تنشهای سایبری آمریکا و کره شمالی و امکان هک موشکهای بالستیک
شرح یک ماجرا
موشک اسکاد کرهی شمالی روز 6 مارس، از شهر سیمپو (Simpo)، واقع در شرق این کشور، پرتاب شد و تنها، 9 دقیقه بعد، در دریای ژاپن، سقوط کرد. این حادثه، در حالی به وقوع پیوست که تنها چند روز به دیدار دونالد ترامپ، با شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، باقی مانده بود. همین امر، سبب طرح برخی فرضیات، در مورد نقش احتمالی ایالات متحده آمریکا، در شکست این آزمایش موشکی شد.
بعد از این ماجرا، جان دیکرسن مجری شبکه سیبیاس، از دونالد ترامپ درباره تست موشکی ناموفق کره شمالی سوال کرد. ترامپ از پرداختن به این که آیا آمریکا دخالتی در شکست تست موشکی کره شمالی داشته یا خیر خودداری کرد و گفت: «ترجیح میدهم در این باره بحث نکنم. شاید موشکهایشان خراب بوده است.» اما در ادامه و با پافشاری دیکرسن برای دانستن نظر ترامپ درباره امکان جاسوسی آمریکا از موشکهای کره شمالی، ترامپ این احتمال را رد نکرد و صرفا گفت: «نمیخواهم درباره این موضوع صحبت کنم.»
در گذشته، رهبران آمریکا قویا حملات سایبری به سایر کشورها را رد کردهاند اما ترامپ مجددا تاکید کرد که تمایلی ندارد اهداف یا برنامههای نظامی کشور را لو دهد.
ترامپ، خطاب به دولت ژاپن و در حمایت از این کشور، اعلام کرده بود که در مقابل کرهی شمالی، همهی گزینهها روی میز است. بسیاری از کارشناسان علوم سیاسی حملات هکری و فعالیتهای مخرب سایبری را یکی از گزینههای در دست آمریکا، جهت مقابله با کرهی شمالی میدانند.
البته هنوز حمله سایبری آمریکا به موشک کره شمالی به اثبات نرسیده است. برخی منابع خبری مانند «واشنگتن تایمز» میگفتند ممکن است علت از کار افتادن این موشک، تغییر نوع سوخت آن به وسیله کره شمالی باشد. برخی منبع مانند «شیکاگو تریبیون» حمله سایبری آمریکا به موشک کره شمالی را انکار کردهاند. وبگاه «CNN»، نوشت: گرگ آستین، استاد مرکز ملی امنیت سایبری استرالیا بر این باور است که سیاست آمریکا، افزایش تواناییها و ظرفیتهای سایبری برای از کار انداختن موشکهای بالستیک دشمنان است.
شواهدی از امکان حمله سایبری آمریکا به موشکها
نیویورکتایمز در 4 مارس 2017، در مقالهای با عنوان «میراث محرمانه جنگ سایبری ترامپ علیه موشکهای کره شمالی»، نوشت: «سه سال گذشته، اوباما دستور برنامههای سایبری و الکترونیک، علیه کره شمالی را صادر کرده بود. ترامپ نیز دستور تهاجمی علیه کره شمالی را امضا کرد که میتواند شامل حمله سایبری و الکترونیک نیز بشود.» بهطورکلی این مقاله نیز امکان حمله سایبری علیه کره و به طور کلی حمله سایبری به موشک ها را دور از ذهن نمیداند.
یکی از فرماندهان بازنشسته نیروی دریایی آمریکا به نام، آرکر. ام میسی در صحبتی اعلام کرد وزارت دفاع آمریکا تلاش میکرد تا فناوریهایی را برای جلوگیری از پرتاب موشکها، تخریب کلاهکها، اختلال در مسیر پرواز موشکها یا سامانه جهتیابی آنها، ایجاد کند. وی از افرادی است که معتقد به امکان حمله سایبری به موشکها است.
بنا بر گزارش منابع آگاه، موشکها دارای Air Gaps یا بهصورت ایزوله هستند و به شبکه وصل نیستند، ولی باز هم با روشهای خاص خود، قابل هک هستند.
