آموزش آنلاین یا از دور یک آموزش کامل است اما شاد نتوانسته بستر مناسبی فراهم کند
به گزارش کارگروه بین الملل سایبربان ؛ دکتر علیرضا رحیمی نامی آشنا برای اهالی تعلیم وتربیت در این سال هاست. وی با سابقه سی و چهار سال تدریس در همه مقاطع تحصیلی علاوه بر ارائه نظریه تربیت عقلانی بصیرت گرا، در زمینۀ آموزش فعال به معرفی روش آموزشی کندوکاو و کنکاش پرداخته است . رحیمی بیش از 8 سال است که به طور مستمر از آموزش آنلاین برای تدریس دانشگاهی خود استفاده می کند .
دکتر رحیمی پاسخ به این سوال را که « اساسا آموزش های آنلاین تا چه اندازه بین مردم جا افتاده و به این نوع آموزش چقدر اهتمام ورزیده اند؟ » اینگونه بیان نمود :
یک سوال می تواند این باشد که اصلا خود آموزش مجازی می تواند جایگزین آموزش حضوری شود که پاسخ من مطلقا این است که خیر اما به عنوان همراه و مکمل آن بی شک بله می تواند زیرا اساسا آموزش از دور ( بویژه آموزش های آنلاین) یک فرصت برای آموزش کامل و مناسب و امکان پذیر برای همه دوره ها در سرتاسر جهان بشمار می آید و سالهاست که امتحانش را هم پس داده است. این آموزش شیوه های متنوعی دارد و بعضاً در اکثر مواقع کارایی های بیشتری هم نسبت به آموزش حضوری دارد.
اما اهتمام به آموزش از دور دو حالت دارد ،یا انسان ها آموزش دیدن را حق خود می دانند و بنابراین به هر شکل و شیوه ای که شده به دنبال یادگیری می روند یا این که یادگرفتن و فرهیخته شدن را وظیفه خود و نوعی اجبار تلقی میکنند که در این صورت یا از زیر بار آن شانه خالی می کنند، یا اگر وظیفه شناس باشند به اجبار به دنبال یادگیری می روند که در این حالت به خلاف وقتی که کسی یادگرفتن را حق خود بداند و با عشق و علاقه. آن را دنبال کند، با بی میلی و بی رغبتی آن را دنبال میکنند. گروه دوم در همه امور، فرار کردن را بلدند و از زیر بار وظیفه بخوبی شانه خالی می کنند، بر این اساس، کلاس حضوری و مجازی فرقی برایشان ندارد؛ در همه حال از کلاس و درس و یادگیری به هر شیوه ای فرار میکنند و البته با توجه به شرایط کلاسهای مجازی، امکان فرار از یادگیری در آنها بیشتر است. بنابراین اهتمام به یادگیری، مربوط به مجازی یا حضوری بودن آن نیست بلکه به شخص یادگیرنده و انگیزه های او برای یادگیری مرتبط است.
وی در ادامه تاکید کرد : به نظر بنده این موضوع با اهمیت بیش از هر چیزی به معلم ها برمی گردد؛ آنها باید به شاگرد خود بیاموزند که اولا یادگیری حق اوست و او باید خود در پی کسب معلومات باشد ثانیا باید از روش هایی استفاده کنند که شاگرد را به یادگیری علاقه مند کند. سو م این که باید روش هایی به کار ببرد که حضور واقعی معلم در کلاس بخصوص کلاس مجازی احساس شود. در این زمینه بیش از هر چیز بکارگیری روش های یادگیری مشارکتی و تعاملی اثربخش است. یعنی معلم باید دائما شاگردان را در بحث ها دخیل کند و از آنها بخواهد تا اظهار نظر نموده و فعال باشند. این گونه است که اهتمام دانشجو و دانش آموز به درس بیشتر میشود. در مجموع آموزش از دور، شکل کاملی از آموزش است که توانمندی استاد یا معلم میزان کیفیت آن را مشخص می نماید.
