ایران و پیگیری اتهامات سایبری جهانی
هکرها ژوئن سال 2017، حساب کاربری ایمیل بسیاری از نمایندگان مجلس انگلیس را هک کردند. براساس گزارشهای منتشرشده ازسوی تایمز آف لندن و گاردین، سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا، طی بررسیها و پژوهشهای مفصل درباره این حملات، انگشت اتهام خود را بهسوی هکرهای ایرانی گرفتند و مدعی پشتیبانی دولت ایران از این دست حملات هکری شدند.
در این میان، بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه طی مصاحبهای با خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، گزارشهای منتشرشده را غرضورزانه و حاصل نگاه ضدایرانی مقامات انگلیس خواند و افزود: «آمریکا و رژیم صهیونیستی، بهصورت روزمره، به انتشار مطالب تحریکآمیزی برای تخریب ایران میپردازند و ما نیز پیگیر تحقیق و بررسی دقیق اتهامات واردشده خواهیم بود.»
براساس ادعای اندیشکده امریکن اینترپرایز، اظهارات وزارت امور خارجه ایران، برای آمریکا، انگلیس و اسرائیل قانعکننده نبودهاند و بیانات قاسمی، احتمال وقوع حملات سایبری مشابه، از درون مرزهای ایران را قوت بخشیدند و نشان دادند که وزارت امور خارجه و رأس حاکمیت ایران، با حالتی منفعل و خنثی، چشم خود را دربرابر اقدامات سایبری سپاه پاسداران و برخی دیگر از ارکان امنیتی کشور بستهاند.
مایکل روبین، نویسنده این مقاله - که پیش از این نیز در گزارشی به بررسی نظارت ایران بر شبکههای اجتماعی پرداخته بود - در نوشتار بالا، مدعی تأثیرپذیری دولت و حاکمیت جمهوری اسلامی در مقابل سپاه پاسداران شد و این بیتفاوتی را ناشی از بیاختیاری دولت و وزارت امور خارجه، در تحقیق و تفحص درباره فعالیتهای ویرانگر سایبری برخی ارگانهای مستقر در داخل این کشور دانست.
در این میان، اشاره به چند نکته، ضروری بهنظر میرسد. نخست این که اتخاذ سیاست تهاجمی در دنیای سایبری، یک اصل بازدارنده بسیار مهم بهشمار میرود و توجه به بودجه سالیانه کشورهای صاحبنام در این زمینه، مانند ایالات متحد آمریکا، بر این موضوع تأکید میکند که آنها برنامه ویژهای در این خصوص دارند. در کشور ما نیز خواست عمومی بر این موضوع اصرار دارد. البته نظام جمهوری اسلامی ایران، همواره تأکید داشته است که از تواناییهای خود - چه در زمینه موشکی و چه در پهنههای دیگر همچون سایبری - تنها برای دفاع مشروع استفاده خواهد کرد و آن را در موارد دیگر بهکار نخواهد گرفت. با این حال، حتی اگر کشور ما، سیاستهای دفاع تهاجمی را در دنیای سایبری هم به خدمت بگیرد، منطقی به دور از عقلانیت نیست.
ازسوی دیگر، تلاش دشمن همواره بر آن بوده است که میان نهادها و سازمانهای گوناگون نظام اسلامی مثل: سپاه پاسداران، دولت و غیره، نوعی گرد اختلاف بیفکند و اختلافنظرهای احتمالی را درگیری و تنش گسترده قلمداد نماید. باید به این نکته اشاره کرد که هدف کلی اجزای نظام در مقابله با دشمن و مدارا با دوستان، یکی است و تنها امکان دارد در شیوه نگاه به مسئله، اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد که حتی این مسئله هم در رسیدن به هدف کلی، خللی ایجاد نخواهد کرد.
با بررسی گذرای ادعاهای مطرحشده در این نوشتار، با پرسشی ژرف و مهم روبهرو میشویم: «آیا مؤسسات مطالعاتی پرشمار پویا در غرب - که سالانه با هزینههای بسیار گزاف، درباره رفتار و ساختار کشورهایی چون ایران تحقیق و پژوهش میکنند - هنوز به درک درستی از ساختار حاکمیت و رویکردهای کلان جمهوری اسلامی نرسیدهاند؟»