حمله به سامانههای موشکی پیش از انتشار خبر امکان حمله سایبری آمریکا به موشک کره شمالی نیز سابقه دارد. بهعنوان مثال در سال 2015، وبگاه خبری اشپیگل اعلام کرد یک سامانه موشکی پاتریوت متعلق به ارتش آلمآنکه در مرز مشترک سوریه و ترکیه واقع شده است توسط یک منبع ناشناس خارجی مورد تهاجم سایبری قرار گرفت.
آمریکا یکی از کشورهایی است که مرکزی را برای تحقیق در حوزه امنیت سایبری موشکها تأسیس کرده است. «Cyber Campus»، یکی از این واحدها است که زیر نظر مرکز تحقیقات موشکی و هوانوردی آمریکا، فعالیت میکند. همچنین آمریکا رزمایشهایی را نیز در زمینه آمادگی در برابر حملات سایبری به موشکها انجام داده است.
پروژه«Left-of-Launch» (شلیک ناموفق)
اسناد و مدارک موجود، حاکی از این است که آمریکا از سال 2014، پروژهای خاص به نام «Left-of-Launch»را به منظور خرابکاری در برنامهی موشکی کرهی شمالی، آغاز کرد. باراک اوباما، در واکنش به برنامهی تست سلاح کرهی شمالی، در آن سال، آغاز این پروژه را اعلام نمود. بسیاری از متخصصان، جنگ سایبری را مهمترین راهبرد آمریکا در روند ایجاد مختلسازی برنامه ی موشکی ساکنان شمالی شبه جزیرهی کره، میدانند.
نشریه دیپلمات در تاریخ 8 مارس 2017، در مقالهای نوشت: دیوید سنگر( از نویسندگان سایبری آمریکا) و ویلیام برد میگویند آمریکا دارای برنامهای بهعنوان « Left-of-Launch » برای جلوگیری از دستیابی موفقیتآمیز کره شمالی در آزمایشهای موشکهای بالستیک است. بر اساس برنامه فوق، آمریکا قصد دارد از طریق جاسوسی سایبری روند ساخت و آزمایش موشکهای بالستیک را تخریب کند. شایانذکر است دیوید سنگر از کسانی است که درباره حمله سایبری آمریکا و اسراییل به تأسیسات هستهای به ایران، کتاب را نیز به رشته تحریر درآورده بود.
در حقیقت راهبرد این برنامه، انتشار پالسهای الکترومغناطیس یا انجام دادن حملات سایبری، بلافاصله بعد از پرتاب موشک است. این اقدامات سبب اختلال در فرماندهی و کنترل موشکهای میشود.
سناریو عملیاتی این پروژه به این صورت ترسیم شده است:
• کره شمالی برای تسلیحات موشکی خود نیازمند قطعات الکترونیکی است که باید آنها را از خارج، وارد کند.
• آمریکا روی این قطعات، بدافزارهایی را قرار میدهد که در زمان پرتاب، سیستم فرماندهی و کنترل موشک را مختل میکند یا هدف موشک را تغییر میدهد .
به نظر لنس گاتلینگ ، تحلیلگر دفاعی شرکت نکسیال ریسرچ ژاپن، حتی مقامات کره شمالی نیز متوجه این مسئله نمیشوند. آنها زمانی متوجه موضوع میشوند که موشک، سقوط میکند.
توضیح مطلب اینکه، یکی از راهبردهای دشمن در حملات سایبری، قرار دادن کدهایی به نام «بمب منطقی» در تجهیزات است. این تجهیزات میتواند در بخش صنعتی یا غیر صنعتی به کار رود. سازنده تجهیزات یادشده میتواند با قرار دادن بدافزارها در دستگاههایی که صادر میکند، هر زمان که بخواهد، بدافزار نصبشده را فعال کرده و خسارات دلخواه را وارد کند. حتی برخی از این کدها، بهصورت خودکار در یک زمان مشخص- مثلاً هنگام پرتاب موشک- اثر مخرب خود را میگذارند.
واکاوی مسئله
اگرچه اشاره ترامپ به جاسوسی پنتاگون را نمیتوان مسلم فرض کرد اما جنگ سایبری و مخفیانه پنتاگون علیه سامانههای موشکی کره شمالی قطعاً دور از انتظار نیست. این احتمال، این روزها در فضای مجازی، بحثهای زیادی را برانگیخته است. سوابق کافی و شواهد ضمنی وجود دارد که نشان میدهد عمو سام یعنی آمریکا در برنامه تسلیحاتی کره شمالی شیطنتهایی کرده است.
