CNAS)
«ارتش امریکا باید ظهور ارتش آزادیبخش خلق را بهعنوان یک رقیب همطراز جدی به رسمیت بشناسد و ماهیت رقابت نظامی و فناورانه دو کشور را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد. همچنان که چین با هدف رقابت با امریکا درصدد تبدیل شدن به یک ابرقدرت است، این مسابقه نوآوری بهعنوان جبهه جدیدی از رقابت راهبردی در حال ظهور و بروز است. در تاریخ اخیر، امریکا برتری آشکار و اغلب بدون رقیب را در عرصه نظامی و فناوری در اختیار داشته است، اما با توجه به ظهور چین و انتشار سریع این فناوریها، شاید دیگر دستیابی به برتری مشابه در عرصه هوش مصنوعی برای امریکا ممکن نباشد. درنتیجه، شاید بهتر باشد که برتری و مزیت ارتش امریکا از طریق بهکارگیری پیشرفتهای احتمالاً بادوامتر در ابعاد انسانی و سازمانی نوآوری تضمین شود؛ زیرا چهبسا ارتش چین در این ابعاد هنوز با چالش روبرو باشد.»
پیشبینی: مسابقه راهبردی بین امریکا و چین برای در اختیار گرفتن دست برتر در حوزه هوش مصنوعی در مراحل اولیه خود قرار دارد و هنوز معلوم نیست چه کسی در این عرصه نوین از فناوری، رهبری جهان را از آن خود خواهد کرد. با وجود پیشرفتهای چینیها، غولهای فناوری امریکا نظیر آلفابت، اپل، گوگل، آمازون، فیسبوک و مایکروسافت در صف اول توسعه هوش مصنوعی باقی ماندهاند و با بهرهگیری از جایگاه چندملیتی منحصربهفرد خود به نوآوری در این عرصه ادامه خواهند داد. چین نیز در امتداد برنامه ابتکاری تجاری خود موسوم به یک کمربند، یک راه، به توسعه صنعت خود برای تسهیل نوآوری هوش مصنوعی ادامه خواهد داد.
ویلیام کارتر، معاون مدیر، برنامه سیاست فناوری، CSIS
«اگر از دسترسی به داده صحبت میکنید، باید اشاره کنیم که امریکا در مقایسه با چین، به دلیل نفوذ جهانی خود از این نظر در وضعیت بهتری قرار دارد و بهواسطه همین نفوذ جهانی، درباره طیف وسیعتر و متنوعتری از افراد اطلاعات در اختیار دارند. ضمن اینکه شباهتها و تفاوتهای گروههای ناهمگون، در مجموعه بزرگی از دادهها از سوی در دست مطالعه و بررسی قرار دارد. در این مجموعه بزرگ از دادهها میتوان بیشترین ارزش را برای هوش مصنوعی به دست آورد. چینیها دادههایی درباره مردم چین در اختیار دارند. نفوذ بینالمللی آنها و تعداد مشتریان جهانی آنها چندان قابلتوجه نیست. شرکتهای امریکایی مجموعههای بزرگی از دادههای میلیاردها کاربر جهانی را در اختیار دارند. این یک نقطه قوت است.»
السا کانیا، همکار کمکی، برنامه فناوری و امنیت ملی، مرکز امنیت نوین امریکا (CNAS)
«همچنان که هوش مصنوعی، چهارمین انقلاب صنعتی را سرعت میبخشد، چین در پی آن است که با بهرهگیری از هوش مصنوعی برای تقویت یکسان پویایی اقتصادی و توانمندیهای نظامی خود، رهبری این انقلاب را در دست خود بگیرد. همچنان که این کشور اقتصاد دیجیتالی پرتحرکی را پایهگذاری میکند، کاربردهای تجاری هوش مصنوعی و کلانداده میتواند اقتصاد و جامعه چین را از بخش درمان گرفته تا ماشینهای خودران متحول کند. بعد از مطرح شدن راهبرد یک کمربند، یک راه، تمرکز تازهای روی جاده ابریشم دیجیتالی شکل گرفته است. چین با پیگیری طرح جاده ابریشم دیجیتالی درصدد است تا همزمان با توسعه همکاریهای علمی بینالمللی درزمینه هوش مصنوعی، از مزیتهای همرسانی کلانداده و تقویت اتصال دیجیتالی بهرهمند شود. چین بهعنوان یکی از قدرتهای هوش مصنوعی و بهعنوان کشوری که یکی از نخستین پیشنهاددهندههای این فناوری بوده است، همچنین در نظر دارد که پیشگام شکل بخشیدن به استانداردها و سازوکارهای فنی حاکمیت جهانی هوش مصنوعی باشد تا احتمالاً از این رهگذر، منافع و برتریهای خود را نیز تقویت کند.»