جمهوری اسلامی اقدامات دشمن در حوزه جنگی شناختی را بیپاسخ نمیگذارد
به گزارش کارگروه بین الملل سایبربان؛ در قرن بیست و یکم ما بهطور دائمی در معرض عصر جنگ نامنظم و جنگ نامتعارف قرار داریم که در این عصر، صحنه جنگ کمتر از پیش تعریف شده بود و راهبرد صحنه باید سیال و انطباق پذیر مانند جنگ در فضای سایبری یا رسانههای اجتماعی یا از طریق آنها باشد؛ اینترنت شروع و حفظ شورش را آسانتر کرده و همچنین قلمرو جنگ را نهتنها به روی شورشیان در حال جنگ علیه دولت، بلکه به روی درگیریهای میان احزاب مذهبی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در سراسر جهان گشوده است.
همانگونه که در متن ماده دوم بیانیه عالیترین نهاد نظامی کشور به آن پرداخته شده است استفاده عامدانه از زور سایبری باعث ایجاد بی ثباتیهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز میشود. حسابهای کاربری جعلی در شبکههای اجتماعی که با دلارهای امریکایی-صهیونیستی از سیل آشوبهای پس از انتخابات سال 88 تا آبان ماه سال گذشته حمایت کرده و حتی در بسیاری از آنها نحوه سازماندهی آشوبگران و تهیه مواد منفجره دستساز را آموزش میدادند از نمونههای عینی این امر هستند که باعث بروز برخی بحرانهای مقطعی شدند.
ایالات متحده که همواره در طی بیش از 10 سال گذشته دلیل فیلترینگ پلتفرمهایی مانند تلگرام و توئیتر که امنیت ملی ما را به شیوه نرم هدف تهاجم قرار دادهاند به حاشیه برده است، اکنون خود را شاهد فیلترینگ یکی از محبوبترین شبکههای اجتماعی جهان میبینید که چند ده میلیون نفر از کاربران آن از شهروندان امریکایی هستند. تصمیم اخیر این کشور در اعمال مسدودساختن تیک تاک در امریکا تنها یک نکته را تایید میکند که آنها در زمینی بازی نمیکنند که زیرساختهای آن متعلق به کشوری خارج از حلقه متحدان خود باشد. در حالیکه اتهامات مقامات این کشور علیه تیک تاک توهمی بیش نبوده، اکنون نه تنها جامعه بینالملل بلکه جوامع داخلی امریکا نیز به این ادعاهای بیاساس واکنش نشان دادهاند. این درحالی است که شرکتهای بزرگ فناوری امریکایی که از سوی وزارت دفاع این کشور حمایت میشود اکنون در رقابتی جدید در پی خریداری سهام این پلتفرم چینی هستند.
جنگ شبکههای در طی سالهای اخیر توانسته است تغییرات فراوانی را در سبک زندگی بشر پدید آورد. این تغییرات از موضوعات فرهنگی، اجتماعی گرفته تا مسائل کلان سیاسی یک ملت را شامل میشود. افزون بر آن، بستر شبکههای اجتماعی خود را بهعنوان مأمن امنی برای تروریستها، تبهکاران و هرگونه افرادی که بهنوعی در پی آسیبرسانی به یک فرد، ملت یا کشور هستند معرفی کرده است.
مرور دوباره آشوبهای دیماه 96 و آبان 98، نقش پررنگ شبکههای اجتماعی را بهوضوح نشان میدهد. همانطور که در بالا نیز اشاره شد آموزش ساخت بمبهای دستساز، تعدی به ماموران نیروی انتظامی، مدیریت نحوه و میزان تجمعهای فردی و گروهی، همه در بستر همین شبکههای اجتماعی خارجی امن آموزش داده میشد. در زمینه اطلاعرسانی، بهراحتی و تنها در عرض چند ساعت پیامهای تجمع در چند گروه شاخص این شبکههای اجتماعی دستبهدست شد و در پی آن باعث بروز خسارات قابلتوجهی نیز شد.
موارد یاد شده همه و همه بیانگر آگاهی کامل وضعیتی ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان بر فضای پیچیده سایبری بوده و لزوم به کارگیری از تجهیزات نرمافزاری و سخت افزاری بومی را تاکید میکند. گسترش و تکمیل شبکه ملی اطلاعات با توجه به وابستگی روزافزون کشور به فضای سایبر و حفاظت و حراست از زیرساختهای آن از جمله موارد مهمی است که میبایست با همکاری سازمانهای لشگری و کشوری صورت پذیرد.
بنابراین ازآنجاییکه هر کشور بر اساس قوانین و وضعیت فرهنگی-سیاسی خود در زمینههای مختلف ملت خود را اداره میکند، در زمینه فضای سایبر نیز اقدامات خود را با مفاهیم و روشهای بومیسازی شده خود پیادهسازی میکند. این موضوع نه تنها ناقض حقوق بینالملل نخواهد بود بلکه از اساسیترین حقوق یک دولت در راستای سیاستگذاریهای حاکمیتی به شمار میرود. ازاینرو، کاملاً طبیعی است که برخی دولتهای غربی که فضای سایبر را بهنوعی حیات خلوت خود میپندارند و درپی سلطه و نفوذ به ماهیتهای فرهنگی دیگر کشورها هستند این قبیل اقدامات را برنتابیده و برای مقابله یا مانع شدن در موفقیت آن، دست به دامن برخی ترفندهای جنگ شناختی میشوند.
هرچند ورود به این موضوع کمی با کمی تاخیر صورت گرفته است اما انتشار این سند از سوی ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران میتواند راهگشایی برای پرداختن به مسائل این چنین باشد که به متولیان این امر میبایست تاکنون وظایف خود را انجام میدادند.