در سال 2010، دولتهای آمریکا و اسرائیل یک ویروس رایانهای به نام استاکسنت را با هدف بیثباتسازی سانتریفیوژهای نیروگاه غنیسازی نطنز طراحی کردند. دولتهای غربی که خود مبتکر و دارنده سلاحهای اتمی هستند، ایران را به تلاش برای ساخت بمب اتم متهم میکردند.
ترامپ پس از رسیدن به جایگاه ریاست جمهوری، یک حکم سهساله را از دوران ریاست جمهوری باراک اوباما به ارث برد که به پنتاگون فرمان میداد «یورشهای سایبری و الکترونیک خود علیه برنامه موشکی کره شمالی را افزایش دهند به این امید که در اولین لحظات پرتاب موشک، از آن باخبر شوند». این فرمان را اوباما در سال 2013 پس از آنکه کره شمالی آماده یک آزمایش هستهای با ابعادی مشابه بمب هیروشیما میشد، صادر کرد.
چند روز بعد از انفجار، پنتاگون خبر داد که نیروهای رهگیر ضد موشکی خود در کالیفرنیا و آلاسکا را توسعه میبخشد. همچنین از برنامهای با عنوان «left of launch» برای متوقف ساختن موشکها قبل از برخاستن رونمایی کرد - با این امید که شانس تخریب آنها را بالا ببرد. ژنرال مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، هنگام اعلان این برنامه، از «جنگ سایبری، انرژی هدایتشده و حمله الکترونیک» نام برد که به ابزارهایی نظیر بدافزار، لیزر و پارازیت انداختن روی سیگنال اشاره دارد و همگی آنها مکملهای جدیدی به شمار میروند که به روشهای سنتی منحرف ساختن حملات دشمن اضافه شدهاند. مدت کوتاهی پس از اظهارات ژنرال دمپسی، اوباما و وزیر دفاع او، اشتون کارتر، جلساتی را ترتیب دادند که بر یک سؤال متمرکز بود: آیا یک برنامه تخریبی میتواند حرکت کره شمالی به سمت موشکهای بالستیک قارهپیما را کند نماید؟ ... اوباما درنهایت، پنتاگون و سازمانهای اطلاعاتی را زیر فشار گذاشت تا همه موانع را برطرف کنند؛ فشاری که مقامات آمریکایی، آن را تشویق به دستیابی به فناوریهای تست نشده، تلقی کردند. مدت کوتاهی پس از این جلسات، روند شکست موشکهای پیونگیانگ، شتاب گرفت.
پنتاگون گزینههای موسوم به «left of launch» را با جدیت دنبال کرده است. در سال 2014، ژنرال ری اودیرنو ، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا و دریاسالار جاناتان گرینرت ، فرمانده عملیات نیروی دریایی آمریکا با انتشار یادداشتی غیررسمی خطاب به چاک هیگل، وزیر دفاع وقت آمریکا، پنتاگون را تشویق کردند که با اتخاذ شیوههای «left of launch» و دیگر اشکال دفاع غیرجنبشی دفاع - یعنی جنگافزارهای انرژی هدایتشده و سایبری - رویکردی بلندمدت نسبت به دفاع موشک بالستیک در پیش بگیرد. پیغام آنها بهدرستی درک و اجرایی شد: درخواست بودجه سال مالی 2017 وزارت دفاع خاطرنشان ساخت که برنامه موسوم به « Nimble Fire » (آتش چابک)، ظرفیت پنتاگون برای «حمله الکترونیک» و «عملیات سایبری تهاجمی» را گسترش داد و در سالهای پیش رو نیز چنین خواهد کرد.
این حرکت در سالهای اخیر رشد خوبی داشته است. رئیس سازمان دفاع موشکی پنتاگون، دریاسالار جیمز سیرینگ ، در اظهارات خود در جلسه استماع کمیته خدمات نیروهای مسلح سنا، تدابیر موشکی غیرجنبشی احتمالی از قبیل جنگافزارهای انرژی هدایتشده و حملات سایبری از نوع «left of launch» را «تغییردهنده بازی» عنوان کرد. در همان جلسه، معاون وزیر دفاع در امور سیاستی، برایان مککوئن ، از قانونگذاران درخواست کرد تا سریعاً «طیف گستردهتری از ابزارها را توسعه بخشند و انجام چنین کاری شامل اقداماتی میشود که تهدید را قبل از اجرا خنثی سازد.»
