بازدارندگی سایبری؛ نیازمند چیزی بیش از رویکرد تهاجمی
پروفسور مارتین لیبیکی (Martin C. Libicki)، تئوریسین و کارشناس مطرح حوزه ی مسائل سایبری و دفاعی اندیشکده ی رند و مدیر بخش مطالعات امنیت سایبری دانشگاه نیروی دریایی آمریکا، اخیرا در مقاله ای مفصل، به بررسی عوامل ایجاد بازدارندگی سایبری، مرور نظریات رایج این مفهوم، در عرصه ی جنگ کلاسیک و میزان تطابق این تئوری ها با شرایط کنونی و فضای سایبری، پرداخته است. در این نوشتار، تلاش بر آن است که شرح مختصری از مطالب مطرح شده در این مقاله، مورد بحث و بررسی قرار گیرد:
مارتین لیبیکی، در سالهای اخیر، به یکی از کارشناسان خبره و شاخص حوزهی دفاعی و سایبری بدل شده است. وی علاوه بر حضور در کادر متخصصان اندیشکدهی رند، مدیریت بخش مطالعات امنیت سایبری دانشگاه نیروی دریایی آمریکا را نیز بر عهده دارد. لیبیکی از برجستهترین تئوریسینهای امنیتی ایالاتمتحده به شمار میرود. وی که سابقهی حضور در دانشگاه عالی دفاع آمریکا و نیروی دریایی این کشور را نیز در کارنامه دارد، از سال 1998، به فعالیت در مرکز مطالعاتی رند، مشغول شد. از جمله تألیفات راهبردی و ارزندهی وی در حوزهی امنیت میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
• استانداردهای فناوری اطلاعات (1995)
• در شبکه جهانی اطلاعاتی، هر کس چه میکند؟ (2000)
• پیروزی در فضای مجازی: امنیت ملی و اطلاعات جنگ (2007)
• بررسی ترجیحات تروریستها در حمله (2007)
• پایان گروههای تروریستی: درسهایی برای مقابله با القاعده (2008)
• بازدارندگی و جنگ سایبری (2009)
با بررسی نظریات و آراء، لیبیکی، به راحتی میتوان اختلافات فکری وی با فرماندهان ارشد امنیتی و سایبری آمریکا را دریافت. در نوشتار حاضر که شرح کوتاهی از مطالب مطرحشده در این مقاله است، نظریات لیبیکی و منشأ اختلاف نظرهای وی با دریادار مایکل راجرز، رئیس فرماندهی سایبری آمریکا، مورد بحث و بررسی قرار میگیرد:
حدود 2 سال پیش، دریادار مایکل راجرز (Michael S. Rogers)، رئیس فرماندهی سایبری و آژانس امنیت ملی آمریکا، طی جلسهای در کنگره، تنها راه افزایش بازدارندگی ایالاتمتحده را در نبردهای سایبری، افزایش توان آفندی و تهاجمی این کشور دانست.
بسیار آشکار است که برخورداری از توانمندی بالا، زیانی در پی ندارد؛ اما آیا این امر، واقعاً میتواند در حوزه سایبری، قدرت بازدارندگی کشورها را در برابر دشمنانشان، افزایش دهد؟

قطعا افزایش قدرت بازدارندگی، با توسل به نیروی بالای آفندی در عرصه سایبری، پیش نیازهای بسیاری دارد. ازجمله این عوامل، میتوان به 4 نکته اصلی زیر اشاره کرد:
• ایالات متحد، باید توان شناسایی و معرفی عوامل تهاجمات سایبری را داشته باشد؛ تا بتواند عامل حقیقی را مجازات و دیگر کشورها را نیز نسبت به درستی رفتار خود قانع کند.
• دولت آمریکا، باید حد آستانه تحمل خود را برای اجرای اقدامات تلافیجویانه، تصویب کرده، به اطلاع عموم برساند.
• وعدههای آمریکا درباره مقابله به مثلهای درخور، باید به حدی معتبر باشد که دیگر کشورها، از وقوع آنها، درصورت عبور از مرز آستانه تحمل ایالات متحد، اطمینان کامل داشته باشند.
