آیا اخبار جعلی روی انتخابات آینده تأثیر میگذارد؟
به گزارش کارگروه امنیت سایبربان؛ کمپینهای انتخابات آینده از هماکنون آغاز شده است. این که چنین انتخاباتی چه زمان و در چه مکانی باشد اهمیت ندارد. برای مثال احزاب انگلیسی نیز به طور پیوسته در حال افزایش هزینههای خود در جهان بدون قانون تبلیغات آنلاین هستند. برای مثال تنها در طول 90 روزگذشته حزب محافظهکار انگلیس با نام توریس 100 هزار پوند روی تبلیغات فیسبوک هزینه کردهاند. از طرفی این هزینه برای طرفداران برگزیت به 107 هزار دلار میرسد.
با وجود این که از یک دهه قبل توصیهها و اقداماتی جهت قانونگذاری و تنظیم بهتر فعالیت کمپینهای آنلاین صورت گرفت، هیچچیزی با تغییر مواجه نشده است. در واقع شرکتهای فناوری آمریکایی به آرامی عکسالعمل نشان داده، بسیار کند اقدامات لازمه را انجام میدهند. آنها ویژگیهایی را برای عمل به شفافیت معرفی کرده به مبارزه با اطلاعات جعلی میپردازند و حتی در یک یا دو مورد موفق میشوند با این اقدامات خصمانه مقابله کنند.
با وجود این بهتر بودن به معنی خوب نیست. در آینده نزدیک یک انتخابات در انگلیس برگزار خواهد شد. سؤالی که مطرح میشود این است که حافظت از بسترها و سامانهها تا چه اندازه میتواند در برابر اخبار جعلی و دخالت در روند رویداد مؤثر واقع شود؟ در ادامه اقدامات چندین شبکه اجتماعی و موفقیت یا شکست آن به تفکیک بررسی میشوند.
فیسبوک
بزرگترین شبکه اجتماعی جهان پس از رسواییهای انتخابات سال 2016، تلاشهای خود را به کار گرفته است تا از تکرار سو استفاده و دستکاری انتخابات آینده جلوگیری به عمل آید.
فیسبوک تحت نظر ناتانیال گلیچر (Nathanial Gleicher)، مدیر سابق سیاستهای امنیت سایبری کاخ سفید، به صورت منظم علیه رفتارهای نامشخص هماهنگ اقدام میکند. این اقدام به منظور مقابله با نوعی برنامهریزی سازمان یافته حرفهای است. برای مثال آژانس تحقیقات اینترنتی روسیه (Internet Research Agency) در سال 2010 آن را راهاندازی و تلاش کرد انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا تأثیر بگذارد.
با وجود این سیاستهای فیسبوک در زمینه پرداخت و هزینه تبلیغات از شفافیت کافی برخوردار نیست. در آگوست 2019، وبگاه گاردین متوجه شد که بوریس جانسون (Boris Johnson)، نخستوزیر فعلی انگلیس و متحد لینتون کرازبی (Lynton Crosby)، راهبردشناس سیاسی استرالیایی، یک کمپین پروپاگاندا را راهاندازی کرده است. تبلیغات و صفحات ایجاد شده بهگونهای بودند که وانمود میکردند توسط افراد و رسانههای مستقل به وجود آمده و در رابطه با موضوعات خاص گزارش ارائه میدهند؛ اما در حقیقت بستری برای انتشار دیدگاه طرفداران کرازبی بودند.
فیسبوک در آن زمان اعلام کرد تفاوت میان رفتارهای غیرقانونی روسیه و استرالیا در این است که گروه دوم از نامههای واقعی برای حسابهای کاربری بهره گرفته بودند. با وجود این حتی بدون بهرهبرداری واضح و آشکار از ویژگی یاد شده، فیسبوک احتمالاً قابلیت تبدیل شدن به یک میدان نبرد را دارد. این شبکه اجتماعی هماکنون به صورت هفتگی هزار پوند از احزاب سیاسی انگلیس در آمد کسب میکند. برای مثال تنها هفته گذشته حزب برگزیت 19 هزار و 600 پوند آگهی در فیسبوک ثبت کرده است. پس از این که بوریس جانسون به ریاست حزب محافظهکار رسید، سرمایهگذاری آنها روی تبلیغات به شدت افزایش یافت؛ اما به اندازهای نبود که بتواند به برگزیت ضربه وارد کند.
