زمان به چالش کشیدن بدرفتاریهای ایران فرا رسیده است
یکی از کارشناسان آمریکایی، در مصاحبه با روزنامه صهیونیستی آروتص شوا، به ارائه تحلیل در مورد ایران پرداخت و فعالیتهای این کشور در منطقه را یکی از چالشهای عمده موجود قلمداد کرد که باید با آنها به مقابله پرداخت. در بخشی از تحلیل ارائهشده توسط وی آمده است:
«امروز، این واقعیت وجود دارد که اثرانگشت ایران در کشورهای عراق، سوریه، لبنان، بحرین، یمن، افغانستان و حتی در بخش شیعهنشین پادشاهی عربستان به چشم میخورد. بعدازآن چیزی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، رفتار نرم و سیاست ساده دولت اوباما در برابر ایران بود، مدیریت ترامپ و دولت او، این موضوع را نشان داد که روش تساهل با تهران، با روشهای بسیار خصمانه و راهبرد تهاجمی، جایگزین شده است. این دیدگاه جدید که با یک حمایت قوی از کشورهای سنی حاشیه خلیج و اسرائیل و یک جریان مقابله با تروریست همراه است، فرایندی است که ایالاتمتحده آمریکا، برای پاسخ به اقدامات خصمانه ایران علیه منافع و شهروندان آمریکایی برگزیده است.
تخاصم ایرانیها علیه منافع آمریکا، سابقهای طولانی و دیرینه دارد و به بمبگذاری سفارت آمریکا در بیروت در سال 1983 و بمبگذاری برج کوبار (Kobar Towers) در عربستان در سال 1996 برمیگردد. حمایت ایران از شبهنظامیان شیعه که صدها کارکنان نظامی آمریکا را با استفاده از ابزارهای انفجاری پیشرفته در عراق و افغانستان، به کام مرگ کشاندند، بهخوبی مستندسازی شده است.
علاوه بر این، ایران برای مدت 30 سال است که از فرقهگرایی در خاورمیانه حمایت میکند و از گروههای تروریستی نظیر حماس و حزبالله، برای رسیدن به این هدف، استفاده میکند. همچنین، ایران تلاش میکند تا انقلاب خود را به گروههای شیعه در منطقه صادر کند و از سیاستهای منطقهای برای نابودی اسرائیل، حمایت به عمل میآورد. با تمام این اوصاف، ایالاتمتحده، تاکنون بهندرت به اقدامات خصمانه ایران در منطقه پاسخ داده است.
امروز، این واقعیت وجود دارد که اثرانگشت ایران در کشورهای منطقه نظیر عراق و سوریه یا بحرین و یمن و افغانستان به چشم میخورد و حتی ایران، در بخشهای شیعهنشین شرقی پادشاهی عربستان، نفوذ دارد و مشغول فعالیت است. با در نظر گرفتن این موارد، نگرانی اسرائیل و کشورهای سنی نشین حاشیه خلیج، از فعالیتهای ایران، قابلدرک و فهم است.
در این مدت اخیر، ایران در حال آزمایش دولت ترامپ است تا محدودیتهایش را یاد بگیرد. این سیاست، در حادثه 26 جولای در خلیجفارس رخ داد که در جریان آن، قایقهای گشتی ایرانی، به فاصله 150 یاردی ناو ایرانی رسیده و بعد از شلیک هشدار ناو آمریکایی، از آن دور شدند.
این سیاست ایران، در تاریخ 27 جولای نیز پیگیری شد و ایران موشک سیمرغ را به هوا پرتاب کرد و این کار، نشانه روشنی از قصد ایران برای بالا بردن دقت و توان موشکهای خودش است. در میان این اقدامات تحریکآمیز تهران، نشانههایی از طرف دولت ترامپ صادر میشود که هدف آنها، عقب راندن ایران و بالا بردن هزینه اقدامات خصمانه برای این کشور است که نیاز به تغییراتی نیز دارد. افزایش نفوذ و دسترسی دولت ترامپ به کشورهای سنی نشین خلیج، مصر و اسرائیل که هرکدام از آنها در زمان مدیریت دولت ترامپ رها شده بودند و تحریمهایی که بهتازگی توسط دولت آمریکا، علیه روسیه، ایران و کره شمالی تصویب شد، همه نشانههایی از این اقدامات آمریکا هستند که یک شروع محسوب میشوند.
