شاخصهای حیاتی شهرهای هوشمند
به گزارش واحد فناوری اطلاعات سایبربان؛ شهر هوشمند شهری نوآور است که از فناوری اطلاعات و ارتباطات و وسایل دیگر استفاده بهینه میکند تا کیفیت زندگی، کارایی عملیات شهری و خدمات بهعلاوه رقابتپذیری را ارتقا دهد درحالیکه سازگاری و مطابقت با نیازهای نسلهای کنونی و آتی را با توجه به جنبههای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی تضمین میکند.
شاید بهعبارتدیگر شهر هوشمند به شهری گفته شود که دارای مؤلفههای هوشمند شامل اقتصاد هوشمند، ترابری هوشمند، محیطزیست هوشمند، شهروندان هوشمند، سبک زندگی هوشمند و مدیریت اداری هوشمند باشد.
شهر هوشمند پدیدهای محلی و مختص به یک استان نیست بلکه جنبشی ملی با رویکرد جهانی و دستاوردهایی جهانشمول است.
ازجمله شناختهشدهترین شهرهای هوشمند میتوان به سونگدو و بوسان (کره جنوبی)، وین (اتریش)، نیویورک (آمریکا)، توکیو (ژاپن)، سیدنی (استرالیا)، فرانکفورت (آلمان)، لندن (انگلستان)، بارسلونا (اسپانیا)، آمستردام و کوپنهاگن (هلند) و میلان (ایتالیا) اشاره نمود.
شهر هوشمند میتواند در صورت اجرای صحیح، شرایط یک زندگی آسوده را برای شهروندان به ارمغان آورد. ولی به وجود آمدن چنین شرایطی نیازمند آن است که ابتدا زوایای متنوع شهر موردنظر را بهخوبی شناخت.
در ایران نیز طبق آخرین تصمیمات اتخاذشده در وزارت کشور، هوشمند سازی حداقل پنج شهر ارومیه، اصفهان، تبریز، مشهد و تهران هدفگذاری شده است.
اگرچه اقدام به ایجاد شهر هوشمند با ابتنا به زیرساختهای ارتباطات نوری و رادیویی پهنباند آغاز میشود اما شهر هوشمند زیرساخت پیشران نیست بلکه خدمات و انگیزش پیشران است. اگر شهری بخواهد در مسیر هوشمندی قدم گذارد باید زیرساختهای مربوط را مهیا نماید و سپس به تدوین و اجرای برنامههای متنوع تکنولوژیکی بپردازد.
اقدام به اجرای شهرهای هوشمند پروژهای تکرشتهای یا تکبخشی یعنی صرفا مربوط به بخش صنعت فناوری اطلاعات نمیشود و همیاری همه بخشهای اقتصادی کشور و همافزایی همه دستگاههای دولتی را میطلبد.
باید در نظر داشت سیاستهای کلی توسعه کشور، برنامهریزی آیندهنگر و فراکنشی برای تحقق شهرهای هوشمند لازم است با رویکرد الگوی ایرانی اسلامی و اقتصاد مقاومتی تدوین شود.
شهرداری تهران، وزارتخانههای نیرو با 22 هزار کیلومتر فیبر نوری، راه و شهرسازی با 11 هزار کیلومتر فیبر نوری، نفت و مخابرات با 52 هزار کیلومتر فیبر نوری باید باسیاستهای واگرایی رگولاتوری هماهنگ شده و امکانات و تأسیسات فنی خود را به تسهیم بگذارند.
شرکتهای فعال در صنعت هوشمند سازی شهرها و اپراتورهای خدمات ارتباطات و اطلاعات برای کسب درآمدزایی پایدار میتوانند اندیشه ایجاد و تأسیس شهرهای هوشمند را موردتوجه قرار داده و به طرحها و پروژههای مربوط به شهرهای از ابتدا هوشمند رویآورند.
حال جدای از چنین اقداماتی برای تحقق شهر هوشمند باید مؤلفههای اصلی آن را که اغلب به شش مورد تقسیم میشوند، شناخت.
اقتصاد هوشمند: مقصود از اقتصاد هوشمند عمدتا کسبوکارهای الکترونیکی، بازرگانی و تجارت الکترونیکی، بهرهوری بیشتر، تولید و ارائه خدمات پیشرفته با محوریت فاوا و همچنین ارائه محصولات، محتوا و خدمات با انواع مدلهای کسبوکار جدید است. اقتصاد هوشمند سبب ایجاد خوشههای هوشمند میشود.