• ایالات متحد، به توانایی لازم برای دست زدن به اقدامات تلافیجویانه موعود نیز نیاز دارد.
لیبیکی در ادامه، با اشاره به مؤلفههای یادشده در این مقاله گفت: «با بررسی سطحی نکات مطرحشده میتوان نتیجه گرفت که داشتن توانایی بنیادین برای دست زدن به اقدام رو در رو، مهمترین عامل در میان نکات اشارهشده بهشمار میرود؛ اما باید به این نکته نیز توجه داشت؛ تا هنگامی که دشمنان ایالات متحد، به قدرت جادویی این کشور، ایمان داشته باشند، نیاز کمتری به توانمندی واقعی وجود دارد. با وجود این، نمیتوان از نقش حیاتی 3 عامل دیگر نیز، صرفنظر نمود.»
به باور وی، همین عامل است که سبب شده، ایالات متحد، در بسیاری از موارد، بدون دست زدن به اقدام عملی متقابل، دشمن را مهار نموده، به پای میز مذاکره بکشاند. بهعنوان مثال میتوان به چین اشاره کرد. بسیاری از کارشناسان روابط بینالملل، باورمنداند که دولت اوباما، تنها با توسل به بزرگنمایی توان خود و اعمال برخی تحریمهای اقتصادی، توانست چین را به پای میز مذاکره بکشاند و به توافق منع جاسوسی سایبری دست یابد. این توافق - که یکی از بزرگترین موفقیتهای دولت اوباما بهشمار میرود - فعالیتهای غیرقانونی چین را در فضای مجازی تا حد بسیاری محدود میکند.
بر این اساس، هنگامی که بحث به پهنه بازدارندگی سایبری کشیده میشود، اعتبار یکی از مهمترین مسائل محسوب میشود. بهعبارت دیگر، ایالات متحد آمریکا، باید توانایی مقابله به مثل متناسب و قدرت ایجاد پیامدهای واقعا جدی را دربرابر حملات سایبری دیگر کشورها، به جهانیان ثابت کند.
برای درک بهتر فرضیات موجود، میتوان به روابط روسیه و آمریکا، پس از هک کمیته ملی حزب دموکرات، در هنگام برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحد، اشاره کرد. پس از رخ دادن حمله و انتشار اطلاعات دموکراتها، مقامات وقت آمریکا، با متهم شناختن روسیه، تحریمهای بسیاری را علیه این کشور، اعمال و بسیاری از سیاستمداران روس را از ایالات متحد اخراج کردند. درصورت درستی اتهام واردشده به کرملین و پذیرش پنداشت حمله روسیه به آمریکا، با هدف تغییر رئیسجمهور و به قدرت رساندن دونالد ترامپ، این پرسش مهم برای کارشناسان روابط بینالملل و امنیت سایبری پدید میآید. آیا تحریمهای اقتصادی و اخراج چند دیپلمات روس میتواند این کشور را از اقدام به تغییر رئیسجمهور آمریکا و نفوذ گزینه مدنظر خود به کاخ سفید، پشیمان سازد؟
بهطور حتم، واکنش منفعل و ضعیف ایالات متحد، نسبت به هک اطلاعات حزب دموکرات، اعتبار و حیثیت این کشور را بهعنوان یک هژمون جهانی تا حد فراوانی تنزل میدهد؛ اما ازسوی دیگر نیز میتوان واکنشهای محدود آمریکا را عاقلانهتر از به جان خریدن امکان تقابل همهجانبه و گسترده با دیگر قدرتهای معارض آن دانست. بهعبارت دیگر، ایالات متحد عملا با بازتاب سست خود به حملههای صورتگرفته سایبری، از خسارات بیشتر، جلوگیری کرده است. با وجود به ثمر نشستن برآیند خویشتنداری ایالات متحد و عدم وقوع جنگ، آمریکا فرصت پاسخ متناسب، ایجاد اعتبار بازدارنده و افزایش هزینههای حمله سایبری را به این کشور از دست میدهد.