با این اوصاف، دولت ترامپ، باید اقدامات زیر را در راستای بهبود شرایط، علیه ایران با محوریت چند نکته انجام دهد:
1- کشورهای خاورمیانه، تحت نفوذ و اقدامات خرابکارانه عملیات نیابتی ایران هستند که شامل کشورهایی نظیر اسرائیل، عربستان سعودی، بحرین، لبنان و یمن میشوند و این موارد، نیازمند یاری و پشتیبانی ایران میباشند. یمن، یک نمونه و مثال بارز و کامل از این اقدامات خصمانه ایران است و دولت یمن، با عربستان سعودی در زمینه مقابله با ایران در صنعا، همکاری میکند. در مورد عراق نیز این نگرانی وجود دارد که با کمبود حضور نیروهای تحت فرماندهی آمریکا در خاورمیانه در هشت سال گذشته، شکافی به وجود آمده است که ایران توانسته این شکاف را بهخوبی پر کند. تهران هماکنون در حال بهرهبرداری از نفوذ گسترده خود، بر دولت شیعه در عراق است.
2- روابط واشنگتن با مصر، اسرائیل و سنیهای حاشیه خلیج، باید در زمینههای آموزشی، اشتراکگذاری اطلاعات، تدارکات دفاعی، عملیات مشترک و حمایتهای ژئوپلیتیک، عمیقتر شود. سرمایهگذاریهای ضروری باید درزمینه پیشرفتهای نظامی و قابلیتهای سایبری فراتر از توان تهران، صورت بپذیرد.
3- هرکدام از نایبین ایران، نهفقط حزبالله و حماس، باید بهصورت عمومی مورد مقابله قرار بگیرند و باید در لیست گروههای تروریستی واقع شوند.
4- عملیاتهای دریایی آمریکا برای ایجاد محدودیت در ارسال تسلیحات ایران به شورشیان حوثی در یمن، باید توسط این کشور و متحدان در منطقه، افزایش پیدا کند.
5- باید با متحدان منطقهای در زمینه مقابله با طرح ایران برای ایجاد هلال شیعی در سوریه، لبنان و منطقه مدیترانه، همکاری کرد. درصورتیکه طرح تهران تحقق پیدا کند، حضور ایران در کشورهای عربی که نایبین ایران محسوب میشوند، نظیر سوریه و لبنان، ادامه پیدا خواهد کرد و این موضوع، منافع آمریکا در منطقه را با تهدیدات جدی مواجه میکند.
6- زمانی که دولت ترامپ، راهبرد نهایی را در افغانستان قرار میدهد، این میتواند راهبردی مؤثر برای مقابله با تهران در موضوع آموزش و حمایت از طالبان و القاعده در افغانستان باشد. بر اساس تخمینهای نهادهای اطلاعاتی آمریکایی، برخی از فعالیتهای ایران در افغانستان، در ماههای اخیر بهشدت افزایش یافته است و این موضوع، با پاسخ نادرست نیروهای ناتو و آمریکا در منطقه همراه شده است.
7- تردیدی در این مسئله وجود ندارد که مشکلات فراوانی در توافقنامه هستهای ایران به چشم میخورد. واشنگتن و متحدانش باید برای تدوین چارچوبی مؤثر فعالیت کنند و از این موضوع، اطمینان حاصل کنند که ایران، به دنبال ساخت سلاحهای هستهای نیست.
باوجود تمام تغییرات ژئوپلیتیکی، رخدادهای جهانی، نیازمند ایجاد تغییراتی ضروری و واجب است. با اتخاذ چنین سیاستهایی، دولت ترامپ، اولین گام در عقب راندن رفتارهای نابکارانه ایران، برداشته خواهد شد.»