یکی از جنبههای اصلی تبلیغات سیاسی فیسبوک که هرگز توسط این شرکت ثبت و اعلام نشده است، نوع عملکرد الگوریتمهای این بستر است. برای نمونه به نظر میرسد در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دونالد ترامپ هزینه کمتری را به ازای هر تبلیغ پرداخت میکرد؛ زیرا پستهای آنها، بیش از دیگران توسط کاربران بازخورد دریافت میکرد. این موضوع باعث شد تا الگوریتم فیسبوک آن را در اولویت قرار داده و مزایایی را برای کمپین ترامپ در نظر بگیرد. این ویژگی همچنان وجود داشته و به نظر میرسد امکان سو استفاده از آن وجود دارد.
اینستاگرام
دومین شبکه اجتماعی فیسبوک طی یک سال گذشته به صورت پیوسته به فیسبوک نزدیک و با آن ادغام شده است. شبکه تبلیغات این دو کاملاً مشابه است. قابلیت پیامهای مستقیم (Direct message) به منظور سازگاری با مسنجر فیسبوک، بازنویسی شد. در حال حاضر نیز میتوان به تغییر نام این شبکه با عنوان «اینستاگرام از فیسبوک»، اشاره کرد.
با وجود همهی آسیبهایی که یکپارچگی بالا میتواند به تجربه کاربر وارد کند؛ اما یک جنبه مثبت در این میان دیده میشود. این مزیت دسترسی اینستاگرام به همه ابزارهایی است که فیسبوک به منظور جلوگیری از رویداد 2016، برای این بستر طراحی کرد.
برای مثال در طول یک ماه گذشته، به ابزارهای بررسی حقیقت فیسبوک (fact-checking tools) دسترسی پیدا کرد که در دسامبر 2016 راهاندازی شده بودند. به دلیل ماهیت هر دو وبگاه، بررسی صحت دادهها روی اینستاگرام بسیار مشکل است. بر روی فیسبوک، اخبار جعلی معمولاً به وبگاه خبری با رده و کیفیت پایین لینک داده میشوند. به این معنی که در هر نوبت که فردی لینک مشابه ای را بازنشر میدهد، ابزار یاد شده جلوی آن را گرفته و حجم اخبار جعلی به صورت چشمگیری کاهش پیدا میکند.
در مقابل بیشتر اخبار جعلی منتشر شده در اینستاگرام به صورت تصویر، اسکرین شات یا متن یک عکس هستند. این مسئله شناسایی و پرچم گذاری خودکار آنها را با چالش مواجه میکند؛ بنابراین چندین سال است که اطلاعات نادرست د این بستر گسترش پیدا میکنند. اکنون یک ویژگی صحت سنجی شخص ثالث ممکن است بتواند به کاهش اخبار جعلی در این بستر کمک کند.
یوتیوب
کمبریج آنالیتیکا (Cambridge Analytica)، بهترین چیزی به حساب میآید که تاکنون برای یوتیوب اتفاق افتاده است؛ زیرا باعث شد این وبگاه به اشتراکگذاری ویدئو در بهار 2018، با دقت بیشتری نسبت به رفتارهای مخرب تحریک شده توسط الگوریتمها، پخش خودکار ویدئوها و تبلیغات واکنش نشان بدهد. از طرفی پس از رسوایی مذکور توجه رسانهها و شبکههای اجتماعی از روی مشکلات یوتیوب برداشته شد و به مقامات آن فرصت داد تا روی نقصهای موجود تمرکز کنند.