رحیمی که اکنون هشت سال است از طریق آموزش های مجازی و آنلاین به تدریس در دانشگاه می پردازد،کیفیت آموزش در ایام کرونا را پر فراز و نشیب دانست و در بیان برخی از مشکلات آن گفت :
البته کیفیت این نوع از آموزشها را تنها میتوان با تحقیقات میدانی اندازه گیری کرد. اما تجربه نشان داده که آموزش مجازی اگر در کنار آموزش حضوری باشد ، اثر گذاری بیشتری دارد اما فعلا در این اوضاع به عنوان یک چاره در نظر گرفته شده و اگر به این وضع نمی رسیدیم خبری از آموزش مجازی نبود! به واقع، این بیماری باعث شد تا معامان و نهادهای آموشی بالاجبار وارد این موضوع شده و با ابعاد گوناگون از جمله چالشها و مسائل آن آشنا شوند.
دردسر های آموزش غیرحضوری از چهار ناحیه است :
- نحوه استفاده کاربرها؛ که مربوط به دانش فنی افراد است و غالبا اینگونه است که یا خانواده ها بلد نیستند و یا امکانات مناسب نیست.
- مشکل برخی از معلم ها که هنوز با وجود گذشت چند ماه، نتوانسته اند خود را با شرایط تطبیق دهند
- خود دانش آموزان و دانشجو ها ، که دچار مشکلات متعدد از کمبود امکانات تا کمبود دانش برای بهره گیری مناسب تا کمبود مهارت در بهره گیری درست از فضای مجازی و... هستند
- زیر ساخت ها ... از سرعت اینترنت و ضعف ساختاری سیستمها گرفته تا سودجویی برخی از افراد و شرکتهای ارائه دهنده خدمات که از فرصت پیش امده سوء استفاده کرده و به فکر سودجویی هستند و سرویس های تقلبی و ضعیف و... عرضه میکنند!
این دکتر علوم تربیتی در ادامه از اپ های رایج برای آموزش های آنلاین نام برد و گفت :
با اپ های مختلفی کار کرده ام مثلا از قدیم با ادوبی کانکت (Adobe connect) کار کردم که یکی از امن ترین و بهترین ها و مناسب برای برگزاری کلاسها نیز کنفرانس های کوچک است. از اسکای روم (Skyroom) ، بیگ بلو باتن (BigBlueButton) و از اسکایپ (Skype) و meet.jisti هم استفاده کرده ام. اوایل دوره کرونا دیده شد که بسیاری از معلم ها به واتساپ روی آوردند که اصلاً این اپ مناسب آموزش نبوده و نیست و ایراد های اساسی دارد. ادوبی از نظر بنده بهترین است البته اگر با ال ام اسهای(LMS) مناسبی مثل مودل همراه شود.
ببینید قصه آموزش های آنلاین فقط به ارتباط بین شاگرد و معلم ختم نمیشود؛ بلکه باید از ال ام اس هایی مثل مودل(Moodle) استفاده شود که بتواند مدیریت آموزشی را تسهیل کند. من مودل را خوب می شناسم. تا جایی که اطلاع دارم در دوره های مجازی دانشگاه تهران، در دانشگاه علوم حدیث و در دانشگاه المصطفی که خود بنده در آنجا مشغولم ، استفاده میشود و الان هم در برخی مدارس غیر دولتی مشاهده می کنم که استقبال خوبی شده و بعضی ها هم ال ام اس هاشون رو از دیگر سرویس ها مثل: مدبر ، آموزیار و ... می گیرند.
رحیمی از اپلیکیشن شاد انتقاد کرد و در پاسخ به این سوال که از این اپ استفاده میکنید یا نه گفت :
خیر بنده به هیچ وجه استفاده نمی کنم چرا که برای مجموعه های آموزشی ما مناسب نبوده و چیزهایی شنیده ام و دیده ام که فکر می کنم هیچ وقت نشود از آن استفاده کرد. البته آقایان هر روز وعده هایی می دهند که وضعیت این اپ را بهبود می بخشیم ولی به عمل کار برآید به سخندانی نیست...
