طلای داغی که بخار شد
به گزارش کارگروه بینالملل سایبربان؛ بالاخره پس از تعللهای فراوان توسط نهادهای مسئول در کشور، این بار گوگل و کارکنان آن، آستین همت را بالا زده و تکلیف تلگرام طلایی و هاتگرام را برای همیشه روشن کردند. البته از چند روز پیش، اختلالات گسترده در این دو پوسته تلگرام آغاز شد و درنهایت از یک الی دو شب گذشته، توسعهدهندگان اندروید، درنهایت اقدام به حذف خودکار این نرمافزار، از گوشیهایی کردند که از سیستمعامل اندروید بهره میبردند.
بهعبارتدیگر، این دو پیامرسان، دیگر در گوشیهای ایرانی فعال نیستند و تنها راه دسترسی مردم به تلگرام، وصل مجدد نسخه اصلی پیامرسان و بهرهگیری از فیلتر شکن است. موضوعی که قطعاً تهدید زا خواهد بود و باید پسازاین، منتظر شنیدن اخبار سرقت متعدد اطلاعات از تلفنهای همراه و نقض حریم خصوصی مردم باشیم.
در اینجا چند سؤال اساسی مطرح میشود که امید است متولیان امر، از جمله وزارت ارتباطات و در رأس همه آنها، شورای عالی فضای مجازی، پاسخ قانعکنندهای برای این موضوع داشته باشند.
- چه کسی پاسخ گوی میلیاردها تومان هزینهای است که بهپای طلاگرام ریخته شد؟
البته آمار دقیقی از میزان هزینهای که با حمایت وزارت ارتباطات و سایر نهادهای ذیربط به دو پوسته تلگرام تعلق گرفت وجود ندارد، اما برخی شنیدهها، حکایت از میلیاردها تومان هزینهای میکنند که در شرایط کنونی اقتصادی کشور، به این دو پیامرسان بهظاهر ایرانی اختصاص داده شده است. شاید اصلیترین سؤال این باشد که منبع تأمین این هزینه کجاست و هماکنون که عملاً این دو پوسته پیامرسان از کار افتادهاند، چه کسی پاسخ نابودی این حجم کلان از سرمایه ملی را میدهد؟
- شورای عالی فضای مجازی، چه پاسخی برای مجوزهایی خواهد داشت که تاکنون به این دو پیامرسان داده است؟
نکته عیان و مشخص، این است که این دو پیامرسان یا اصطلاحاً، پوسته تلگرام، با مجوز نهادهای رسمی کشور فعالیت میکنند و چندین بار نیز موفق به اخذ مجوز ادامه فعالیت شدند. بهبیاندیگر، هر بار توانستند با ادعاهای مختلف، مسئولان کشور، ازجمله شورای عالی فضای مجازی را قانع کنند و مجدداً با همان حالت قبلی، به کار خود ادامه دهند.
این ادعا که بهزودی هاتگرام و طلاگرام بومی خواهند شد نیز درنهایت رنگ حقیقت به خود نگرفت و این دو پیامرسان بهصورت اجباری، مجبور به خداحافظی با گوشیهای مردم شدند. شورای عالی فضای مجازی، بهعنوان عالیترین نهاد کشور در زمینه اداره امور فضای مجازی، باید بهعنوان مسئول اصلی این ماجرا، به عرصه پاسخگویی وارد شود و به این سؤال پاسخ دهد که چرا اجازه گسیل این حجم کلان از سرمایه را به سمت دو پوسته فرعی تلگرام داده است؛ سرمایهای که میتوانست در اختیار پیامرسانهای ایرانی دیگر قرار بگیرد و سبب رشد و توسعه آنها شود.
- وزارت ارتباطات و پیامرسانهایی که بخار شدند
بعد از شورای عالی فضای مجازی، یکی دیگر از نهادهایی که باید در این زمینه پاسخگوی مردم و اذهان عمومی باشد، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و در رأس آن، شخص وزیر ارتباطات خواهد بود. این وزارتخانه، بهعنوان بازوی اجرایی شورای عالی فضای مجازی و همچنین دولت در زمینه فضای مجازی کشور، نقش بسزایی در حمایت از طلاگرام و هاتگرام داشته است و همین حمایتها، سبب شد تا طلاگرام و هاتگرام، تاکنون سر پا باقی بمانند.
یکی از نکات قابل تأمل در این موضوع، قانونشکنی و نقض قانونی است که وزارت ارتباطات، در زمینه تلگرام مرتکب شده است. بر اساس قانونی که قوه قضاییه در زمینه مقابله با تهدیدات تلگرام و البته با هماهنگی با شورای عالی فضای مجازی منتشر کرده است، فعالیت تلگرام و هرگونه نسخه فرعی آن در کشور ممنوع است و البته باید با فیلترشکن ها نیز برخوردهای مناسبی صورت بپذیرد. این نکته مسجل و قطعی است که وزارت ارتباطات، با عدم ساماندهی صحیح فیلترشکن ها و همچنین حمایت از تلگرام طلایی و هاتگرام، مرتکب تخلف شده است و باید در این زمینه، پاسخ گوی قانون باشد.
