ناتوی سایبری؛ راهبرد جنگ سرد سایبری یا بازدارندگی؟
مقدمه
به گزارش کارگروه حملات سایبری سایبربان؛ جنگهای سایبری، در این عصر، صرفنظر از تأثیر مستقیم مسائل سیاسی چون انتخابات، قوانین سنتی جنگهای مسلحانه را نیز بیاعتبار کردهاند.
اینک امکان تشکیل ناتوی سایبری در غرب و جوامع همسو با سیاستهای این کشورها، پرسشی است که ذهن بسیاری از متخصصان روابط بینالملل و امنیت را به خود سرگرم کرده است. بیشک ایجاد هماهنگی و یکسانسازی سیاستهای کلان سایبری کشورهای هدف، همچون پدید آوردن ناتوی نظامی، بسیار دشوار و زمانبر خواهند بود. امری که در دوران جنگ سرد، با شکلگیری جنبشهای کمونیستی در شرق اروپا و احساس خطر غربیها، تسهیل شد.
زمینههای طرح موضوع
بعد از حمله گسترده باج افزاری در سال 2017، مجدداً صحبتهایی درباره لزوم اجماع جهانی برای تصویب یک قانون بینالمللی در عرصه جنگ سایبری و معاهدهای چون ژنو سایبری، مطرح شد. مثلاً برد اسمیت (Brad Smith)، مدیر ارشد حقوقی مایکروسافت، در گفتگوی اخیر خود از جامعه جهانی درخواست کرد تا برای ایجاد کنوانسیون ژنو دیجیتال در راستای مقابله با تهدیدات جهان سایبری اجتماع کنند؛ اما در این میان، کشورهایی نظیر روسیه و چین، چالشهایی برای آمریکا، بهعنوان سردمدار طرح ژنو سایبری، با این کشور همراهی نکردند.
آمریکا تصمیم داشت برای رسیدن به قدرت بلامنازع سایبری، در وهله اول کشورها را مجاب کند که مفهوم جنگ سایبری را به رسمیت شناخته و بپذیرند که این نوع جنگ، هزینههای نهتنها کمتر، بلکه گاهی بیشتر از یک نبرد سنتی نظامی دارند. در این زمینه، اندیشمندان غربی، هرکدام نظریاتی در تعریف جنگ سایبری ارائه دادند، اما آمریکا به دنبال این بود که بتواند اذهان را به سمتی سوق دهد که همگی درک مشتری از جنگ سایبری داشته باشد؛ اما همراهی نکردن برخی کشورها، سبب شد موج رسانهای لزوم تصویب قانون ژنو سایبری، با شکست مواجه شود و گفتگوهای آن در سازمان ملل نیز متوقف گردد.
بعد از توقف گفتگوهای ژنو سایبری، مسئله ناتوی سایبری طرح شد. این موضوع، برای اولین بار از سوی نتانیاهو در سال 2015، بیان شد. اخیراً برخی افراد مانند توماس هندریک ایلوس، رئیسجمهور استونی روی این سوژه تأکید کردند. ناتوی سایبری به این معناست که سازمانی برای پاسخگویی به حملات سایبری همانند ناتو تشکیل شود که گزینههای نظامی و سایبری را برای این پاسخگویی، در اختیار داشته باشد. موضع ناتوی سایبری، بیشتر مورد حمایت اروپا، آمریکا و اسراییل است. وی برای لزوم ایجاد ناتوی سایبری دلایل زیر را برمیشمرد:
واکنش به جرائم سایبری، باید در مقیاس بینالملل قابلاجرا باشد و هنجارهای طیف وسیعی از فعالیتهای فضای دیجیتال، یعنی شیوهنامه استفاده از شبکههای اجتماعی تا نگهبانی از زیرساختهای حیاتی چون: شبکههای برقرسانی و سدهای بزرگ را در برگیرد. بهزعم بسیاری از کارشناسان اروپایی، شرایط کنونی حاکم بر جهان، با دوران جنگ سرد و هنگام تشکیل ناتو بهمنظور مقابله با تهدیدات شوروی، تشابه بسیاری دارد.