تا به حال اینگونه بود که فقط در مدارس دولتی الزام استفاده از شاد وجود داشته و در مدارس غیردولتی اختیار با خود مدرسه بوده و هنوز هم هست. بله اگر زیر ساخت فنی و اماماتی که شاد ارائه میدهد مناسب بود چه ضرورتی برای رویگردانی از آن وجود داشت اما خود مسئولان هم میدانند که شاد یک نمونه دیگر از ناتوانیهای بی شمار آنهاست!
وی در ادامه از اقدامات آموزش و پرورش در زمینه فناوری اطلاعات و آموزش های آنلاین به شدت گلایه کرد و گفت : آموزش و پرورش در این زمینه برای مجموعه های آموزشی با برخی تصمیمات غلط، دردسر آفریده و آن ها را سردر گم کرده است ، تا چندین ماه بعد از کرونا و مشکلات آموزشی حتی نتوانستند یک حرف کارشناسی بزنند که مجبور نباشند آن را تکذیب کنند! آنها با تعلل در روند آموزش های آنلاین حتی در دوره هایی به غلط دستور بازگشایی مدارس را دادند که از نظر بنده کاملا اشتباه بوده و خواهد بود !
وی در مورد سابقه تعامل وزارت آموزش و پرورش با وزارت ارتباطات خاطر نشان کرد:
بنده از تفاهم نامه های این دو وزارت اطلاعی ندارم ،اما ببینید وزارت ارتباطات مثلا در دوره ای، پروژه ای مثل "کودک آنلاین" را پیگیری کرد و بخش روابط عمومی آن این شبکه را ایجاد کرد که هدفش توسعه محتواهای تصویری مناسب برای کودکان و نوجوانان عنوان شد در صورتی که این موضوع هیچ ربطی به این وزارتخانه نداشت و ندارد !
ما در انجمن کودک و رسانه این کار را تخطئه کردیم و در جلسه ای به آن ها گفتیم که این حوزه جزو وظائف شما نیست و در نهایت فقط بستر سازی صحیح به عهده شماست.
اکنون سوال ما اینجاست که چرا وزارت ارتباطات در موضوع ساخت محصولات رسانه ای که هیچ ربطی به آن وزارتخانه ندارد ورود می کند اما در جایی که باید یک کار دقیق و کارشناسی شده درباره آموزش مجازی و آنلاین انجام بدهد مثل افزایش سرعت، بهبود امکانات، طراحی اپلیکیشن مناسب، به آموزش و پرورش هیچ کمکی نمیکند؟!
وزرات ارتباطات صرفا به بهانه آموزشهای آنلاین، در همان اوایل کرونا، درگیری خود با صدا و سیما در زمینه خطی که در اختیار صدا و سیماست را زنده کرد و مدعی شد اگر صدا و سیما آن خط را به وزارت ارتباطات برگرداند، وزارت ارتباطات اینترنت پرسرعت و رایگان به مردم عرضه خواهد کرد. که هیج اتفاقی نیفتاد و حتی این دعوا ادامه هم نیافت! در واقع ظاهرا یک جنگ زرگری برای انحراف افکار عمومی شکل گرفت و به ضرر مردم تمام شد!
خب مجموعه این اینها نشان از سوء مدیریت دارد.
چرا به خانواده های محصلان اینترنت رایگان نمیدهند؟ چرا نیامدند اینترنت را ارزان کنند یا قیمت را حداقل افزایش ندهند؟ حتی سرعت اینترنت نیز افزایش نیافت!
بنظر من در عمل ، هر دوی این وزارت ها هیچ کار مثبتی انجام ندادند و طبق معمول مردم و معلمان خودشان این مشکلات را حل و فصل کردند.
ظاهرا مدیران این دو وزارت زحمت کشیدند و در جلسات متعدد ساعت ها وقت گذراندند، اما خروجی این جلسات چه بوده است؟! اگر خروجی مناسبی داشت حتما همه مردم آن را احساس میکردند.
