سیاهچالههای فراروی ناتو: راهبرد، روسیه، تسلیحات
به گزارش واحد بینالملل سایبربان؛ سیاهچالهها صرفا مسائل فیزیکی نیستند. چه بسا سیاهچالههای راهبردی، گیجکنندهتر از سیاهچالههایی باشند که در اعماق فضا میبینیم. ناتو که برخی آن را موفقترین ائتلاف نظامی تا امروز میدانند، در حال حاضر با سه سیاهچاله روبروست و احتمال این که این ائتلاف مقدس به مقابله با این سیاهچالهها بپردازد، در هالهای از ابهام قرار دارد.
نخستین سیاهچاله به راهبرد مربوط میشود. دخالت روسیه در اوکراین و تصرف کریمه، اقدامی تنبیهی و ترسناک بود. در نتیجه، این «اقدامات فعال» روسیه است که سیاست را در هر دو سوی آتلانتیک پیش میبرد. حضور روسیه در سوریه موجب بقای نظام بشار اسد گردیده و حضور این کشور در لیبی و خلج فارس بسیار کمرنگ شده است.
در حالی که ناتو مفاهیم راهبردی جدیدی برای روبرو شدن با پایان جنگ سرد خلق کرده است و با وجود فروپاشی شوروی، گزارش 1967 هارمل، آخرین بازنگری راهبردی واقعی بوده است که این ائتلاف انجام داده است. کمیسیونی تحت رهبری وزیر امور خارجه بلژیک، مسئولیت مقابله با تهدید افزایش تسلیحات متعارف و اتمی شوروی و تصمیم شارل دوگل به اخراج ناتو از پاریس را بر عهده گرفت. نتیجه این کار، فاصله گرفتن از تکیه صرف بر بازدارندگی هستهای و در پیش گرفتن یک راهبرد مبتنی بر واکنش انعطافپذیر بود تا مسکو نتواند از مزیتهای خود در کلیه سطوح جنگ استفاده کند.
درخشیدن واکنشهای انعطافپذیر، معمای سیاسی که دو طرف آتلانتیک را از هم جدا میکرد، حل کرد. اگر جنگ هستهای درمیگرفت، امریکاییها میلی به معامله بوستون با بن نداشتند؛ بنابراین انتخاب امریکا این بود که برای جلوگیری از حمله اعضای پیمان ورشو به غرب، به سمت افزایش قابلیتهای متعارف برود. بازدارندگی هستهای در نظر اروپاییها راهی برای کاهش هزینههای دفاعی بود. واکنش انعطافپذیر، به واشنگتن و قاره این امکان را داد تا بدون شکستن ائتلاف، بر دفاع یا بازدارندگی تاکید کنند.
جنس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو در جریان نشست مشترک با دونالد ترامپ، در ایست روم کاخ سفید، سخنرانی میکند.
ترامپ در کارزار انتخاباتی خود تعهد کشور امریکا به ناتو را زیر سوال برده بود اما در بحبوجه تنشهای فزاینده با روسیه، از پیوستن مونته نگرو به این ائتلاف حمایت کرد.
امروز، واکنشهای ناتو به اقدامات روسیه، منعکسکننده تفکر و مفاهیم قرن بیستم و بیست و یکم است. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه نیتی برای آغاز جنگ با ناتو ندارد. سیاستهای او به چیزی بیشتر از نیروی نظامی خالی تکیه دارد. استقرار چهار گردان نظامی در بالتیک و حرکت دادن یک تیپ رزمی از سوی ناتو هم مسکو را تحت تاثیر قرار نداده است.
چیزی که ناتو به آن نیاز دارد، یک راهبرد جدید برای مواجهه با این واقعیتهاست؛ همچنین به راهبردی نیاز دارد تا بر اساس آن با سیاهچاله دوم، یعنی اقدامات فعال روسیه که برخی آن را جنگ نامتقارن مینامند، مواجه شود. ناتو باید به سمت راهبرد «دفاع خارپشتی» برود؛ این راهبرد مخصوصا برای اکثر اعضای شرقی این ائتلاف، راهگشاست. مفهوم اصلی دفاع خارپشتی این است که هر گونه حمله را طوری به صورت خونین و وحشتناک، خنثی کنیم که دشمن (مسکو) تحت هیچ شرایطی حتی به فکر استفاده از نیروهای نظامی خود نیز نیفتد.
سامانههای تسلیحاتی نظیر ضد تانک ژاولین و موشکهای ضد خودرو و موشکهای هدایتشونده سطح به هوا نظیر استینگر و پاتریوت به مقادیر فراوانی تهیه میشوند. به طریقی مشابه، استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین، احتمالا در مقادیر هزارتایی، هر گونه حمله را، هر قدر هم که نامحتمل باشد، بسیار پرهزینه میکند به طوری که دشمن اصلا سراغ این گزینه نرود؛ و نیروهای دفاعی داخلی نیز برای راه انداختن جنگهای چریکی و شورشی مستقر خواهند شد. در همین حال، آن دسته از اعضای ناتو که زمین، هوا و نیروهای دریایی بیشتری در اختیار دارند، تجهیز میگردند تا جبهه نبرد تقویت شود. این کار اگرچه لازم است اما کافی نیست.
از جمله اقدامات فعال روسیه میتوان به دخالت سایبری، تبلیغات، نشر اخبار دروغ، اطلاعات غلط، ارعاب و مداخله سیاسی اشاره کرد. ناتو تاکنون برای مقابله با این اقدامات کار چندانی انجام نداده است و برای پر کردن این سیاهچاله، باید سریعا وارد عمل شود.
سیاهچاله آخر، دستیابی به سامانههای تسلیحاتی است. این فرآیندها زمانبر و مایه زحمت بوده و قادر نیستند همگام با پیشرفتهای چشمگیر فناوری جلو بروند. برای مواجهه با این سیاهچاله، ناتو و اعضای آن باید زمان را غنیمت شمرده و همین الان دست به کار شوند.
هنوز زود است که بخواهیم درباره تاثیر برکسیت، پوپولیسم و انتخابات جاری فرانسه و سپس آلمان بر ناتو و همچنین تاثیر تعهد عملی کاخ سفید در دوران ترامپ بر این ائتلاف، قضاوت کنیم؛ اما وجود یک کمیسیون هارمل جدید برای جهان قرن بیست و یک حالا ضروری به نظر میرسد. این که آیا ناتو به این توصیهها گوش فرا میدهد و کسی رهبری این عرصه را در دست خواهد گرفت یا خیر، پرسشهایی حیاتی هستند که آینده ناتو به آنها بستگی دارد.