با وجود تمهیدات اندیشیده شده از سوی مقامات ارشد اروپا در زمینه تقویت دفاع سایبری این قاره، تجربه تاریخی نشان میدهد که تهدیدات موجود برای لیبرال دموکراسی اروپایی، در عصر دیجیتال نیز تداوم خواهند یافت.
بهعلاوه برخی خبرگزاریها مانند CNN، در تلاشاند تا از ایده فوق پشتیبانی رسانهای انجام دهند. این خبرگزاری دولت کشور خود را بهعنوان رهبر در هدایت جامعه جهانی در برابر حملات سایبری میداند و نیاز به ایجاد سازمانی همانند ناتو در قالب امنیت سایبری را خاطرنشان کرد. خبرگزاری فوق، بهتازگی مطلبی در این خصوص منتشر کرد و دلیل عمده نیاز به ناتوی سایبری را گسترده بودن مقیاس حملات سایبری و نیاز به همکاری بینالمللی برای مقابله با آنها دانست. این خبرگزاری نوشت: «ازآنجاییکه اغلب حملات- بهویژه باج افزاری- خارج از خاک ایالاتمتحده عمل میکنند امکان شناسایی مجرمان سایبری بهتنهایی وجود نداشته و آنها راه گریز خود در برابر مقامات داخلی باقی نمیگذارند. حتی با بهترین همکاری سازمان انتظامی بینالمللی، تعداد اندکی از مجرمان شناسایی شدند. درنتیجه امریکا باید با رهبری یک ائتلاف بینالمللی از شرکای خود، یاریرسانی کند.»
به نظر ما زمینههای طرح موضوع ناتوی سایبری موارد زیر است و درنهایت به جمعبندی و تحلیل مسئله خواهیم پرداخت.
برای فهم بهتر مسئله، ابتدا باید انگیزه تشکیل ناتو را درک و ویژگیها آن را موردتوجه قرار داد. فلسفه تشکیل ناتو در ابتدا و به ادعای بانیان اصلی آن، ایجاد قدرتی برای دفاع جمعی از اعضا بود. هر روزی که از تشکیل این سازمان میگذشت، اعضای اصلی تشکیل دهنده آن، مجبور میشدند تغییراتی اساسی را در ساختار آن صورت دهند تا بتوانند خود را در برابر تهدیدات دنیای روز، مقاومتر کنند. شاید در ابتدای تشکیل ناتو در سال 1949 میلادی، کمتر کسی گمان میکرد روند تحولات جهانی به سمتی پیش برود که دیگر تسلیحات پیشرفته در قله دلمشغولیهای سران ناتو قرار نگیرد و این تسلیحات، جای خود را به سلاحهای سایبری و جنگهای مدرن نسل جدید بدهند. ویژگیهای اصلی ناتو عبارتاند از:
دفاع جمعی اعضا: بر اساس ماده 5 ناتو مبنی بر دفاع جمعی- در صورت حمله به یک کشور عضو، تمامی کشورهای دیگر نیز مورد تهاجم تلقی میشوند. درصورتیکه دولتهای سرکش همچنان به مجرمان سایبری پناه میدهند، این اصل اقدامات اجرایی را از طریق دیپلماتیک، تجارت و سایر جنبههای بینالمللی با بالاترین تأثیر، تضمین میکند.
دولتهای عضو، باید همواره به دنبال دفاع و آمادگی دفاعی بوده و توانمندیهای خود را به اشتراک بگذارند.
