نگاهی به فصل اول سریال مون هاون(Moonhaven)
تراژدی پایان
با گذشت هر شبانهروز، یک قدم به پایان عمر خود نزدیک میشویم. بعضی ناگهانی، بعضی بر اثر کهولت سن و عدهای بر اثر بیماری؛ همه خواهیم مرد. آنها که دچار بیماریهای لاعلاج هستند، معمولا با یک خطای حدودی از تاریخ پایان زندگی خود مطلع میشوند. شرایط ماهها و هفتههای پایانی، برای شخص بیمار و اطرافیانش بسیار ویژه خواهد بود. مدیوم زجرآور پایان یک انسان! خیلی تلخ، خیلی تکان دهنده.
این تراژدی، زمانی رنگ اپیدمی به خود خواهد گرفت که سرنوشت بسیاری از ساکنین سیاره زمین را در بر بگیرد. کشندهترین پاندمیهای تاریخ از سل، وبا، تیفوس و اخیرا همین کرونا در مقابل آنچه اتفاق خواهد افتاد، یک شوخی خواهند بود. در مورد ایامی حرف میزنیم که زمین، منابع آبی-خاکی خود را تا قطره و گرم آخر تقدیم بشر کرده و شمارش معکوس سیاره محتضر، به صفر میل میکند! روزهایی که اکسیژن، سهم بیست درصدی از اتمسفرش را به سموم گلخانهای فروخته است. احتمالا ساکنین آن روز زمین، شرایطی دردناکتر از اسقاط دایناسورها را تجربه خواهند کرد! چرا که آن زبان بستهها، حداقل در تنفس با مشکلی مواجه نبودند. از این لحظه تا آن روز، شاید کمی بیشتر از یک میلیارد سال فاصله داشته باشیم؛ فاصله زیادی نیست؛ در همین چشم برهم زدنی که 4.54 × 109 سال از عمر زمین سپری شده، تتمه آن نیز سپری خواهد شد. میزانسن هولناکی که در آن، نوع بشر، برای بقای نسل، دست به هر کاری خواهد زد!
سوای از محققین و اندیشمندان علوم زیستی، سینما نیز نگران آن روزهاست؛ خیال پردازی میکند در قالب فیلمهای سینمایی و سریالهای عریض و طویل، تا شاید همین صور خیال، جرقهای بنوازد در سلولهای خاکستری دانشمندان؛ تا نسخهای باشد شفابخش برای ساکنین آخرالزمان. مگر پرواز از داستانهای علمی تخیلی سرچشمه نگرفت؟! «روبور فاتح» ژول ورن را که حتما خواندهاید؟! خیالپردازیهای امثال او، امروز در صنعت هوانوردی به واقعیت تبدیل شدهاند. یکی از جدیدترین تلاشهای رسانه در این حوزه، سریال «مون هاون – Moonhaven»، محصول شبکهAMC به تهیهکنندگی پیتر اوکوست؛ این نام در برگردان فارسی معادل بهشت ماه یا لنگرگاه ماه ترجمه شده.
اولین قسمت از این مجموعه در تاریخ 7 جولای 2022 منتشر شد. اوکو چهره نامآشنای شبکههای تلویزیونی امریکاست؛ او علاوه بر تهیهکننده، فیلمنامه نویس «Moonhaven» است. اکثر اپیزودهای فصل نخست این شش قسمتی علمی تخیلی را ریجت ساویج کول و دانیل کرودی کارگردانی کردهاند. سریال در حوالی شهر دوبلین در ایرلند جنوبی تصویربرداری شده است. آیلت زورر، کادیم هاردیسون، دومینیک موناگان، آمارا کاران، اما مک دونالد، یازمین نیول، جو مانگانیلو، کلویی هریس، نینا بارکر فرانسیس، هوجی فورتونا و الین تان از جمله هنرپیشههای شناخته شده «Moonhaven» هستند.
مون هاون از چه قرار است؟!
