نگاهی به «آزمایش فیلادلفیا» در سینما
آزمایش یا پروژه فیلادلفیا، یکی از جذابترین روایاتی است که از اواخر دهه 1940 میلادی تاکنون، هرازگاهی رونق یافته و به محافل خبری راه مییابد. البته جذابیت این پروژه بیشتر مدیون خیال پردازانه بودن آن است تا صحت علمی، چرا که هیچ سند و مدرک محکمی تاکنون بر وقوع این حادثه صحه نگذاشته است. بررسیها نشان میدهد این روایات ساخته و پرداخته ذهن دو نفر به نامهای «کارل مردیت آلن» با نام مستعار «کارلوس میگول آلنده» و «موریس کی جسوپ» بوده است.
آلنده در سال 1956 میلادی، نخستین نامه از 50 نامه دست نویسش را برای موریس جسوپ - نویسنده و فضانورد- ارسال کرد. جسوپ یک سال قبل کتابی را بر پایه پژوهشهای شخصیاش با نام «در باب وسایل پرنده بدون سرنشین» منتشر کرد. آلنده در نامه خود، درک ساده جسوپ از نظریه میدان یکپارچه را که به اعتقادش تحت تاثیر دیدگاههای آلبرت اینشتین شکل گرفته بود مورد انتقاد قرار داد. نظریه میدان یکپارچه که هیچگاه از سوی اینشتین و دیگران ثابت نشد، تلاش دارد تا نیروهای گرانشی و الکترومغناطیس را در قالب یک میدان بنیادین با یکدیگر تلفیق کند.
آلنده برای اثبات چنین نظریهای، مشاهدات عینی خود از ناپدید شدن الدریج – ناوشکن اسکورت امریکایی- در سال 1943 میلادی را که از کشتی مجاور شاهدش بوده به جسوپ یادآوری میکند. نامه کارلوس آلنده به موریس جسوپ که حاوی توضیحاتی در مورد کاربرد کشفیات اینشتین توسط ارتش آمریکا و تلهپورت یک ناوشکن و کلیه خدمه با استفاده از آن بود، نخستین اطلاعات ثبت شده رسمی از آن اتفاق به شمار میرفت.
ظرف 13 سال از بروز آن اتفاق هیچ یک از خدمه الدریج یا کشتیهای مجاورش، اظهارنظری در مورد آن انجام نداده و ترجیح دادند سکوت پیشه کنند. بعد از این ادعاها، جسوپ با جدیت به بررسی ادعاهای آلنده پرداخت اما ناتوانی نویسنده نامه در اثبات فیزیکی ادعاهایش او را ناامید کرد. سال 1957 که این محقق درصدد کنار گذاشتن تحقیقاتش بود، دو تن از افسران دفتر تحقیقات نیروی دریایی آمریکا با او تماس برقرار کردند. براساس اطلاعاتی که توسط این دفتر منتشر گردید؛ تماس آن دو افسر با جسوپ به خاطر بسته عجیبی بوده که در سال 1956 دریافت کرده بودند. آن بسته حاوی کتاب UFO(یا اجسام پرنده ناشناخته) اثر جسوپ بود که دست نوشتههایی را در خود داشت. آن دست نوشتهها سعی داشتند با تکیه بر علم فیزیک، تکنولوژیهای فرازمینی را به پیشرفتهای صورت گرفته در نظریه میدان یکپارچه پیوند بدهند. آن یادداشتهای ناخوانا ظاهرا باید طوری به نظر میرسیدند که توسط افراد مختلف نوشته شدهاند(به اصطلاح فرازمینیها)، با این همه جسوپ بلافاصله تشخیص داد که نویسنده همه آنها فردی نیست جز کارلوس آلنده.
