نگاهی به فیلم سینمایی آدمکش(ASSASSIN)
انقلاب میکروتراشهها
کاشت میکرو تراشه در بدن انسان و ارتقای توانایی روحی و جسمی بشر، جزو رویاهای همیشگی مراکز علمی پژوهشی و البته سیاستمداران بوده است. اولین آزمایشات تجربی در این حوزه، با کاشت چیپست شناسایی فرکانس رادیویی (RFID) در سال ۱۹۹۸ توسط دانشمند بریتانیایی، کوین وارویک انجام شد. از این کاشت برای بازکردن درها، روشن کردن چراغها و ایجاد خروجی کلامی در داخل ساختمان استفاده شد. پس از 9روز چیپست برداشته شد و از آن زمان در موزه علوم لندن نگهداری میشود. از آن سال به بعد، بسیاری از علاقهمندان به واسطه دانشمندان یا شخصیتهای تجاری به کاشت میکروچیپهای RFID در دستان خود اقدام کردهاند. در ۲۸ اوت ۲۰۲۰، ایلان ماسک، مدیر عامل شرکت Neuralink، یک پادکست زنده ویدیویی را نشان داد که خوکی به نام گرترود را با تراشه رایانهای به اندازه یک سکه در مغز خود به نمایش میگذارد تا برنامههای بلند پروازانه خود را برای ایجاد یک رابط کاربری مغز به ماشین نشان دهد.
هوشمندسازی، همزمان با عرصه علمی در صنعت سینما نیز طرفداران پر و پا قرصی دارد. صدها فیلم سینمایی و سریال پرهزینه با محوریت ابرانسانسازی تولید و منتشر شده است. جسی اطلس کارگردان جویاینام امریکایی با فیلمنامهای از آرون ولف جدیدترین تلاش سینمایی در حوزه مواجه انسان و میکروتراشهها را رقم زده است. جسی اطلس را در «آدمکش – ASSASSIN» بروس ویلیس، دامینیک پرسل، اندی الو، مصطفی شاکر، یوجنیا کوزمینا، فرناندا آندراده، ونسا واندر پلایم، هانا کوئینلیوان، نومزامو امباتا، داستین کوئیک، کریستین رودریگو به عنوان هنرپیشه همراهی کردهاند.
ASSASSIN نخستینبار در تاریخ 31 مارس سال 2023 میلادی توسط کمپانی Saban Films در سینماهای کشور آمریکا اکران شد. فیلم هماکنون توسط کمپانی Brickell & Broadbridge در آمریکا، انگلستان، کانادا، استرالیا، برزیل، ایتالیا، فرانسه، آلمان، اسپانیا، چین، کره جنوبی، سوئد، هلند، دانمارک، فنلاند، بلژیک، تایوان، تایلند و سایر کشورها همزمان به صورت آنلاین در حال اکران است.
داستان فیلم
یک عملیات مخفیانه امنیتی نظامی در حال برگزاری است. تراشههای عنکبوتی شکل متحرک، از طریق اعصاب گردن وارد بدن مامورین ویژه میشود. آنها پس از قرارگیری در یک وان بزرگ یخی و اتصال به کامپیوتر، در خودآگاه افراد دیگر حلول میکنند. درواقع روح این مامورین با قرارگیری در کالبد فرد دیگر، کنترل جسم میزبان را در اختیار میگیرد. پس از انجام چند ماموریت موفقیتآمیز، یکی از نیروهای ویژه به نام سباستین ناپدید میشود. برای یافتن سباستین، همسر او الکسا به پروژه فراخوانده میشود. الکسا نیز از نظامیان سابق امریکایی است که در خاورمیانه حضور داشته.
الکسا پس از آشنایی با روند پروژه و انجام چند ماموریت موفقیتآمیز، آماده حضور در مرحله نهایی میشود. او باید از طریق چیپست به شخصی به نام آدرین نزدیک شود؛ ظاهرا آدرین نیز به این فناوری دستیافته است. الکسا پس از مواجه و درگیری با آدرین با واقعیت عجیبی رو در رو میشود و ... .
چرا؟ چطور؟ چگونه؟
ابعاد طراحی درام، چه در دنیای سینما باشد چه دیگر مدیومهای هنری، به اندازه ابعاد خیالپردازی آدمی است؛ یعنی بینهایت. گاها تخیلیترین آثار سینمایی با فروشهای عجیب و غریب و ثبت رکوردهای شگفت انگیز از تماشاگر و فروش همراه شدهاند. همزمان بودهاند آثار پرهزینه و اتفاقا بازهم خیال پردازانهای که برعکس مورد قبل به رکوردهای عجیب و غریبی در شکست تجاری و هنری منجر شدهاند. آنچه به سرنوشت متفاوت این دو گونه از خیالپردازی انجامیده، منطق داستانی است؛ پس هر خیالپردازی الزاما جذاب نیست؛ عامل اصلی موفقیت، محاسبات منطقی آن خیالپردازی است؛ چیزی که ساخته جسی اطلس فاقد آن است. یک تراشه وارد بدن مامور میشود؛ سپس روح او در بدن طعمه حلول میکند. روح میزبان هک میشود. این اتفاق بدون هیچ توضیحی و توسط عنکبوت هوشمندی انجام میشود که ازقضا، نه در بدن طعمه که در کالبد مامور قرار میگیرد! وقتی مخاطب با یک ایده عجیب و غریب مواجه میشود، آنچه او را ترغیب به پیگیری ماجرا میکند، کشف چرایی آن موضوع عجیب و غریب است. بدون این استراتژی اساسا "باور" در تماشاچی شکل نمیگیرد.
فقدان شخصیتپردازی در «آدمکش – ASSASSIN» چالش دیگری است که گره بالا را کورتر کرده؛ اساسا قصه در نقاط مهم و تعیینکنندهاش گیج میزند. اگر بیننده فیلم بوده باشید احتمالا گواهی میدهید که فیلم از آنچه در بالا به عنوان خلاصه داستان ذکر شده بسیار گنگتر است. فیلم به هیچ، "چرا"، "چگونه" و چطوری" پاسخ نمیدهد. احتمالا با مطالعه همان دو پاراگراف بالا کمی از اصل داستان را متوجه شده باشید؛ یعنی همان چیزی را که از تماشای اصل فیلم درنیافتهاید! باز احتمالا اگر شاهد حضور افرادی چون بروس ویلیس، دامینیک پرسل، اندی الو و مصطفی شاکر در «آدمکش» نبودیم، فیلم رنگ اکران را هم به خود نمیدید؛ به نظر میرسد پرداخت سینمایی لازم روی ایده اصلی فیلم که اقتباسی از فیلم کوتاه خود جسی اطلس است انجام نشده؛ ظاهرا همان فیلم کوتاه را از لحاظ زمانی کش دادهاند و با هنرپیشههای مطرح مجددا ضبط کردهاند. همین!