تفاوت اینترنت اشیاء و اینترنت همهچیز
مقدمه
اینترنت همهچیز (IoE) یکی از ترندهای برتر دو سال گذشته بوده است. عبارت «اینترنت همهچیز» (Internet of Everything) بسیار جدید است و نباید با اینترنت اشیاء (IoT) اشتباه گرفته شود.
IoE چیست؟
اینترنت همهچیز (IoE)، مردم، فرآیندها، دادهها و اشیاء را برای ایجاد اتصالات شبکهشده، مرتبطتر و باارزشتر میکند. این روش اطلاعات را به عمل تبدیل کرده و ظرفیتهای جدید، تجربیات غنیتر و فرصتهای اقتصادی بیسابقه برای تجارتها، افراد و کشورها، میآفریند.
بهعبارتدیگر، IoE ارتباط اطلاعاتی مردم، فرآیندها، دادهها و اشیاء است. اینترنت همهچیز، جهانی از میلیاردها شیء برای تشخیص مقیاسها و ارزیابیهای وضعیت آنها تشکیل میدهد که همهی آنها از طریق شبکههای عمومی و خصوصی با استفاده از پروتکلهای استاندارد، متصل هستند.
ستونهای IoE
مردم: مردم را با روشهای مرتبطتر و باارزشتر، بههم متصل میکند.
دادهها: دادهها را برای تصمیمگیری بهتر به اطلاعات تبدیل میکند.
فرآیندها: اطلاعات صحیح را به فرد مناسب در زمان مناسب، انتقال میدهد.
اشیاء: ابزارهای فیزیکی و قطعات متصلشده به اینترنت و یکدیگر را برای تصمیمگیری اطلاعاتی که اغلب اینترنت اشیاء (IoT) خوانده میشود، آماده میکند.
اینترنت اشیاء
IoT یا اینترنت اشیاء، شبکهی قطعات فیزیکی متصل به اینترنت است. این قطعات شامل فناوریهای نهفته برای تعامل با بخشهای داخلی یا محیطهای خارجی است. بهعبارتدیگر، زمانی که قطعات بتوانند ارتباط برقرار کنند، بر نوع و نحوهی تصمیمگیریها تأثیر خواهند داشت.
تفاوت IoT و IoE
اینترنت همهچیز با چهار ستون: مردم، فرآیندها، دادهها و اشیای ساختهشده بر پایهی اینترنت اشیاء، کار میکند؛ درحالیکه IoT تنها بر اشیاء تکیه دارد. بعلاوه، IoE توان اینترنتی برای ارتقا خروجی تجارت و صنعت را افزایش داده و درنهایت نحوهی کار مردم با IoT را سادهتر میکند.
نتیجهگیری
اینترنت همهچیز صنایع را در سه سطح: فرآیند تجاری، مدل تجاری و زمان تجاری، بازآفرینی میکند.
هانگ لی هونگ (Hung Le Hong) معاون شرکت آمریکایی تحقیقات IT گارتنر (Gartner) میگوید: «فناوری دیجیتال، در سطح اول، محصولات، خدمات، مشتریان و تجربیات مرتبط، نحوهی کار سازمان و شراکت ما را ارتقا میدهد. ما کار معمول خود را انجام میدهیم، اما دیجیتال شدن به ما اجازه میدهد، محصولات خود در صنعت را بهبود ببخشیم.»
درحالیکه شرکتها محصولات و فرآیندهای خود را دیجیتال میکنند، روشهای کامل جدیدی از تجارت در صنایع، ظاهر میشود. تحلیلگران گارتنر، تغییرات هویتی بیشتری را با دیجیتال شدن صنایع در سطح مدل تجاری، پیشبینی میکنند. آقای لی هونگ بهعنوان نمونه به شرکت نایکی (Nike) که در لبهی تیغ صنعت سلامت و لباسهای متصل به اینترنت حرکت میکند و شرکت گوگل که به حوزهی خودروهای بدون سرنشین وارد شده، اشاره میکند.
سطح سوم نوآوری دیجیتال، بهدلیل نیاز به رقابت با تجارتهای دیگر بهوجود آمده است. اینترنت همهچیز میلیونها قطعه و سنسور یا حسگر جدید ایجاد میکند که هرکدام دادههای زمان واقعی فراهم میکنند. به گفتهی نیک جونز (Nick Jones) محقق مشهور گارتنر: «داده، همان پول است. تجارت به دادههای بزرگ و فناوری ذخیرهسازی و جمعآوری آنها نیاز دارد تا بتواند آنها را تحلیل کرده و به حجم مناسبی از اطلاعات برسد. بعلاوه، برای تبدیل داده به پول، رهبران تجارتها و IT نیاز به تصمیمگیری دارند. بهدلیل اینکه آنها زمان یا ظرفیت گرفتن تصمیمات را ندارند، بدون شک، نیاز به ابزارهایی برای پردازش این اطلاعات خواهند داشت.»
از سویی دیگر، دیو آرون (Dave Aron)، محقق شرکت گارتنر میگوید: «اکنون که دیجیتال در همه چیز ما دخالت داده شده، هر تجارت باید استراتژی دیجیتال خاص خودش را داشته باشد. دیجیتال بودن دیگر یک گزینه نیست، اکنون به یک واقعیت جدید تبدیل شده که نیاز به رهبری شگرف دارد.»
شرکت گارتنر پیشبینی میکند، شرکتها از فناوری IoE استفادهی گستردهای کرده و انواع وسیعی از محصولات در بازارهای مختلف به فروش خواهد رفت. این شامل ابزارهای پزشکی پیشرفته، سنسورهای خودکارسازی کارخانهها، استفادهی رباتها در صنایع، استفاده از سنسورها برای بهبود محصولات کشاورزی و سنسورهای حرکت خودکار و سیستمهای نظارت بر زیرساختها برای حوزههای مختلف ازجمله جادهها و ریلهای راهآهن و بینهایت محصولات دیگر میشود.
البته با اتصال ابزارهای بیشتر به اینترنت، نگرانی در مورد امنیت دادهها و حریمخصوصی نیز افزایش خواهد یافت. روشی که شرکتها برای حفظ تعادل این پیشرفتها و حفظ حریمخصوصی مشتریان، اتخاذ میکنند نیز خود بسیار مهم خواهد بود.