با وجود این یوتیوب از فرصت به وجود آمده برای رفع ایرادات خود به خوبی استفاده نکرد. یکی از این اقدامات پرچم گذاری اطلاعات جعلی بود. برای مثال این کار با اضافه شدن یک لینک به پایین ویدئویی که ادعا فرود روی ماه را مطرح میکرد اشاره کرد. حتی برای چنین مسائل سادهای به نظر نمیرسد روش بالا کارایی لازم را داشته باشد؛ بنابراین چگونه میتوان اخبار و اطلاعات جعلی سیاسی که بسیار ظریف و با دقت ساخته میشوند را به کمک این روش شناسایی کرد.
گوگل
اگر از یوتیوب صرف نظر شود، گوگل اقدامات نسبتاً خوبی را انجام داده است. برای مثال میتوان به تعطیل کرده گوگل پلاس (Google +) در اوایل 2019 اشاره کرد. یوتیوب نزدیکترین بستر به شبکههای اجتماعی است که توسط گوگل مدیریت میشود و این گونه پلتفرمها خط مقدم برای تبلیغات انتخاباتی هستند.
گوگل ادعا میکند به منظور مقابله با شرایط مذکور اقدامی مانند فیسبوک را انجام داد و تعداد اندکی از تبلیغات سیاسی را در طول 6 ماه گذشته به نمایش گذاشت. این شرکت تنها 400 تبلیغ را در انگلیس نشانهگذاری کرد که در مجموع 32 هزار پوند هزینه داشتند. با وجود این گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد در بعضی مواقع با دریافت پول اقدامات خلاف مسئله مذکور انجام داده است.
برای مثال آیا الگوریتمهای معتبر، تبلیغات جعلی را تقویت کردهاند؟ برخلاف شبکههای اجتماعی هیچ معیار جامعی وجود ندارد که بتوان به واسطه آن اقدامات گوگل، فایدهها و ضررهای آن را به طور کامل ارزیابی کرد.
توییتر
تأثیر توییتر روی انتخابات تا حدودی بیشتر از دیگر شبکههای اجتماعی است؛ زیرا بستر اصلی بسیاری از رسانههای خبری به حساب میآید. در نتیجه یک کمپین کوچک، تأثیر بسیار زیادی را روی مباحث ملی خواهد گذاشت و این وبگاه را به هدفی جذاب تبدیل میکند.
به مانند فیسبوک، توییتر نیز، پیشرفتهای قابلتوجهی در زمینه شناسایی و از بین بردن افرادی داشته است که اخبار جعلی منتشر کرده یا رفتاری غیرقانونی دارند. همچنین تلاش شده است تا میزان شفافیت عملکردها افزایش پیدا کند؛ بنابراین آرشیوی کامل از مطالب استخراج شده را منتشر میکند تا تحلیلگران به طور دقیق بتوانند گروهها و ملتهای متخاصم را مشاهده کنند.
با وجود این سؤالات بسیاری باقی میماند. به ویژه در مورد شدت رفتارهای غیرمجازی که کمپینهای سازمان یافته از خود نشان میدهند و توسط دولتها حمایت نمیشوند. برای مثال میتوان به شاخههایی از نژادپرستان آمریکایی اشاره کرد. زمانی که این گروهها شناسایی و حذف میشوند، توییتر برخلاف سیاستهای خود گزارشی را منتشر نمیکند. در نتیجه محققان مجبور میشوند زمان زیادی به تعیین میزان تأثیر باتها اختصاص بدهند. توییتر در پاسخ به این مسئله بیان میکند که نمیتواند حقیقت را به اشتراک بگذارد؛ زیرا حتی باتها نیز دارای حریم خصوصی هستند.
