آموزش درک عام به سامانه های روباتیک
به گزارش کارگروه فناوری اطلاعات سایبربان؛ سامانه های یادگیری ماشینی روز به روز در حال پیشرفته تر شدن بوده، کارهای پیچیده ای انجام می دهند و حتی در بعضی موارد به عنوان ابزار حیاتی اپراتورهای انسانی به حساب می آیند؛ اما با وجود همه ی پیشرفت های صورت گرفته تا این لحظه، اجزای حیاتی هوش مصنوعی هنوز به عقل سلیم یا درک عام ماشینی (machine common sense) دست نیافته اند.
عقل سلیم به توانایی ملاحظه کردن، درک کردن و قضاوت در مورد موضوعات، به گونه ای که تقریباً همه ی مردم بدون نیاز به بحث، بتوانند آن را درک کنند، گفته می شود. این نوع ادراک یک عنصر حیاتی برای شیوه ی برقراری انسان با جهان پیرامونش به حساب می آید. کسب این نوع بصیرت حیاتی، به طور قابل توجهی همکاری بین انسان و ماشین را ارتقا دهد. با وجود این بیان و رمزنگاری این قابلیت مبهم و فراگیر، ساده نیست.
دیو گانینگ (Dave Gunning)، مدیر برنامه ی دارپا در دفتر نوآوری اطلاعات گفت:
فقدان عقل سلیم جلوی درک جهان اطراف، داشتن ارتباط طبیعی با مردم، به نمایش گذاشتن رفتار منطقی در موقعیت های پیش بینی نشده و یادگیری مسائل جدید توسط سیستم هوشمند را می گیرد. این مسئله احتمالاً مهم ترین مانع به اجرا در آوردن برنامه های کاربردی هوش مصنوعی امروزی و آینده است که ما می خواهیم به تولید آنها بپردازیم.
تحقیق در حوزه درک عام ماشینی جدید نیست. از زمان به وجود آمدن اولین هوش مصنوعی در چندین دهه ی قبل، دانشمندان بسیاری برای دستیابی به این ویژگی تلاش کرده اند. در حالی این گونه تلاش ها نتایج مفیدی را به دنبال داشتند، بسیار شکننده بوده و عدم درک معنایی آنها، مانع از ایجاد یک عقل سلیم گسترده می شود.
سازمان دارپا به منظور برطرف سازی چالش بالا، پروژه ای به نام «عقل سلیم ماشینی» (MCS) را راه اندازی کرده است تا قابلیت های جدیدی را در زمینه یاد شده توسعه دهد. دارپا در قالب این پروژه، به دنبال کشف پاسخی برای رفع مشکل درک عام در پیشرفت های اخیر هوش مصنوعی، مانند درک شناختی، پردازش زبان طبیعی و یادگیری عمیق است.
در پروژه ی عقل سلیم ماشینی، به منظور توسعه و ارزیابی درک عام، 2 رویکرد مختلف را دنبال می کند. در اولین رویکرد، مدل های محاسباتی ایجاد می شود که به واسطه ی کسب تجربه و تقلید حوزه های اصلی شناختی تعریف شده توسط روان شناسی تحولی (developmental psychology)، آموزش می بینند. این رویکرد، حوزه های اشیا (فیزیک شهودی)، مکان ها (ناوبری فضایی) و عامل ها (بازیگران خودخواسته) را در بر می گیرد. پژوهشگران قصد توسعه ی سیستم هایی را دارند که به مانند انسان فکر کرده، یاد می گیرند.
گانینگ ادامه داد:
انسان ها در طول چند سال اول زندگی، بلاک های اساسی هوش و درک عام را به دست می آورند.
رویکرد دوم، یک مخزن دانش عقل سلیم را ارائه می دهد که از طریق خواندن داده ها در بستر وب، قادر به پاسخگویی زبان طبیعی و پردازش های مبنی بر تصویر است. دارپا انتظار دارد، محققان ترکیبی از ساختارهای دستی، استخراج اطلاعات، یادگیری ماشینی و تکنیک های جمع سپاری و سایر روش های محاسباتی، استفاده کنند.