دلایل احتمالی مطرح کردن موضوع ناتوی سایبری
1. حمله سایبری، مانند حمله نظامی است، چه بساتر وخیمتر: درنتیجه با انتقال مفاهیم و تسلیحات نظامی به فضای سایبری، همان دلایلی که برای ایجاد پیمان ناتو وجود داشت، هماکنون نیز وجود دارد. چندی پیش یکی از مقامات ناتو اعلام کرد حمله سایبری برای اختلال در نیروی هوایی، شدیدتر از یک حمله نظامی است. حتی برخی سران غربی، شدت حملات سایبری را حتی بهمراتب مخربتر از حمله هستهای و موشکی میدانند. از سوی دیگر باید در نظر داشت کشورهای عضو ناتو بهویژه آمریکا، قلمروی سایبری را تحت عنوان قلمروی جنگی به رسمیت میشناسند و معتقدند یک حمله سایبری، میتواند با واکنش جمعی اعضای ناتو روبهرو گردد و این پاسخ میتواند نظامی، دیپلماتیک یا سایبری باشد. درنتیجه، سازمانی مانند سازمان ناتو در حوزه سایبری باید تشکیل شود تا بتواند در مواقع موردنیاز، پاسخ شایسته و مناسب را به حملات سایبری بدهد.
2. تهدیدات روسیه: کشورهای اروپایی، خصوصاً اروپای شرقی و آمریکا، همواره تهدیدات هیبریدی روسیه را خطری برای دموکراسی خود میدانند. آنها بر این باورند که روسیه با استفاده از شبکههای اجتماعی و رسانههای دولتی خود و همچنین توان جنگ سایبری، در حوزه ادراکی و سایبری، تأثیرات منفی روی جوامع، زیرساختها بهخصوص زیرساختهای سیاسی مثل انتخابات میگذارد. با توجه به اینکه یکی از انگیزههای تشکیل ناتو، مقابله با تهدیدات روسیه بود، امروزه نیز همین تهدید در قلمروی سایبری وجود دارد.
3. لزوم اشتراکگذاری روشها و توانمندی دفاع سایبری و گسترده بودن تهدیدات: درحالیکه حمله واناکرای - با تأثیر بر بیش از 150 کشور و اخلال در واحدهای حیاتی در اقتصاد جهان- میتوانست تأثیر بیشتر بگذارد، احتمال اقدام به حملهای با ابعادی بزرگتر را فراهم میکند. از سوی دیگر اتحادیههای صنعتی برای مقابله به چنین حملاتی هنوز نیازمند تغییرات قابلتوجهی هستند. دولت امریکا مشتاق به ترغیب شهروندان و دولتها در سراسر دنیا به دفاع در برابر چنین تهدیداتی است. درنتیجه دولتهای سراسر دنیا باید همواره به دنبال دفاع سایبری بوده و آن را با کسبوکارهای خصوصی بهعنوان خدمات پرداختی به اشتراک بگذارند.
4. مشکل انتساب حملات و انکار: یکی از دلایلی که موجب طرح ژنو سایبری و سپس ناتوی سایبری شد، دشوار بودن انتساب حملات سایبری به عاملان آنها بود. از سوی دیگر کسانی که متهم به حملات سایبری میشدند، به دلیل فقدان شواهد کافی، به انکار دست میزدند؛ بنابراین، سران ناتو در اجلاس سایکان 2017، این نکته را اعلام کردند که داشتن قرائن عقلی، برای انتساب یک حمله به عامل آن، کفایت میکند. درنهایت میتوان گفت، ایده ناتوی سایبری، بهعنوان راهی برای مقابله حملات سایبری در گستره جهانی مطرح شد که در این حملات، عاملان، قابلتشخیص نبوده و نیاز است تا یک سازمان بینالمللی در این زمینه، عهدهدار تشخیص و مقابله با حملات یادشده گردد. شایانذکر است در اجلاس سایکان ناتو، موضوع تأسیس یک سازمان بینالمللی- همانند آنچه ذکر شد- مطرح گردید.