در ادامه این فعال حوزه علوم و تربیت برای کیفیت آموزش های آنلاین به فعالان این عرصه پیشنهادات و انتقاداتی را بیان نمود و گفت:
از لحاظ فنی در تخصص بنده نیست که در این موضوع نظری بدهم اما از کسانی که در این امر سر رشته دارند همیشه می شنوم که از زیرساخت شکایت دارند و این موضوع به وزارت ارتباطات بر میگردد.
تولید اپ های آموزشی نیز، موضوع ساده ای نیست. ساخت و عرضه این برنامه ها تابع شرایطی است که احتمالا در حال حاضر امکان توسعه آنها را فراهم نمیکند . بی شک در این عرصه هم مافیاهایی وجود دارد.
برخی از اپ ها هم اساسا برای آموزش مناسب نیستند ! طراحی ها باید به گونه ای باشد که استفاده از آنها برای معلمان و شاگردان و حتی والدین اسان باشد. یک نهاد معتبر باید اینها را اعتبارسنجی و درجه بندی کند. چنین نهادی وجود ندارد! حتی نهادی که اینها را معرفی کند نیز وجود ندارد!
ما مثلا در آموزش و پرورش دفتر تکنولوژی آموزشی داریم ، اما در این زمینه غایب است! فقط یک جشنواره فیلم رشد تنها ما حصل فعالیت آن است!
این ها باید وارد ساخت اپ ها و برنامه ها بشوند دیگر وقت فیلم آموزشی ساختن نیست!
در باره تلویزیون آموزشی با شکل و شمایل فعلی هم باید عرض کنم که در این دوران بخوبی مشاهده کردیم که شبکه تلویزیونی آموزش هیچ اثر مثبتی توانست داشته باشد. نوع آموزشهای ارائه شده در تلویزیون بگونه ای است که اغلب برای بچه هایی که حتی در ده کوره ها پای تلویزیون می نشینند، نیز نمی تواند مفید باشد چه برسد به دانش آموزی که تحت آموزش در مدرسه خود است.
اساسا تلویزیون نمی تواند آموزش دهنده خوبی باشد زیرا هم ارتباط آن یکطرفه است و هم این کار را به تهیه کنندگانی می سپارد که آن ها اغلب تخصصی در آموزش ندارند. در نهایت کسانی می آیند برای آموزش که هم کم تجربه اند هم از سواد کافی برخوردار نیستند. مثل آن معلم عربی که در مقابل ۷۰میلیون چشم گفت: الساعة الان هي واحدة والنیم(النصف)!!!! این نتیجه کار تهیه کنندگی غیرمتخصص در بحث آموزش است!
بنظر میرسد حتی برنامه های آموزشی شبکه های تلویزیونی الان متاسفانه خدمتگزار مافیای کنکور و عده ای نامعلم سودجویی شده است و با پرداخت پول های کلان آنتن رسانه ملی را میخرند و به تبلیغ کالای فاسد خود مشغول اند. این نه تنها خدمت به آموزش کشور تلقی نمیشود بلکه عملی تخریب گر است.
و اما شاد!
به نظرم این به معنای سنگ بزرگی علامت نزدن است. آنها در تلاشند که امکانی ایجاد کنند که همه دانش آموزان و معلمان در آن عضو شوند، همه چیز هم باید در آن باشد. این خیلی خوب است اما خوب می دانیم که در عمل اتفاق نیفتاده و چه بسا به این زودیها نیفتد. شاد فعلا شبیه اتوبان تهران شمال است که در هنگام خلوتی رد شدن از آن زیباست اما به هنگامی که وقت سفر فرا می رسد پر می شود، گنجایش ندارد، ترافیک دارد، مسافرین می خوابند و انگار نه انگار که این جاده ایست برای رساندن و عملاً بی خاصیت است!
این مشکل ناشی از چیست؟ نبود زیرساخت مناسب، نبود برنامه، نبود مدیریت، آرزوهای بزرگ دست نیافتنی و بی توجهی به واقعیت!
این اپ روی گوشی های اپل که بالا نمی آید و صبح ها تا ساعت ۹ قطع است و هر روز هم قول می دهند که بهتر شود! کاش در همان ابتدا صداقت داشتند و می گفتند که این طرح شکست خورده است.