حدود صد سال از زمان اکنون فاصله داریم. زمین روزهای نکبتباری را سپری میکند. جنگ و کمبود منابع طبیعی، حیات زمین را به مخاطره انداخته؛ همزمان چند سالی است که قسمتی از سطح کره ماه با مدیریت یک هوش مصنوعی به نام آیو، برای سکونت عدهای از زمینیان مناسب سازی شده. بلا سوئی، نظامی سابق و خلبان سفینهای است که در مسیر زمین-ماه در رفت و آمد است. جدیدترین ماموریت بلا، انتقال خانم سفیر و محافظش تام به ماه است. خانم ایندیرا به عنوان سفیر از سوی هیات مدیره آیکان، ماموریت دارد تا فرآیند انتقال نخستین گروه از ساکنین ماه به زمین را به انجام برساند. پروژه انتقال اصطلاحا "پل" خوانده میشود. این زیست آزمایشی تحت سیطره آیو، قرار است از طریق پروژه پل، رفته رفته برای سیاره زمین و ساکنانش گسترش پیدا کند. اعمال و رفتار ساکنین ماه یا اصطلاحا ترولونها از طریق یک تراشه الکترونیکی که در پشت کمر افراد جاسازی شده، تحت نظارت آیو قرار دارد. شعار قلمروی تحت نظارت آیو، عبارت "آینده بهتر است" است.
همزمان با نزدیک شدن به اجرای پروژه پل، ناسازگاریهایی در برخی از ساکنین ماه پدیدار شده؛ عدهای ساز مخالفت با پل کوک کردهاند. تقارن زمانی یک قتل مشکوک با حضور بلا در مون هاون، ماموریت کوتاه او را طولانی میکند. مقتول خواهر بلاست؛ خواهری که بلا از وجود او در ماه بیاطلاع بوده. به منظور شناسایی قاتل، بلا توسط کارآگاه سارنو و همکارش بازداشت میشود. در ادامه تحقیقات مشخص میشود که بلا با یک شبکه قاچاق در زمین همکاری داشته است. سینگر ماده ارزشمندی است که در ماه یافت میشود؛ بلا در سفرهایی که به ماه داشته، سینگر را به صورت غیرقانونی به زمین قاچاق کرده است. هیات منصفه در جلسه رسیدگی به تخلفات بلا، رای به ادامه حضور او در مون هاون میدهد. کارآگاه سارنو مسئولیت اصلاح او را به عهده میگیرد. بلا با حضور در خانواده کارآگاه سارنو با رسم و رسومات عجیب مردم ماهنشین بیشتر آشنا میشود. یکی از عجیبترین قوانین مون هاون، اختفای نَسَب خونی است! کودکان در بدو تولد از پدر و مادر ژنتیکی خود جدا میشوند و در اختیار خانوادهای دیگر قرار میگیرند. لحظه مرگ والدین، دومین و آخرین دیدار آنها خواهد بود. آیو معتقد است اطلاع داشتن شهروندان ماه از نسبت خانوادگیشان باعث قبیلهگرایی و در ادامه جنگ خواهد شد؛ بنابراین هیچ شهروندی نباید از خانواده و اقوام خود اطلاعی داشته باشد و ... .
آینده بهتر است؟!
همه ما اخباری از تلاش برای یافتن ردی از حیات در دیگر سیارات منظومه شمسی را شنیدهایم. محتملترین گزینه مریخ است؛ به دلیل شباهتهای ساختاری که با زمین دارد. در مورد ماه تقریبا مطمئنیم که احتمال حیات در آن صفر است. اتمسفر ماه با ضخامتی بسیار نازک از گرد و غبار تشکیل شده؛ دمای روزها 134 و شبها منفی153 درجه است. قطعا بشر امروز ثانیهای در ماه توان زندگی نخواهد داشت. اما جالب است بدانید همین قمر لمیزرع زمین 3.5 تا 4 میلیارد سال قبل، از شرایط حیات اولیه برخوردار بوده. پس حیات در ماه، همان غیرممکنی است که غیرممکن نیست! بنابراین پیتر اوکو در خیالپردازی دست روی گزینه جذابی گذاشته است. قصه مون هاون، چیزی شبیه به اولین روزهای حضور انسان در زمین است؛ با این تفاوت که این انسان در ماه، دیگر بدوی نیست؛ به سطح قابل قبولی از علم و شعور و البته تجربه تاریخی مسلح است. تصمیمگیران زمین در دنیای مون هاون، سعی کردهاند با مرور تاریخ بشری، یک سبک زندگی فارغ از اشتباهات را به ساکنین ماه هدیه کنند. آنها حتی خدای ساکنین ماه را هم برایشان تعیین کردهاند؛ آیو! یک هوشمصنوعی که البته در سریال شمایلی از آن نمیبینیم تا بیشتر بر خدا بودن آن تاکید شود. جالب اینجاست که میل به پرستش دستساز آدمی، حتی در انسان مدرن هم سرکوب نمیشود! در قسمتی از سریال، بلو، دستیار نوجوان آرلو از او سوال میکند "چرا آیو از ما محافظت نمیکنه؟!"، در پاسخ میشنود: " آیو در حال یادگیریه، اونکه پدر و مادر ما نیست، مثل بچهمونه، البته فعلا"!
