جرم و رسانه های اجتماعی
مسئله تاثیر اشاعه خشونت، بر گسترش آن در سطح اجتماع، چالشی است که با به روز شدن شکل رسانه ها در سال های اخیر و شکل گیری شبکه های اجتماعی، داغ شده است. جامعه شناسان مدافع این رابطه علت و معلولی، گسترش تروریسم و جرائم، در جوامع امروزی را ناشی از تولید و انتشار محتوای خشونت آمیز در رسانه های اجتماعی می دانند. این در حالی است که دیگر متفکران این عرصه، نظرات متفاوتی در این مورد دارند.
شواهد و نظرات در مورد ارتباط بین اشاعه خشونت در رسانه ها و افزایش آمار ارتکاب جرائم، همچنان گوناگون و بعضا متناقض هستند. در حالی که بعضی از محققان معتقدند که قرار گرفتن در معرض محتوای رسانه ای خشونت آمیز، تمایل مخاطب به ارتکاب جرم و جنایت را تحریک می کند، برخی دیگربر این باور اند که رسانه ها تنها می توانند به عنوان یک منبع اطلاعاتی درباره تکنیک ها و سبک های مختلف فعالیت های مجرمانه، بر جرم و جنایت تاثیر بگذارند و توان ایجاد انگیزه در شهروندان را ندارند.
این مقاله با بررسی شواهد تجربی دقیق در مورد نحوه تاثیر گذاری پوشش رسانه ای جرائم خشونت آمیز بر فعالیت کارتل های مواد مخدر فعال در مرز ایالات متحده و مکزیک، به پژوهش می پردازد. بر اساس نوشتار پیش روی، پیگیری و پژوهش بر 31 هزار و 676 پرونده قتل، نشان می دهد که گرچه نحوه پوشش این جنایات در رسانه های خبری، سبب توسعه الگوی مورد استفاده در آن ها از سوی دیگر مجرمان می شود، اما در تعداد کلی آمار جرم و جنایت تاثیر چندانی ندارد.
شواهد کشف شده از سوی این گروه پژوهشگر که از محققان دانشکده علوم سیاسی دانشگاه پردو (Purdue University) هستند، مخالف تئوری تحریک (تاثیر رسانه ها بر افزایش آمار جرم و جنایت) و مبین صحت نظریه افزایش تقلید و الگو برداری، موسوم به کپی کت افکت (copycat effects)، هستند.
امروزه بخش مهمی از تحقیقات قضایی و کیفری در اقصی نقاط جهان، به عوامل محیطی، موقعیتی و سیستماتیک منجر به ظهور رفتارهای مجرمانه اختصاص می یابد. نقش رسانه ها و پوشش اخبار از سوی آن ها در رفتارهای جنایی، سال ها است که توجه بسیاری از مراکز مطالعاتی فعال در حوزه مطالعات جرم شناسی، جلب کرده است.
اصل بحث و گفتگو ها در این حوزه، دو طرف دارد. گروه اول، استدلال می کنند که قرار گرفتن در معرض محتوا و اخبار خشونت آمیز در رسانه ها، باعث شکل گیری نگرش های تهاجمی و تحریک مخاطبان به ارتکاب جرم می شود. این در حالی است که بسیاری از متخصصان مخالف با این فرضیه، شواهد گروه اول برای استدلال یاد شده را هرگز کافی و صحیح ندانستند. گروه دوم معتقدند که گسترش خشونت در رسانه ها، فقط می تواند نوع رفتار جنایتکارانه را تحت تاثیر قرار دهد. بر اساس این گفتمان، به طور کلی، شواهد مربوط به رابطه بین قرار گرفتن در معرض پوشش رسانه ای جرائم خشونت آمیز و آمار ارتکاب این دست اقدامات، بسیار ضعیف و غیر علمی است.
بی شک محققان برای پیشبرد این بحث، به بررسی داده های آماری نیاز دارند. از همین روی، به بررسی روند قرار گرفتن در برابر پوشش رسانه ای جرائم خشونت آمیز و ارتکاب به جرائم خشونت آمیز می پردازیم.
در راستای تحقق این مهم، پژوهشگران دانشگاه پردو، به بررسی جزییات 31 هزار و 676 قتل پرونده قتل که قاچاقچیان مواد مخدر مکزیکی در طول 169 ماه مرتکب شده است، پرداخته اند.
نتایج تحقیقات نشان می دهد، هنگامی که رسانه ها، جنایات خشونت آمیز قاچاقچیان مواد مخدر را پوشش می دهند، این امر سبب افزایش آمار جرائم نمی شود. بلکه تنها جنایات مشابه با الگوگیری از خبرهای منعکس شده را افزایش می دهد. ناگفته نماند که این پژوهش، نقش بسیاری از متغیرهای موجود دخیل در فرایند ارتکاب یک جرم را نادیده می گیرد. به عنوان مثال، کارتل های مکزیکی مواد مخدر، بیشتر از ان که از رسانه ها الگو بگیرند، مستعد پیروی از قوانین و مقررات درونی خود هستند.
تفاوت و تضاد در آراء موجود در مورد مسئله تاثیر رسانه های سنتی و مدرن بر آمار جرم و جنایت به حدی مشهود و گویا است که سازمان افبیآی (FBI)، در سال 2015، طی گزارشی اماری اعلام کرد که آمار جرم و جنایت بر خلاف تصور عموم، از سال 1990 تا 2015، روندی کاهشی یافته است. این در حالی است که به زعم بسیاری از کارشناسان، خشونت موجود در محتوای بسیاری از محصولات رسانه ای، چون فیلم ها، بازی های رایانه ای و اخبار، افزایش یافته است.
رابطه میان خشونت در رسانه ها و جهان واقعی، سال ها است که موضوع بحث و تبادل نظر محققان دانشگاهی بوده است. اما با این وجود، همچنان مدرک موثق و قابل استنادی در مورد نقش مستقیم این دو عامل، بر یکدیگر، وجود ندارد.