جنگ اطلاعاتی روسیه در منطقه بالتیک
به گزارش واحد امنیت سایبربان؛ یکی از اجزای اصلی جنگهای غیرخطی یا هیبریدی، عملیات اطلاعاتی و روانی است. اهداف این عملیات اطلاعاتی بهعنوان بخشی از جنگ هیبریدی، تأثیرگذاری بر مخاطب هدف، کنترل ذهن مخاطب و اثرگذاری بر احساسات مردم است. عملیات اینچنینی بسیار مخرب و خطرناک هستند.
در ادامه، مقالهای که یکی از محققین استونیایی در زمینه نفوذ امنیتی و اطلاعاتی روسیه در اروپا نوشته است را میخوانیم. مقالهای که اطلاعاتی را در مورد برنامههای روسیه در زمینه سیاست خارجه این کشور در اختیار خواننده قرار میدهد. در بخش هایی از این مقاله آمده است:
« در دهه گذشته کرملین سطح لفاظی های خود را کاهش و اغلب از جملات خصمانه به اقدامات تهاجمی تغییر رفتار داده است. تغییراتی که در قالب دروغ های آشکار در سطح دولتی، فشارهای سیاسی و اقتصادی و گاهی اوقات تجاوز مستقیم نظامی ظاهرشده است. گرجستان در سال 2008 و اکراین در سال 2014، نمونههایی از فعالیتهای عملیات اطلاعاتی کرملین است. جنگ هیبریدی در تمام سطوح علیه اوکراین برپاشده است که شامل مداخله مستقیم نظامی توسط روسیه نیز میشود؛ بنابراین، جنگ اطلاعاتی و روانی تنها بخشی از اجزای رویارویی روسیه با اکراین است. در این میان ابزارهای فشار دیگری نیز وجود دارد، برای مثال حمله سایبری و اطلاعاتی به اتحادیه اروپا، ترکیه و اکراین که در برخی موارد پیدا کردن راه مقابله با آنها بسیار سخت است.»
نویسنده همچنین ادعا کرده است که اتاق فکر نفوذ اطلاعاتی و سیاسی مسکو نیز شامل فعالیتهایی مانند باجخواهی (بهخصوص اتمی)، انواع روشهای تهدید و فنون ارعاب میشود. برای مثال در آگوست سال 2014، دیمیتری راگوزین (Dmitry Rogozin)، معاون نخستوزیر روسیه، گفت که در صورت حمله، روسیه از سلاحهای هستهای استفاده خواهد کرد.
نویسنده بر این عقیده است که روسیه حوزه نفوذ اطلاعاتی و سایبری خود را گستردهتر کرده و در حال نفوذ به کشورهای آسیایی نیز است:
«دولت روسیه در حال جنگ اطلاعاتی در جبهههای مختلفی مانند کشورهای بالتیک، ترکیه، آمریکا و بسیاری از کشورهای غربی است. همچنین هر کشوری که بالقوه توانایی تبدیلشدن به هدفی برای جنگ اطلاعاتی روسیه شود، برای روسیه مهم خواهد بود؛ علیالخصوص کشورهای شوروی سابق. علاوه بر این روسیه به بسیاری از کشورهای حوزه خاورمیانه، قفقاز، آسیای مرکزی و دریای بالکان نیزعلاقه ویژهای نشان داده است.»
این استاد دانشگاه در پی ادعای احیای امپراتوری شوروی سابق توسط دولت روسیه عنوان میکند:
«دولت روسیه در پی احیای امپراتوری شوروی سابق است و هدف اصلی دولت پوتین بازسازی امپراتوری شوروی سابق تحت عنوان “جهان روسی” (Russian World) است، بهطوریکه اتحادیه اروپا را در دایره اثرگذاری خود داشته باشد. بههرحال، طرح آنها بسیار جاه طلبانه تر از احیای شوروی سابق است. اتحادیه اوراسیا، یکی از ایدههای پوتین است. مراکز طرفدار روسیه در برخی کشورها شکلگرفته و یا در حال شکلگیری است تا در سیاست خارجی و داخلی آن کشورها تأثیرگذار باشند. شب برنز در آوریل 2007 یکی از نمونههای این فعالیتهاست. در این شب تعدادی از فعالان طرفدار روسیه در شهر تالین، پایتخت استونی، گرد هم آمدند و خاطرات جنگ جهانی دوم در شوروی را زنده نگاه داشتند. هرکسی میتوانست حدس بزند که نقش سرویسهای اطلاعاتی روسیه در این برنامه چه بوده است ولی بههرحال تمام رسانههای روسی در کمپینهای ضد استونی شرکت کردند. اگرچه روسیه در کمپینهای رسانهای ضد استونی موفق نبود ولی علاقه خود را نسبت به استونی از دست نداده است؛ بنابراین روسیه برنامههای خود را بهطور خستگیناپذیری در راستای تأثیرگذاری روی سیاستهای این کشورها ادامه میدهد. مسکو این رویه را از زمان فروپاشی شوروی سابق در پیشگرفته و نفوذ اطلاعاتی روسیه بهتدریج افزایش داشته است. سیاست روسیه تلاش برای ایجاد یک تصویر منفی از کشورهای حوزه دریای بالتیک در رسانههای طرفدار خود و القای آن به مخاطبان هدف است. برای مثال استونی بیش از ده سال است که عضو اتحادیه اروپا و ناتو است و حفظ امنیت آن بر عهده ناتو است که این مسئله روسیه را در مقابل اروپا قرار میدهد.»
