شروع عصر بومی های دیجیتال
به گزارش کارگروه فناوری اطلاعات سایبربان؛ از زمان به وجود آمدن رایانه و اولین بدافزارهای فضای سایبری، ساختار حملات و سیستمها در حال پیچیدهتر شدن هستند. در حالی که متخصصان امنیت سایبری به صورت پیوسته در تلاش هستند تا راهکارهای نوینی را به وجود آورند؛ اما همواره یک گام از هکرها عقبتر بوده و حتی پیشرفتهترین سامانهها نیز به سرعت هک میشوند. از طرفی مدتی است که بسیاری از کشورها و شرکتهای بزرگ بیان میکنند، از کمبود نیروی متخصص در حوزه امنیت سایبری رنج میبرند. با وجود این به نظر میرسد این شرایط در چند سال آینده با ورود بومیهای دیجیتال شکل تازهای به خود بگیرد.
تولد بومیان دیجیتال
بسیاری از کارشناسان حوزههای مختلف معتقدند باید از کودکانی که در نسل بعد به دنیا میآیند به عنوان بومیان دیجیتال یاد کرد؛ زیرا از همان لحظات اولیه زندگی خود به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با تجهیزات دیجیتال تعامل داشته و به صورت کلی در میانهی عصر دیجیتال متولد شدهاند. این افراد از همان دوران خردسالی از مهارتهای سایبری بالایی برخوردار هستند و به سادگی میتوانند برنامهای پیچیده را توسعه داده یا دادهها را دستکاری کنند.
به طور کلی هر نسل جدیدی که روی کار میآید، تواناییهای گستردهتری را با خود به همراه دارد و نمونههایی از مسئلهی بالا را میتوان هماکنون نیز مشاهده کرد. برای مثال میتوانیم در محیط پیرامون مشاهده کنیم که 2 کودک 5 یا 6 ساله که حتی هنوز به مدرسه هم نمیروند، برای اتصال تلفنهای هوشمند به یکدیگر و انجام گروهی بازی کانتر، این کار را به سادگی انجام میدهند. این در حالی است که برای بسیاری از افراد نسلهای گذشته که با اینترنتهای dial-up سر و کار دارند، این فرآیند همچنان بسیار پیچیده است. از طرفی این کودکان به راحتی هر چه تمامتر از سنین 2 یا 3 سالگی به کار با رابط تلفن هوشمند میپردازند.
برای بیان نمونههایی دیگر میتوان به اجلاس توسعهدهندگان اپل (WWDC) اشاره کرد که در سال 2018 بیان شد، کوچکترین برنامهنویس حاضر در این اجلاس حدود 9 سال سن دارد. از طرفی در زمان برگزاری رقابتی در اجلاس دفکان 2018 (Def Con)، حدود 40 کودک 8 تا 14 ساله موفق شدند تنها در 10 دقیقه زیرساختهای انتخابات آمریکا را هک کنند.
شمشیری 2 لبه به نام کودکان دیجیتال
با توجه به مسائل یاد شده بومیان دیجیتال را میتوان نوعی شمشیر 2 لبه در نظر گرفت؛ زیرا میتوان کودکان را از همان بچگی آموزش داد و تشویق کرد تا با فعالیت در حوزههای فناوری و امنیت سایبری، علاوه بر تقویت امنیت اجتماعی و ملی، کمبود نیروی متخصص را تا حد زیادی جبران کنند. در مقابل اگر به درستی این افراد هدایت نشوند، نه تنها با دانش کم خود نسبت به مسائل حفظ حریم خصوصی و امنیت سایبری، خود و دیگران را به خطر میاندازند، بلکه حتی ممکن است مشابه مثال یاد شده از همان کودکی به زیرساختهای حیاتی حمله کنند.
مسئله یاد شده زمانی جدیتر میشود که تعدادی از کارشناسان معتقدند، پیچیدهتر شدن سیستمها، دفاع از آنها را سختتر کرده و باید معماری سادهتری برای ایجاد آنها در نظر گرفته شود.
لزوم آموزش به کودکان دیجیتال
با توجه به مسئلهی مذکور بسیاری از کشورها و شرکتهای مختلف راهکارهای گوناگونی را برای پرورش کودکان پیادهسازی کردهاند. برای مثال کشور استرالیا چند سال قبل اعلام کرد قصد دارد در مدارس به کودکان 7 سال به بالا، برنامهنویسی و مسائل سایبری را آموزش دهد و برای این کار درسهای تاریخ و جغرافی را حذف میکند.
به علاوه اسباببازیها و سرگرمیهای ویدئویی مختلفی نیز تاکنون با هدف آموزش برنامهنویسی به کودکان تولید و به بازار عرضه شده است.
از طرفی در تعدادی از مدارس شبکههایی اجتماعی مخصوص کودکان راهاندازی شدهاند تا علاوه بر مدیریت بهتر روی کودکان، آنها را با شیوهی رفتاری درست در این رسانههای مجازی آشنا کنند.
با وجود این باید توجه داشت که آموزش تنها به کودکان کافی نیست و باید روی نحوهی و مدت زمان استفاده نیز نظارت صورت گیرد؛ زیرا ممکن است سلامتی آنها را نیز به خطر بیندازد. برای مثال دولت انگلیس در گذشته اعلام کرده بود، کودکان این کشور در استفاده از نوشت ابزارهایی مانند خودکار مشکل دارند؛ زیرا بیشازحد به صفحات لمسی دستگاههای هوشمند وابسته شدهاند. مقامات ژاپن نیز مدتی قبل، دلیل نسبتاً مشابهی را برای کاهش بینایی کودکان این کشور اعلام کردند.
در عصر حاضر روزبهروز حملات سایبری بیشتر و پیچیدهتر میشوند؛ بنابراین به نظر میرسد کشورهایی که روی آموزش سواد دیجیتالی به کودکان سرمایهگذاری میکنند، علاوه بر جبران نیروی متخصص به شیوهای مؤثرتر میتوانند در برابر حملات گوناگون مقاومت کنند. از طرفی پرورش مناسب بومیان دیجیتال باعث خواهد شد تا مدیریت فضای مجازی سادهتر شود.