به نظر میرسد که گزارش نیویورکتایمز هیچ ابهامی درباره نقش عملیات سایبری واشنگتن در متوقف ساختن برنامه تسلیحات اتمی کره شمالی، همانند کاری که با برنامه اتمی ایران کرد، بر جای نمیگذارد؛ اما برخی از ناظران سیاست خارجی تردید دارند که چنین راهحل مؤثر (و مدرنی) برای حل مسئله پیونگیانگ را پنتاگون طراحی کرده باشد. جفری لوئیس ، رئیس مرکز مطالعات منع گسترش سلاحهای کشتارجمعی جیمز مارتین، مشکلات گزارش نیویورکتایمز را اینطور برمیشمرد:
نرخ شکست موشکهای کره شمالی، درواقع نرخ وحشتناکی نیست. ]گزارش نیویورکتایمز[ اینطور استدلال کرده است که بلافاصله پس از تصمیم اوباما در سال 2014، «منفجرشدن، منحرف شدن از مسیر، متلاشی شدن در آسمان و شیرجه رفتن تعداد زیادی از راکتهای نظامی کره شمالی در دریا آغاز شد.» این همبستگی و تطابق، لزوماً نشانگر یک رابطه علت و معلولی نیست و مروری ساده بر شلیکهای موشکی صورت گرفته توسط کره شمالی نشان میدهد که اگر آمریکا در حال هک کردن موشکهای کره شمالی باشد، بیهوده وقت خود را تلف میکند.
از سال 2014، حدود سهچهارم شلیکهای پیونگیانگ موفقیتآمیز بوده است. از 66 موشکی که این کشور در سال 2014 و سالهای پس از آن شلیک کرده ، 51 مورد آن موفق بوده است. اگر بخواهیم برای هک کردن نقشی در نظر بگیریم باید بگوییم که فقط توانسته تعداد بسیار کمی از موشکها را دچار مشکل کند.
درحالیکه عملیات سایبری آمریکا ممکن است به شکست تعدادی از شلیکهای موشکی در سالهای اخیر کمک کرده باشد، لوئیس بر این باور است که چهبسا ثابت شود تصور رایج غرب از رهبران نظامی کره شمالی – کاملاً بیکفایت و به معنای واقعی کلمه دیوانه – تصور بسیار دقیقی است، مخصوصاً وقتیکه پیونگیانگ، سامانههای موشکی نسبتاً جدید و تست نشدهای را مورد آزمایش قرار میدهد. وی مینویسد: «رویهمرفته، اینکه «علم راکتی»، استعارهای محبوب برای کارهای پیچیده و دشوار محسوب میشود، دلیل دارد. درحالیکه روایت رسانهای ساده قرار است به شلیکهای موشکی ناموفق بخندد، کره شمالی از هر پروازی، خواه موفق یا ناموفق، درس میآموزد.»
اینکه رهبران پنتاگون، علیرغم فشار دولتهای اوباما و ترامپ، ممکن است در بهکارگیری حملات سایبری احتیاط به خرج دهند نیز دلیل دارد: جنگ سایبری، شکلی از جنگ است که نسبتاً مورد آزمون واقع نشده و روشن نیست که آیا یک مجموعه حمله سایبری، هرچند که به لحاظ تاکتیکی و در کوتاهمدت، مؤثر باشد، تبعات راهبردی (و ناخواسته) غیرقابلپیشبینی در پی خواهد داشت که فقط به داخل کره شمالی محدود نماند یا خیر. برای مثال، اندرو فاتر ، کارشناس کنترل تسلیحات، به تضعیف ثبات راهبردی با روسیه و ایجاد فشار شدید بر توازن راهبردی با چین بهعنوان یکی از تبعات احتمالی اینگونه حملات اشاره میکند.
