نگاهی به فیلم سینمایی نابودگر؛ سرنوشت تاریک (Terminator: Dark Fate)
ترمیناتور؛ برداشت ششم
سال 1984 میلادی را مخاطبان حرفهای سینما خوب به خاطر دارند. در آن سال نخستین نسخه از چندگانه ترمیناتور منتشر شد. فیلمی که در صحنههای آغازینش، بیننده را به سال 2029 میلادی، بحبوحه جنگهای آخرالزمانی و حکمرانی رباتها میبرد. دنیایی که در آن ماشینها به دنبال نابودی نسل انسان و حکومت کامل بر قلمرو بشری هستند. جیمز کامرون، کارگردان ترمیناتور1، سال 1991 قسمت دوم این فیلم با نام «نابودگر: روز داوری» را آماده اکران کرد. این دو اثر در تاریخ سینما، گام مهمی در پیشبرد جلوههای ویژه بصری و پایهریزی فنی فیلمهای به اصطلاح آخرالزمانی برداشتند.
قسمت سوم ترمیناتور با عنوان «نابودگر: خیزش ماشینها»، سال 2003 میلادی، به کارگردانی جاناتان موستو اکران شد. شش سال بعد از آن و در 2009، ترمیناتور چهارم با نام «نابودگر: رستگاری» آماده اکران شد. اول ژوئیه 2015 میلادی، نسخه پنجم با نام «نابودگر: پیدایش» روی پرده نقرهای سینماها نقش بست.
اما تماشاگران که بعد از استقبال از قسمتهای اول و دوم به قسمتهای سوم و چهارم روی خوش نشان نداده بودند، با انتشار مصاحبه جیمز کامرون -کارگردان دو قسمت اول- امیدوار شدند. جیمز کامرون پیش از اکران فیلم و در پیامی ویدئویی اعلام کرد:
قسمتهای سه و چهار را فراموش کنید! «نابودگر: پیدایش» در واقع ادامه دو قسمت اول است.
در نهایت و با این مانور تبلیغاتی، «نابودگر: پیدایش» که با بودجه 145 میلیون دلاری تولید شده بود توانست در اکران به فروشی معادل 435 میلیون دلار دست یابد. اما ترمیناتور ششم با پسوند «سرنوشت تاریک» سال 2019 با تهیهکنندگی جیمز کامرون و کارگردانی تیم میلر روانه پرده نقرهای شد. نویسندگی این اثر را شخص جیمز کامرون با همراهی جاش فریدمن، دیوید اس.گویر، جاستین رودز و چارلز ایگل بر عهده داشتهاند.
در خلاصه این فیلم آمده است: سال ۲۰۴۲میلادی، سربازی به نام گریس(با نقشآفرینی مک کنزی دیویس) با قابلیتهای فیزیکی تکاملیافته، توسط نیروهای مقاومت به زمان گذشته و در مکزیکوسیتی فرستاده میشود تا از دختر جوانی به نام دنیلا راموس(با نقشآفرینی ناتالیا ریس) در برابر ریو-۹، محافظت کند. در واقع ریو-9 یک نابودگر فوق پیشرفته نسل جدید است. ماموریت ریو-9 نابودی دنیلاست تا بدین ترتیب در آینده فرزندی از او متولد نشود. فرزند او تهدیدی برای فرمانروایی آینده زمین، یعنی لژیون خواهد بود. لژیون که پس از نابودی اسکاینت جایگزین آن شده اکنون تصمیم گرفته است تا همانند اسکاینت با فرستادن ریو-۹ و نابودی دنیلا، پیروزی خود در آینده را تضمین کند. در ادامه سارا کانر(با نقشآفرینی لیندا همیلتون) نیز به گریس ملحق میشود. آنها که نمیتوانند به تنهایی از پس ریو-۹ بر بیایند، مجبور میشوند که از تی-۸۰۰ کمک بگیرند. اما سارا از تی-۸۰۰ بیزار است و این معضل باعث میشود تا ... .
امیدی که نا امید ماند...
همه علاقهمندان به سینما و کارشناسان، ترمیناتور2 را به عنوان یکی از بهترین آثار ساخته شده در تاریخ سینما میشناسند. جیمز کامرون و همه آنهایی که در تولید نسخههای بعدی نقش داشتند در تلاش بوده و هستند تا موفقیت نسخه دوم را تکرار کنند. دقیقا این پاشنه آشیل اصلی در عدم موفقیت نسخههای سوم به بعد است. ترمیناتور2 با همه نقاط قوتش و همه آن نوستالژیهای که برایمان ساخته یک اثر پایان یافته و مربوط به دوره زمانی خود است. تکرار ضعیفتر همان المانها و کاراکترها و یا افزودن شخصیتهای جدیدِ ضعیفتر، هرگز به تحقق فرمول برنده منجر نخواهد شد. جیمز کامرون اینبار نسخه فیلمنامهنویسی کارگاهی را برای موفقیت ترمیناتور ششم آزموده، اما این نسخه نیز فقط آب در هاون کوبیدن است.
فیلمهای جیمز کامرون معمولا بر محور قهرمانهای زن قدرتمند شکل میگیرند و این امضا در ترمیناتور ششم نیز مشهود است. بازگشت لیندا همیلتون در نقش سارا کانر اولین جرقهای بود که پیش از تماشای فیلم به آن دلخوش بودیم. اما سارا کانر نسخه2019 در مقابل سارا کانر نسخه1991 شبیه یک شخصیت بیعمق و پوشالی طراحی شده است. دیالوگهای نگارش شده برای این شخصیت، تهی از هر آنچه از گذشته او به یاد داریم است؛ حتی طنزی که در ارتباط او با کاراکتر آرنولد طراحی شده نیز نمیتواند این ضعف مشهود در شخصیتپردازی فیلمنامه را پوشش دهد. شخصیت زن دوم با نام گریس و با بازی مکنزی دیویس تنها تفاوت و شاید نوآوری نسخه ششم با نسخ قبلی است. گریس نه یک ترمیناتور که یک انسان هوشمند ارتقا یافته است و به عنوان موجودی میان انسان و ترمیناتور طراحی شده. کاراکتر زن سوم نیز دنیلا راموس لاتین است که قرار است در آینده زمین سرنوشت مهمی را ایفا کند.
ساخته میلر از لحاظ تکنیکهای ویژوالی نیز جایگاه رفیعی را کسب نمیکند. فیلم به جز دقایق ابتدایی که شاهد شبیهسازی چهره جوانی همیلتون و آرنولد هستیم، از جایگاه رفیع ترمیناتور به رتبه نه چندان منطق محور سری فیلمهای سریع و خشمگین تنزل کرده است؛ در تعقیب و گریزها و زد خوردهای ترمیناتور آخر، آنقدر اغراق صورت گرفته که در برخی سکانسها لبخند را به چهره مخاطب تقدیم میکند!
پارامونت پیکچرز و شرکایش هزینه تولید «ترمیناتور؛ سرنوشت تاریک» را حدود 190 میلیون دلار اعلام کردهاند در حالیکه این فیلم در گیشه 261میلیون دلار(حدود 170 میلیون دلار کمتر از نسخه پنجم) توفیق داشت و یک اثر موفق لقب نگرفت. با همه این اوصاف و انتقادات باید منتظر ماند و دید آیا نسخه هفتمی از ترمیناتور ساخته خواهد شد یا پس از حدود 35 سال باید پرونده این فیلم را به آرشیو آثار سینمای جهان تقدیم کرد.