شایانذکر است کشور استونی به مرکز امنیت سایبری اروپا شهرت دارد و بعد از حملات سایبری در سال 2007 به این کشور، استونی انگشت اتهام را به سمت روسیه نشانه گرفت. این مورد در کنار دخالتهای کشورهای غربی در کشور استونی و شکلگیری جبهه ضد روسی در کشورهای شوروی سابق، باعث شده تا روسیه نسبت به سیاستهای استونی واکنش نشان دهد.
این محقق در ادامه به آرایش گروههای هدف در استونی میپردازد و بسترهای فعالیت روسیه را در این کشور معرفی میکند:
«طرفداران روسیه در استونی 26 تا 27 درصد از جمعیت 1،300،000 نفری این کشور را تشکیل میدهند که بیشتر در تالین، پایتخت این کشور و شمال شرق آن زندگی میکنند. البته افرادی هم با نظر متفاوت از این، در استونی زندگی میکنند که به کشور و تمامیت ارضی خود وفادارند و در فعالیتهای سیاسی و نظامی آن شرکت میکنند ولی نباید از حزب باد نیز غافل شد، افرادی که به دنبال مسائل سیاسی نیستند و از هیچ حزبی حمایت نمیکنند. در استونی گروهی از مردم هم هستند که آشکارا حمایت خود را نسبت به ولادیمیر پوتین ابراز میکنند. این گروه از شهروندان بزرگترین مشکل در زمینه امنیت هستند و بیشتر این افراد در کانون توجه سرویسهای اطلاعاتی روسیه قرار دارند. بیشتر آنها حتی دو تابعیتی بودن خود را نیز پنهان نمیکنند. این گروه از طرفداران روسی-استونیایی، اصلیترین مخاطبان تبلیغات سیاسی روسیه هستند. گروههای رادیکالی داخل حاکمیت استونی نیز که هیچ ارتباطی با پروژه جهان روسی ندارند و تحرکات جناح راستی و افراطی از خود بروز میدهند، بهخوبی در مسیر پروژه روسیه حرکت میکنند. برای مثال مردم را به مقاومت در برابر پناه دادن به آوارههای سوری تشویق میکنند. جریان ضد مهاجران عمیقاً در استونی ریشه ندارد ولی روسیه از این جریان سازیها برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکند.»
در ادامه محقق به نفوذ رسانهای روسیه در منطقه نیز اشاره میکند و از فعالیت رسانههای روسی در این منطقه ابراز نگرانی میکند:
«حضور رسانههای روسی در استونی، دلیل دیگری برای نگرانی در این زمینه است. کانالهای تلویزیونی مانند VTV و RTR، روزنامههایی مانند موسکوفسکی (Moskovsky Komsomolets) و برخی رسانههای روسی با زبان بالتیک -روسی هر از گاهی اطلاعاتی در مسیر سیاستهای کاخ کرملین به مردم میدهند. شبکههای اجتماعی مانند وی.کنتاکت (VKontakte) و اودنوکلاسینکی (Odnoklassniki) در میان شهروندان استونیایی که طرفدار روسیه هستند، مشهور بوده و ابزار مهمی برای تأثیرگذاری است. خبرگزاری اسپوتنیک (Sputnik) نیز بهتازگی شعبه خود را در استونی بازکرده است، هرچند که در ابتدا با مشکلاتی روبرو شده ولی در حال حاضر توانسته با تمام امکانات به انتشار اخبار کذب و بزرگنماییهای تبلیغاتی و سیاسی بپردازد. کلوپ مجازی با عنوان ایمپرسام (Impressum) نیز به دلیل فعالیتهای ضد استونیایی آشکار خود و فعالیتهای هماهنگ با روسیه در کانون توجه قرار دارد.»
این محقق در ادامه ادعا میکند که این موارد تنها چند نمونه از اهرمهای فشار روسیه هستند و اتاق فکر مسکو بهمراتب گستردهتر از اینها است. ازجمله تلاش برای بیثبات کردن جوامع، حملات سایبری، انتشار اطلاعات غلط، باجخواهی سیاسی و اقتصادی، ارعاب، فریب، رشوه و غیره را از فعالیتهای روسیه در منطقه نام برده است.
اما در پایان نویسنده برای مقابله با فعالیتهای روسیه چند پیشنهاد نیز ارائه کرده است:
«چه نتیجهگیری میتوان داشت و چهکاری برای ارتقای امنیت اطلاعات باید انجام داد؟
اول اینکه باید بهطور کامل مراقب رسانههای روسی باشیم. این بسیار مهم است که تشخیص دهیم تبلیغات سیاسی روسیه خطرناک است و باهدف بیثبات کردن گروههای هدف، بیاعتمادی و گاهی اوقات ترس و دشمنی، کارگردانی میشوند.
برای کشورهای حوزه بالتیک ضروری است که رسانههای اختصاصی خود را راهاندازی کنند و توجه بیشتری به شبکههای روسی داشته باشند، بهخصوص رصد اینکه روسیه چه اطلاعاتی به مخاطب هدف خود میدهد. در مورد روزنامه اسپوتنیک باید توجه داشت اگر فعالیتهای قومیتی و نژادپرستی انجام دهد، مطابق با قانون، فعالیتهای آن محدود یا ممنوع شود.»
ولادیمیر سازونوف (Vladimir Sazonov):
محقق دانشگاه دفاع ملی استونی و محقق ارشد در مرکز مطالعات شرقی دانشگاه تارتو است. وی درجه دکتری خود را در رشته تاریخ گرفته و زمینههای اصلی تحقیقات او ایدئولوژیهای ملی، تبلیغات سیاسی، تاریخ سیاسی، مطالعات مذهبی خاورمیانه و جنگ اطلاعات روسیه است.
ولادیمیر سازونوف