در اینجا استدلال فاتر علیه حملات سایبری ارائه میشود که در نشریههای جولای/ اوت انجمن کنترل تسلیحات به چاپ رسیده است:
«بسیار بعید است که ورود توانمندیهای سایبری که میتواند بازدارندگی هستهای روسیه را تضعیف کند، به تسهیل این فشارها کمکی کند. درواقع، تهدید ناتوانی سایبری، همراه با توسعه دیگر توانمندیهای آمریکا بهعنوان بخشی از طیف کامل مأموریت دفاع موشکی، ممکن است روسیه را به سمت مدرن کردن و ارتقای نیروهای هستهای و نگاهداشتن آنها در حالت آمادهباش سوق دهد. نتیجه مستقیم حملات سایبری آمریکا به این شیوه، افزایش بیثباتی، شکلگیری یک مانع بزرگ دیگر بر سر راه حفظ نظامهای کنترل تسلیحات بین روسیه و آمریکا است.
چهبسا پیامدهای احتمالی طیف کامل دفاع موشکی برای چین، پیامدهای بحرانیتری باشد چراکه زرادخانه هستهای این کشور کوچکتر است و پیچیدگی کمتری دارد.
روشن نیست که پنتاگون از زمانی که اوباما به مقامات دستور داد تا به سراغ راهبردهای بازدارنده الکترونیکی بروند، چه اندازه نسبت به استفاده از حملات سایبری، متعهد بوده است؛ اما ازآنجاکه ظاهراً پیونگیانگ مصمم به پیگیری یک زرادخانه هستهای قوی است، تقریباً قطعی به نظر میرسد که «مداخلات غیرجنبشی [سایبری] در شلیک»، همچنان بخش مهمی از موضع دفاع موشکی بالستیک آمریکا باقی خواهد ماند.»
در سال 2015 و در جریان برگزاری نشستی در مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی واشنگتن، دریاسالار آرچر میسی ، مدیر سابق سازمان دفاع هوایی و موشکی، این مطلب را به بهترین شکل ممکن بیان کرده است. او گفته است: «دفاع موشکی بالستیک نمیتواند صرفاً شامل شکست دادن شلیک، پرواز، هدفگیری و اصابت کلیه موشکهایی باشد که دشمن فرضی ممکن است به کار بگیرد. نمیتوانیم این مسئله را شوخی بگیریم.»
جمعبندی
گزارش مذکور، علت اصلی نرخ بالای شکست در شلیک موشکهای کره شمالی که ساخت روسیه هستند را دخالت آمریکا در نرمافزار و شبکههای کره شمالی معرفی میکند. اما در نظر مطلعین، راه افتادن کارزار علیه کره شمالی تعجببرانگیز نبود. به عقیده دکتر کن گیرز ، کارشناس امنیت سایبری شرکت کومودو که تجربه کار با سازمان امنیت ملی آمریکا را دارد، عملیات سایبری نظیر آنچه علیه کره شمالی میبینیم، درواقع یک هنجار محسوب میشود.
اگرچه این واقعیت که آمریکا برنامه موشکی کشور دیگری را هک کرده است، ممکن است برای برخی عجیب باشد، اما به قول گیرز «در محیطهای اطلاعاتی و نظامی، کار رایجی به شمار میرود.» گیرز اضافه میکند: «اگر به این نتیجه برسید که جنگ با کشور خاصی امکانپذیر است، شرایط را برای درگیری فراهم میسازید. در عصر اینترنت، نام این کار هک کردن است.»
البته شبکههای داخلی کره شمالی بهشدت ایزوله بوده و به اینترنت همگانی متصل نیستند که خود چالشی برای هکرهای آمریکایی محسوب میشود اما گیرز میگوید که هک شدن رایانهها ابداً ربطی به متصل بودن یا نبودن آنها به اینترنت ندارد. بهعلاوه، گیرز اضافه کرده است که به دلیل تعداد محدود سرورها و نقاط دسترسی به اینترنت بهشدت بسته کره شمالی، «چنانچه بین آمریکا و کره شمالی جنگ سایبری در بگیرد، پیروزی در چنین جنگی برای آمریکا بسیار دشوار خواهد بود.» وی افزود: «کره شمالی میتواند به شرکت سونی یا کاخ سفید حمله کند و این اقتضای ماهیت فضای سایبری است. اما اگر جنگی رخ دهد، خواهید دید که سایبرکام اکثر کشورهای دیگر را خیلی سریع محو میکند.»