اما داستان چیست؟
هرگاه صحبت از پروژه رنگینکمان، یا آزمایش فیلادلفیا به میان میآید، نقل قول از دو آزمایش بیش از بقیه مورد توجه قرار میگیرد. اولی مربوط به تابستان 1943 در کارخانه کشتی سازی نیروی دریایی امریکا در فیلادلفیاست. جائی که ادعا شده، ناپدیدسازی کشتی با کمک میدانهای الکترومغناطیسی قدرتمند به حیطه آزمایش گذاشته شده است. مورد دوم مربوط به پاییز همان سال و ماه اکتبر است. ادعا شده ناو شکن یواساس الدریج برای لحظاتی از طریق تلهپورت، در زمان و مکان جابهجا شده است. البته در جزئیات روایات گوناگون تفاوتهایی وجود دارد.
فیلادلفیا به روایت تصویر
پروژه فیلادلفیا تاکنون دوبار مستقیما به عنوان بنمایه اصلی تولید فیلم مورد استفاده قرار گرفته است. سال 1984 فیلم سینمایی The Philadelphia Experiment به کارگردانی استوارت رافیل برای نخستین بار به این ماجرا پرداخت. به جرات میتوان ادعا کرد تولید این فیلم، شاخ و برگ بسیاری به داغ شدن موضوع پروژه فیلادلفیا میان عوام داشت و جلوههای ویژه بصری مناسب فیلم، البته در نسخه اصلاحی، تا سالها در ذهن تماشاگران باقی ماند. مایکل پار و نانسی الن، ستارگان نسخه اول این فیلم بودند.
اما سال 2012، پل زیلر کانادایی، یک نسخه تلویزیونی از این داستان تولید کرد. پل زیلر، نویسنده، تهیهکننده و کارگردان کانادایی است. او فارغالتحصیل فیلمسازی از دانشگاه نیویورک در سال 1980 میلادی است. زیلر به ساخت فیلم و سریالهای تلویزیونی با بودجه اندک شهره است و در استودیوهای فیلمسازی در کانادا فعالیت میکند. آخرین ساخته او Jingle Around the Clock نیز یک تلهفیلم است.
در The Philadelphia Experiment نسخه 2012 که بعضا با پسوند بازگشت نیز شناخته میشود، داستان از جائی روایت میشود که وزارت دفاع امریکا در حال تکمیل پروژه رنگینکمان است و به موفقیتهایی نیز دست یافته است. در حین یکی از آزمایشات، وقتی ژنراتور به بازه خاصی از میدان الکترومغناطیسی میرسد، کشتی الدریج که سالها قبل ناپدید شده بود، در فیلادلفیا ظاهر میشود. ازمیان خدمه کشتی نیز تنها یک افسر نیروی دریایی امریکا جان سالم به در برده و بقیه افراد به دلیل گرمای ناشی از میدان الکتریکی میان قطعات فلزی کشتی فرو رفتهاند. سیستمهای امنیتی امریکا به دنبال نابودی کشتی و تنها بازمانده آن، کاپیتان گاردنر هستند. نوه کاپیتان با نام مولی، که از مشاهده پدربزرگ جوان و از سفر زمان بازگشتهاش هیجان زده شده مانع این کار میشود و... .
در مجموع هر دو فیلم ساخته شده از پروژه فیلادلفیا، همانند اصل ماجرا، پر از حفرههای دراماتیک و علمی هستند و بیشتر جنبه سرگرمی به خود گرفتهاند. نکته مثبت موجود در نسخه 2012، نپرداختن به حواشی و ورود سریع به داستان است. هر چند که صرفه جویی بیش از حد، کیفیت جلوههای ویژه اثر را بسیار تنزل داده است. حالا و پس از گذشت 80 سال از داستان یا افسانه آزمایش فیلادلفیا، بعید نیست که هالیوود به فکر ساخت نسخه سوم، البته تمام و کمالتر از گذشته بیافتد. روایتی که به شرط ساخت باکیفیت، پتانسیل کسب اسکار را خواهد داشت.