بنده به عینه دیدم که حتی در سامانه سناد، معلم ها در خرداد و تیر نمی توانستند نمره انش آموزان را وارد کنند! یعنی سامانه کشش هجوم یکباره جمعیت معلمان را نداشت!
این که یک سامانه داشته باشیم که حداکثر امنیت را برای معلم و شاگرد ایجادکند یک ایده بسیار خوب است ولی وقتی توان ایجاد آن را ندارند چه اصراری دارند برای استفاده همگانی از آن؟!
به لحاظ سیاست گذاری، هر نهادی باید حد و حدود توان خود را بفهمد و آموزش و پرورش باید باور کند که جز یک هدایت کننده و یک آگاهی دهنده و در نهایت ارشاد کننده هیچ کار دیگری نباید انجام دهد. خود این امور سه سطح مهم مدیریتی بسیار مهم است که آموزش و پرورش باید عهده دار ان باشد. از سویی دیگر فعالان تعلیم و تربیت و اساتید نیز باید به معلم ها کمک کنند و یاد بدهند که کلاس داری آنلاین چگونه است تا بتوانند اهمیت این آموزش را درک کنند.
خوشبختانه معلم ها از نظر فنی در حال پیشرفت هستند و کار با این اپ ها را دارند یاد می گیرند. ضعف معلمان ما روش های آموزشی است که باید ابتدا آن را بیاموزند و الا نه در کلاس حضوری و نه در کلاس آنلاین نمی توانند موفق باشد، حسن کلاس های آنلاین این بود که این مسئله را عیان ساخت و این را به رخ همه ی مدعیان آموزشی کشاند که ابزار مسئله نیست،بلکه نوع آموزش هست که مهم است! و روش های آموزشی موفق که امتحان خود را پس داده در هر کجا چه در کلاس و مدرسه روستایی، چه در کلاس شهری، چه در شبکه های مجازی، در بهترین و بدترین مدارس با کمی تدبیر قابل اجراست.
نکته بعدی والدین هستند که باید دانش خود را در این زمینه بالا ببرند، باید یاد بگیرند. امروز بچه پنجم دبستان ما در شناخت و کار با اپ ها متبحر است اما پدر و مادر لیسانسیه یا فوق لیسانسیه ی او هنوز در استفاده از آنها بعضا ناتوان هستند.
رحیمی در آخر با اشاره به وظایف وزارت ارتباطات و فناوری گفت:
به همان اندازه که آموزش و پرورش باید بالا نشینی و سیاست گذاری کند، اجازه فعالیت بدهد و به جای ورود به امور اجرایی صرفا خط و مشی تعیین کند و در امور اجرایی کمتر مداخله کند به عکس وزارت ارتباطات نیز باید خدمت رسانی مستقیم کند. آقایان به جای حرف زدن ، توئیت کردن باید تسهیل گر امور باشند!
مثلا ما هیچ گاه نفهمیدیم که چرا تلگرام هنوز بسته است و واتساپ با همه ی کم و کاستی آن باز است! خب بسیاری از معلم ها و مدارس از اپ واتساپ برای مدتی استفاده کردند چه افتضاح ها که بار نیامد!
کمترین مشکل این است که معلم نمیتواند هیچ پستی را حذف کند! خب به خاطر محدودیت های این اپ بود که امکان پاک کردن پیام وجود ندارد و نیز شماره ها برای همه کاربرها واضح است. تلگرام که فیلتر است، اپ های داخلی هم که یکی از یکی بی کیفیت تر! هیچ یک از نهادهایی هم که امکانات و بودجه های سرسام آور دارند هنوز نتوانستند یک شبکه اجتماعی یا حتی اپ خوب تولید کنند...
بهرحال اگر باور داریم که آموزش، مهمترین بخش زندگی اجتماعی و اثرگذارترین عامل برای رشد همه جانبه فرد و جامعه است، بی شک در این نحوه عملکرد خود تجدید نظر خواهیم کرد... امیدواریم این موضوع را جدی بگیرند.