درسهای فرماندهی سایبری از عملیات داعش
به گزارش کارگروه بین الملل سایبربان؛ تیموتی هو (Timothy Haugh)، مدیر اطلاعات سایبرکام اظهار داشت که از آن زمان،( نبرد آمریکا علیه داعش) رهبران فرماندهی سایبری آموختهاند که چگونه به نحو بهتری توانمندیهای سایبری را به کار بگیرند.
هیگ، از مهمترین درسهای آموختهشده به «نحوه پرداختن به مسائل اطلاعاتی، نحوه پرداختن به همرسانی اطلاعات، شناخت فضای جنگ و همچنین (حصول اطمینان از) اینکه موارد سنتی از قبیل فرآیند هدفگیری، در عرصه سایبری نیز دقیق و تکرار شدنی هستند» اشاره کرد. بسیاری از رهبران نظامی بااحتیاط بر این نکته تأکید میکنند که عملیات سایبری در خلأ اتفاق نمیافتد و باید پشتیبان دیگر عملکردها و عرصههای جنگی نیز باشد.
سرهنگ تاد استراتون (Todd Stratton)، مدیر سایبری نیروی هوایی در نشست نبرد سایبری آمریکا اظهار داشت: «در بخش سایبری نیروی هوایی، اینطور به موضوع نگاه میکنیم که عملیاتهای صورت گرفته در فضای سایبر تنها بخشی از یک طرح کلی است که همه حوزهها را در بر گرفته است. شما هوا، دریا، زمین و فضا و همچنین حوزه شناختی را پیش روی خود دارید و فضای سایبر فقط بخشی از این پنج حوزه اصلی جنگ به شمار میرود.»
استراتون اضافه کرد که رویکرد نیروی هوایی، اثراتی همهجانبه با خود به همراه دارد که در تمام عرصهها بهطور یکپارچه ارائه میشود: «معنای این حرف این است که سایبر تنها به حال خود رها نمیشود؛ بلکه بخشی از طرح کارزار مشترک کلنگرانه محسوب میشود و باید بر اساس زمانبندی و شتاب فرمانده تحت حمایت، با سایر عرصهها در هم آمیزد. جنگ سایبری بهتنهایی معنا ندارد. این جنگ، بخشی از یک مجموعه ابزار یکپارچه به شمار میرود.»
سخنان استراتون عیناً همان اظهارات سرهنگ دوم کریستوفر وگمن (Christopher Weggeman)، فرمانده واحد بیست و چهارم نیروی هوایی/ سایبری نیروی هوایی است که تابستان گذشته در مصاحبهای گفته بود که نیروی هوایی، صرفاً برای سایبر نیست که در عرصه سایبر فعالیت میکند.
بهعلاوه، گروههایی که تحت فرماندهی سایبری توسعه مییابند، پس از انتقال به فرماندهی رزمی مربوط، در خدمت اهداف آن فرماندهان مشترک قرار میگیرند.
فرمانده سایبرکام، مایکل راجرز، اوایل سال 2017 خطاب به کنگره گفته بود: «تلاش میکنم این کار را در حالی انجام دهم که کلیه فرماندهیهای رزمی، چهره به چهره کنار هم نشسته باشند و بتوانم از آنها بپرسم: الآن در کدام نقطه قرار گرفتهایم؟ آیا نیازهای شما را برآورده ساختهایم؟ آنچه در فرماندهی سایبری مشغول انجام آن هستیم، از جهات متعددی، از دیگران پشتیبانی میکند. ما هستیم تا موفقیت دیگران را ممکن ساخته و از آن پشتیبانی کنیم.»
اگرچه سایبر را نمیتوان بهطور صد در صد با سایر عرصههای فیزیکی قیاس کرد، تیموتی هو عقیده دارد که ستونهای کلیدی را میتوان در این حوزه نیز به کار گرفت: «تفاوتهای بارزی وجود دارد؛ تفاوت در زمینه رویکرد جغرافیایی- در سایبر، خطوط مشخص جغرافیایی وجود ندارد اما از لحاظ شناخت نحوه عملکرد دشمن در استفاده از توانمندیها یا آسیبپذیریها، درسهای مطلوبی را که از سایر عرصههای جنگی به دست آوردهایم، میتوان در عرصه سایبر نیز به کار بست».
تیموتی هو خاطرنشان ساخت که ظهور نیروی مشترک- آرس (Ares= خدای جنگ در اسطوره یونان) که به مقابله با داعش پرداخت، نوعی مرکز فرماندهی در سطح عملیاتی پدید آورد که قادر بود رویکرد منسجمی در قبال فرماندهی سایبری در پیش گرفته و روی سرعت، نتیجه و انسجام جنگ چندجانبه (جنگ در چند عرصه) تمرکز نماید.
به گفته تیموتی هو، همکاری میان ستاد فرماندهی مرکزی ایالاتمتحده آمریکا (سنتکام) و فرماندهی سایبری (سایبرکام)، ادامه یافته و اکنون به مرحله کمال خود رسیده است و رهبران این دو فرماندهی آموختهاند که چگونه گزینهها را بهگونهای معرفی کنند که نتایج مطلوب و مدنظر سنتکام به بار آید.
رابرت چیپر کول (Robert Chipper Cole) که قبل از استراتون، مدیریت سایبری نیروی هوایی را بر عهده داشت، قبلاً اعلام کرده بود که سایبرکام و سنتکام در نیروی مشترک- آرس و گستردهتر از آن، در اقدامات مربوط به مبارزه با داعش، در تعیین اهداف احتمالی، دخالت داشتند و یک هیئت هدفگذاری در سنتکام و یک هیئت هدفگذاری نیز در نیروی مشترک- آرس تشکیل شده بود و کارکنان سایبری این هیئتها باید با کارکنان سنتکام ارتباط برقرار میکردند.