5.سوءاستفاده برخی کشورها از فضای سایبری برای راهاندازی جنگهای نامتقارن: آمریکا، بر این باور است تعدادی از کشورها از نبود قانون در فضای سایبری، سو استفاده کرده، جنگهای نامتقارن در حوزه سایبری را به راه انداخته و از توان سایبری خود برای پیشبرد اهداف نظامی و راهبردی بهره میگیرند؛ بنابراین، سازمانی مانند ناتو باید ایجاد شود تا بتواند هر آنچه را که تهدید نامتقارن سایبری برای کشورهای عضو است، تشخیص داده و به مقابله با آنها بپردازد.
7. تشابه دوران فعلی به جنگ سرد: بیشک جهان، امروز نظارهگر جنگ سرد تازهای در بستر فضای مجازی است و این بار، امکان بازنده شدن اروپا و آمریکا، بسیار محتملتر از گذشته است. در این میان، کشورهایی نظیر آمریکا نیاز به ایجاد سازمانی ناتو را برای مقابله با افزایش تسلیحات سایبری در ایران، روسیه، کره شمالی و چین، حس کردهاند؛ بنابراین وجود ناتوی سایبری میتوانند پاسخی برای ارتقای توان تسلیحاتی در نبرد دیجیتال باشد.
تحلیل و جمعبندی
به نظر میرسد، آمریکا بعد از شکست در زمینه تصویب ژنو سایبری-البته بهصورت موقت- تلاش میکند با طرح مسائلی همچون ناتوی سایبری، مشکلات فضای سایبری مانند دشواری انتساب حملات، نبود قدرت دفاع کافی و انکار حملات را مرتفع کند. آمریکا، برای مجاب کردن کشورها به لزوم تصویب قانون بینالمللی سایبری، با چالشهایی از سوی روسیه و چین مواجه میشد؛ بنابراین ایالاتمتحده نیاز دید تا ایده جایگزین یعنی ناتوی سایبری را در کشورهایی مطرح کند که اقناع آنها آسانتر و سادهتر است. در این میان، کشورهای اروپایی که غالباً روسیه را تهدیدی برای خود میبینند، گزینه مناسبی به نظر میرسید.
اما آیا سوژه ناتوی سایبری در آینده، عملی خواهد شد یا خیر، موضوعی است که در طولانیمدت، مشخص میشود. در این زمینه، اگر آمریکا بتواند اعضای ناتو را نسبت به این مسئله اقناع کند، اسرائیل نیز به این پیمان سایبری خواهد پیوست؛ اما این بار، پیمان جدید ناتو، تنها برای مقابله با تهدیدات روسیه نخواهد بود، بلکه ایران، کره شمالی و چین را نیز شامل میشود.
در صورت تشکیل ناتوی سایبری، آیا این سازمان، از پشتوانه قانونی مناسب برای پاسخگویی و عملیاتی کردن اهداف، برخوردار خواهد بود؟
به نظر میرسد، نبود قانون جامع در حوزه جنگ سایبری، یکی از خلأهایی است که در صورت ایجاد ناتوی سایبری، میتواند آن را زیر سؤال ببرد. به همین دلیل، از مدتها قبل، کشورهای عضو ناتو تلاش کردهاند به طرح دکترین موردنیاز در موضوع حقوق بینالملل سایبری، بپردازند تا بلکه شکافهای آینده را از بین ببرند. درنتیجه ایجاد ناتوی سایبری، حتی بدون وجود قانونی همچون ژنو، تهدیدی بزرگ محسوب میشود؛ زیرا این کشورها بر اساس اصول خود به تدوین قوانینی خواهند پرداخت که آنها را در اجرای پاسخگویی جمعی به حملات سایبری، توانمند سازد. در این فرض، حتی موانعی که بر سر راه ژنو سایبری- همچون روسیه- قرار داشت، نیز وجود ندارد. همچنین ایجاد ناتوی سایبری، میتواند نقطه عطفی در حقوق بینالملل سایبری و استفاده از توان نظامی برای پاسخگویی به حملات سایبری باشد.