مردم هوشمند: مقصود از این قسم، شهروندانی دارای مهارتهای کار با پایانهها و سامانههای الکترونیکی، اشتغال در مشاغل فاوا، دسترسی مردم به آموزشوپرورش، منابع انسانی و مدیریت ظرفیتهای انسانی درون یک جامعه فراگیر باهدف ترویج خلاقیت و توسعه نوآوریها است. این ویژگی، مردم و جامعه را قادر میسازد تا پایگاه دادههایی را ایجاد کرده و در صورت نیاز آنها را پردازش و از آنها استفاده کنند تا بتوانند از این دادهها در تصمیمگیری، تولید محتوا و ارائه خدمات و محصولات بهرهبرداری نمایند.
حکمرانی هوشمند: مقصود از حکمرانی هوشمند اعمال حاکمیت بههمپیوسته درونشهری در سراسر شهر است که شامل خدمات و تعاملاتی میشود که سازمانهای مدنی، دولتی، خصوصی و نظام جهانی را به هم متصل نموده و در صورت نیاز، باهم ادغام میکند تا شهر بتواند بهمانند یک ارگانیسم کارآمد و اثربخش به حیات خود ادامه دهد.
اصلیترین ابزار برای نیل به هدف فوق، فاوا است که با فرآیندهای هوشمند و افزایش مشارکت، فعال گردیده و سوخت موردنیاز خود را از دادههای در دسترس تأمین میکند. در اینجا، اهداف هوشمند شامل شفافیت و در دسترس قرار دادن اطلاعات در بستر خدمات الکترونیکی با کمک فاوا و دولت الکترونیکی است.
تحرک هوشمند: کارکرد سامانههای یکپارچه آماد و پشتیبانی یا لجستیک، ترابری و مدیریت زنجیره تأمین که بهوسیله فاوا پشتیبانی میشود، مدنظر این بخش است. مثلاً سیستمهای حملونقل ایمن، بههمپیوسته و سازگاربامحیطزیست را میتوان شامل ترامواها، اتوبوسها، قطارها، مترو، خودروها، موتورها، دوچرخهها و عابرین پیاده که بنا به اقتضا از یک یا چند روش حملونقل استفاده میکنند، دانست.
تحرک هوشمند اولویت را روی استفاده از گزینههای غیر موتوری پاکتر برای جابجایی قرار میدهد و میبایست اطلاعات معتبر در مورد مسیر و سیستم حملونقل در دسترس عموم قرار گیرد تا با استفاده از این اطلاعات بتوان در هزینهها صرفهجویی و از افزایش انتشار گازهای گلخانهای جلوگیری به عملآورده و سازوکاری ایجاد کرد تا مدیران حملونقل شبکهای بتوانند خدمات خود را بهبود و بازدهی رفتوآمد و جابجایی در شهر را افزایش دهند.
محیطزیست هوشمند: در محیطزیست هوشمند تمرکز بر انرژی هوشمند که شامل مواردی مثل انرژیهای تجدید پذیر، شبکههای انرژی فاوا، سیستمهای اندازهگیری، کنترل و پایش آلودگی، نوسازی ساختمانها و مراکز رفاهی، ساختمانهای سبز و برنامهریزی سبز شهری، قرارگرفته است.
زندگی هوشمند: مقصود از زندگی، سبکهای زندگی، رفتار و عادات مصرف که درنتیجه بهکارگیری فاوا به وجود آمدهاند، است. از زندگی هوشمند بهعنوان یک زندگی سالم و امن در یک شهر بافرهنگ، با طراوت و با امکانات متنوع فرهنگی که دربرگیرنده استانداردهای اقامتی بسیار بالا و خانههای باکیفیت است نیز تعبیر میشود.
زندگی هوشمند با سطح بالایی از انسجام اجتماعی و سرمایههای اجتماعی نیز مرتبط است.
شش ویژگی مذکور برای تعریف شاخصها و پیشبرد راهبردهای ایجاد شهر هوشمند بهصورت گستردهای در مطالعات مربوط به شهر هوشمند مورداستفاده قرار میگیرد و شاید بتوان گفت برای حرکت هر شهر به سمت هوشمند شدن میبایست حداقل یکی از شش ویژگی فوق در پروژهها و ابتکار عملهای آن حاضر است.