از سوی دیگر، به باور برخی کارشناسان، سیل صعودی استفاده از پیامرسانهای داخلی که با آمدن تلگرام طلایی و هاتگرام، متوقف و نزولی گشت، سبب شد که پیامرسانهای داخلی نیز نتوانند بهواسطه حضور این دو پوسته فرعی، جان بگیرند و از استقبال مردمی برخوردار شوند. حال این سؤال مطرح میشود که در صورت تصمیم سران کشور مبنی بر فیلتر کردن مواردی نظر اینستاگرام و با توجه به تجربه مشابهی که در مورد تلگرام طلایی داریم، آیا مجدداً وزارت ارتباطات، به سمت طلایی سازی اینستاگرام نیز خواهد رفت یا خیر؟
- مردم کجا خواهند رفت؟
با توجه به رویدادی که هماکنون پیش آمده است، قطعاً مردم نیاز دارند تا چیزی را جایگزین تلگرام طلایی و هاتگرامی کنند که تاکنون در گوشیهای تلفن همراهشان فعال بوده است و این موضوع، لااقل مانع از بهرهبرداری آنها از فیلترشکن ها میشد. حال با توجه به مسدود شدن این دو پوسته از جانب اندروید، مردم به سمت نسخه اصلی تلگرام و فیلتر شکنها هجوم خواهند برد؛ تلگرامی که حرف و حدیثهایی مبنی بر احتمال انتشار نسخه ضد فیلتر آن تا هفتههای آینده، به گوش میرسد.
از سوی دیگر، بهرهگیری عمومی از فیلترشکن ها، قطعاً بر مشکلات امنیتی و نقض حریم خصوصی در کشور، دامن خواهد زد و بار بر دوش مسئولان و متولیان امنیت را، سنگینتر از گذشته میکند. بنا بر احتمالات، در آینده نزدیک، شاهد حجم کثیری از پروندههایی در قوه قضائیه خواهیم بود که فاقد متهم است و تنها شاکیان، باید پلههای قوه قضائیه را به امید رسیدگی به پروندههایشان، بالا و پایین بروند.
شاید بتوان از فرصت پیشآمده، بهعنوان آخرین راهکار به جهت تقویت پیامرسانهای داخلی یاد کرد. گرچه انجام این کار، با دشواریهای فراوانی همراه است، اما دستیافتنی است. هماکنون، کشور با چندین و چند پیامرسان بیجان داخلی مواجه است و مردمی که بین استفاده از این پیامرسانها یا تلگرام به همراه فیلتر شکن، مردد ماندهاند.
- سرنوشت پیامرسانهای ایرانی چه میشود؟
همانطور که در بخش قبلی نیز بیان شد، فرصت پیشآمده را شاید بتوان آخرین زمان برای تقویت فوری پیامرسانهای داخلی و سوق دادن مردم به سمت استفاده از آنها قلمداد کرد. در شرایط کنونی، متأسفانه هیچکدام از پیامرسانها، ظرفیت پاسخگویی به نیازهای مردم را ندارند و با عدم تخصیص حمایتهای صحیح به این پیامرسانها،عملا پیام رسان بومی قابل اتکا نداریم.
بهبیاندیگر، اگر نهادهای متولی، خصوصاً وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، در این زمینه، مهارت لازم به خرج ندهد، قطعاً این سیل سرگردان، مجدداً به سد تلگرام روانه خواهد شد. البته در این بین، اینستاگرام نیز بیمنفعت نمیماند و بخشی از کاربران به سمت آن هجوم میبرند که با توجه به آسیبهای عیان اینستاگرام، کنترل حواشی آن، مسلماً دشوار خواهد بود.
- آیا سرنوشت مشابهی در انتظار سایر برنامههای کرک شده ایرانی است؟
فارغ از همه مسائلی که تاکنون مطرح شد، اقدام اخیر گوگل و سیستمعامل اندروید در حذف پیامرسانهای تلگرام طلایی و هاتگرام از گوشیهای ایرانی، نقض حریم خصوصی مردم است و این اقدام میتواند بخشی از تحریمهای سایبری باشد که تاکنون علیه مردم ایران، اجرایی شده است.
سؤال مهمی که در اینجا مطرح میشود، این است که بنا به دلایل مختلف، ما مجبور به بهرهبرداری از نرمافزارها و سیستمعاملهایی هستیم که نسخه اصلی نیستند و نوعی کپی از آن محسوب میشوند. در صورت تداوم اقدام آمریکاییها، ما با چالشهای متعددی در بخشهای مختلف کشور، ازجمله صنعتی و دولتی مواجه هستیم که در تجهیزات خود، بهعنوانمثال از نسخههای کپی شده ویندوز بهره میبرند. چگونگی حل این چالش احتمالی، قطعاً معمایی از اذهان عمومی است که انتظار پاسخگویی در این زمینه، از مسئولین مربوطه وجود دارد.