اقدام بالا باعث میشود تا هر شخصی دیگری را متهم کند. به نظر میرسد توییتر نتواند به موقع و پیش از برگزاری انتخابات آینده در رابطه با این چالش، اقدامی انجام دهد. حتی مشخص نیست که آیا قصد انجام چنین کاری را دارد یا خیر. توییتر سالهای است که از خود به عنوان بستری از آزادی بیان یاد میکند. تحلیل گران معتقدند همین موضوع باعث شد تا از دیگر شرکتهای رقیب عقب بماند؛ زیرا به مبارزه با خشونت و سو استفادههای صورت گرفته نمیپرداخت.
به طور کلی توییتر شفافیت انتخاباتی را با وضعیت صنعت در یک سطح قرار نداده است. بر اساس مطالعات انجام شده نمونههای بیشماری از تبلیغات سیاسی روی توییتر وجود دارند که در هیچ بخشی از سایت مشخص نشدهاند. این شرکت تعریف خاصی از تبلیغات سیاسی ارائه داده؛ اما هنوز آن را برای انتخابات انگلیس اعمال نکرده است. با وجود این ادعا میکند در تلاش است از انتخابات سال آینده اعضای اتحادیه اروپا و انگلیس حمایت کند.
اسنپ چت
ممکن است بسیاری از افراد فکر کنند اسنپ چت اولین مکانی نیست که در تبلیغات سیاسی از آن بهرهبرداری میشود؛ اما این بستر نیز در حال آماده شدن برای یک جنگ اطلاعاتی است. این شرکت به تازگی مجموعهای از تبلیغات سیاسی خود را منتشر کرد. یک ویژگی که به سرعت برای تبلیغکنندگان به قابلیتی غیر اختیاری تبدیل میشود. با وجود این که این قابلیت تنها در آمریکا فعال است؛ اما به نظر میرسد فعال کردن آن برای انتخابات انگلیس به موقع انجام گیرد.
مقامات اسنپ چت همواره به این موضوع افتخار میکنند که در زمان صحبت از رسانههای خبری، این شبکه اجتماعی تنها یک ناشر است، نه بستر. اخباری که اسنپ چت منتشر میشوند توسط کارمندان آن انتخاب شده و روی کانالهایی خاص قرار میگیرند؛ بنابراین به صورت پیوسته، درست به مانند رسانههای سنتی روی محتوا کنترل کیفیت انجام میشود. این شرکت به صورت داوطلبانه استانداردهای کمیسیون ارتباطات فدرال (FCC) را پذیرفته و در انتشار محتوا آنها را اعمال میکند.
واتس اپ
واتساپ دیگر رسانه اجتماعی متعلق به فیسبوک دارای رمزنگاری پایان به پایان (End-to-End) است؛ اما با توجه به عدم پشتیبانی از ابزارهای پخش و انتشار از مبهمترین پلتفرمها به حساب میآید؛ بنابراین تنها میتوان اثرات آن را مورد بررسی قرار داد که مثبت نیستند.
برای مثال واتساپ توسط هند مورد سرزنش قرار گرفته است؛ زیرا موج عظیمی از اطلاعات غلط که در این بستر به راه افتاده بود، باعث شد، به علت شایعات مختلف، تعداد بیشماری از شهروندان کشته شوند. در برزیل نیز کمپینهای انتخاباتی همهی احزاب به استفاده از این بستر پرداختند. برای نمونه ژائیر بولسونارو (Jair Bolsonaro)، یکی از سیاستمداران این کشور به تنهایی 300 هزار پیام را برای بسیاری از 120 میلیون کاربر واتساپ این کشور ارسال کرد.
واتساپ اعلام کرد در تلاش است روشی را به منظور مقابله با شرایط یاد شده به وجود آورد؛ اما ادعا میکند به علت ماهیت بستر رمزنگاری شده خود، توانایی مشاهده پیامها، هرزنامهها و اطلاعات جعلی را ندارد و به سختی میتوان با این موارد مبارزه کرد. در عوض قابلیتی را پیادهسازی کرده است که امکان ارسال همزمان یک پیام به تعداد بیشماری از افراد را از بین برده و آن را محدود میکند.