با توجه به مطالب یادشده، میتوان نتیجه گرفت که یکی از مهمترین عوامل ایجاد بازدارندگی، اعتبار و اطمینان دشمن از توان پاسخگویی مناسب طرف مقابل، نسبت به حمله سایبری است؛ زیرا هزینههای بالا و تبعات یورشهای سایبری ممکن است مهاجمان را از هر اقدامی منصرف سازد. ازسوی دیگر، شرایط کنونی جهانی و بیثباتیهای موجود در جامعه بینالملل، دست زدن به اقدامات شدید و کسب اعتبار را به امری بسیار خطرناک بدل کرده است.
به باور مارتین لیبیکی، از بین رفتن اهمیت آستانه تحمل دولتها در عصر کنونی، سبب رها شدن روند تعیین این معیار، در بسیاری از موارد شده است. با وجود این، از نظر بنیادین، نیاز به مقرر ساختن آستانه خویشتنداری دولتها دربرابر حملات سایبری، امری هویدا است. طیف گستردهای از اقدامات آزردهکننده و قابل خردهگیری، در فضای مجازی وجود دارد. این وقایع از وقفهای کوچک در شبکهها تا فجایع بزرگ را با قدرت ویرانگری بالا در بر دارد. بهطور حتم، همه این حوادث، در سطوح بالای امنیت ملی ایالات متحد آمریکا، طبقهبندی نمیشوند. در مقابل برخی از رویدادها، چون انفجار یک سلاح هستهای، در کوچکترین مقیاس ممکن نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند. همین یافتن آستانهای قابل دفاع، مشکلی است که بهآسانی نمیتوان آن را حل کرد.
نتیجهگیری
بهرهگیری از تهدید به اجرای اقدامات تلافیجویانه متقابل، برای منصرف ساختن دشمنان از یورش سایبری و گریز از پیامدها و مشکلات این رفتارها، در عصر کنونی، توجه و دقت بسیاری نیاز دارد. بهطور حتم، تصور کافی بودن توان تهاجمی بالا، بهتنهایی برای بازدارندگی دشمنان در عرصه سایبری، بسیار سادهانگارانه بهنظر میرسد. مطمئنا کشورهای ضعیف، به هیچوجه نمیتوانند از حمله سایبری دشمنانشان جلوگیری کنند. شرط توان آفندی بالا، گرچه لازم است؛ اما هرگز نمیتوان آن را کافی دانست. بهعنوان مثال، ایالات متحد آمریکا، بههیچوجه در حوزه سایبری، کشور ناتوانی بهشمار نمیرود؛ اما نمیتواند از پیدایش حملات سایبری - که زیرساختهایش را هدف میگیرند - جلوگیری کند.
به باور بسیاری از متخصصان، منشأ چالشهای پیش روی آمریکا، در حوزه بازدارندگی، ضعف نیست؛ بلکه مصلحتاندیشی و موقعیتشناسی های بسیاری، در پس واکنشهای منفعل ایالات متحد وجود دارد.
بهنظر میرسد که در شرایط ناپایدار امروز جهان، کشورها تنها ازطریق ایجاد قوانین بینالمللی و پیامدهای ارتکاب جرایم برای مهاجمان سایبری، بازدارندگی ایجاد کنند؛ زیرا حملات مخرب متقابل در فضای مجازی، سبب بالا گرفتن تنشها و امکان بروز جنگ، میان کشورها و متحدانشان میگردند.
ازسوی دیگر، قواعد بازدارنده، با ضمانت اجرایی بالا، بهصورت ناخواسته، هر 2 طرف را محدود میکند و آزادی عمل را از هر 2 کشور میگیرد. برخی کارشناسان بر این باوراند که علت تعلل ایالات متحد، در تدوین و تصویب این قوانین بینالمللی نیز همین امر است.
بهنظر میرسد که عوامل پرشماری در کنار هم سبب بروز آشوب و بیقانونی در فضای سایبری شدهاند. از همین روی است که قدرتهای بزرگ سایبری همچون روسیه، چین و آمریکا، مدام دچار درگیری هستند و در مقاطعی نیز به پیروزیهای نسبی دربرابر یکدیگر، دست مییابند.
برای دانلود متن کامل مقاله به انتهای متن مراجعه کنید.