سریال Moonhaven پر از ارجاعات رمزآلود فلسفی و اعتقادی کهن است. حداقل تا پایان فصل یک نمیتوان موضع کارگردان را به قضاوت نشست؛ تا پایان فصل یک هیچ اطلاعاتی از شرایط زمین آن روزگار نداریم. با این حال به برخی نکات تامل برانگیز آن میتوان اندیشید. مون هاون یک باغ سرسبز و حاصلخیز است؛ اکثریت ساکنین آن از جرم دوری میکنن. یک گارد مخالف نیز نسبت به زمینیها وجود دارد؛ انگار ترولونها خود را از زمینیان برتر میدانند. فراموش نکنید اینها در واقع افرادی هستند که قسم یاد کردهاند در بازگشت به زمین، آنرا به مکان بهتری برای زمینیان تبدیل کنند! نکته جالبی که هوشمندانه توسط پیتر اوکو به تصویر کشیده شده، سکانس مربوط به تمایل ساکنین ماه نسبت به آگاهی یافتن از نسب خانوادگی است. همه ما از شجرهنامه یا تبارنامه شنیدهایم؛ در اروپا به Family tree مشهور است. در سریال مون هاون ترجمان تصویری زیبایی از درخت نسبت خانوادگی ارائه میشود. درختی که اتفاقا پس از تمایل مردم ماه برای آگاهی یافتن از نسبت خویشاوندی، شامل ممنوعیت میشود. در واقع آیو، یا به عبارت بهتر گردانندگان آیو، طرفدار "قطع رَحِم" هستند و آنرا باعث قبیلهگرایی منجر به جنگ و خونریزی میدانند!
پس از ممنوعیت نزدیکی به درخت تبارنامه، حالا با یک سرزمین سرسبز و یک درخت ممنوعه طرفیم؛ مختصاتی که ما را به یاد باغ عدن میاندازد. درختِ ممنوعه یا درختِ معرفتِ نیک و بد، یکی از دو درختی است که در داستانِ مربوط به باغ عدن در انجیل و داستانِ هبوطِ انسان در تورات از آنها یاد شده است. درختِ دیگر، درخت حیات است. درختی که بنا بر این روایت، انسان نباید از آن میخورد. حالا میوه ممنوع برای انسان در مون هاون، شناسایی تبار است.
جالبتر از همه، تواناییهایی است که بواسطه حضور آیو در اختیار اهالی مون هاون قرار گرفته؛ یکی از محصولات سرزمین تحت فرامانروایی آیو، قرص برایت است. قرصی که اندوه ناشی از فقدان عزیزان را برای انسان خنثی میکند. با مصرف این قرص، فرد میداند عزیزی را از دست داده، اما نسبت به آن اندوهگین نمیشود. مورد جالب بعدی، توانایی مشاهده ضمیر انسانها توسط ابزارهای خاصی برای اهالی ماه است؛ توانایی که امروز از آن به عنوان علوم غریبه یاد میکنیم.
شهوت، مورد دیگری است که در ماه اشاره کوتاهی به آن میشود؛ مایدی به عنوان رئیس شورای ماه، یک همجنسگراست؛ معاون خائن او ساندی نیز با یاغی زمینیها یعنی تام در ارتباط است؛ هیچ اشاره دیگری در مورد تمایلات غریزی ماهنشینان نمیشود. گویا دیگر اهالی این سرزمین که اتفاقا از تمام اقوام و ملل هم گلچین شدهاند، نسبت به هم خنثی هستند!
ساخته اوکو از لحاظ فنی اثر استانداردی است؛ سریال سراغ جلوههای ویژه عجیب و غریب نرفته و داستان بیشتر در دیالوگها جلو میرود. ضعف بزرگ اوکو در فصل اول، نیمهکاره رها کردن داستان است. حجم عزیمی از نشانهها و خرده داستانها در شش قسمت فصل نخست مطرح میشود که قوام نیافته به فصل دوم عودت داده میشود. متریال دراماتیک به اندازهای نیست که به طور شفاف بتوان موضع فیلمساز را تشخیص داد. باید منتظر فصل دوم و پیگیری شعار "آینده بهتر است" اهالی ماه نشست؛ همانها که سوگند یاد کردهاند تا با بازگشت به زمین، آنرا به جای بهتری برای ادامه حیات تبدیل کنند!
نقد فصل دوم سریال Moonhaven را از سایبر سینمای سایبربان دنبال کنید.